⚘﷽⚘
#سلام_اربابم
هَرسَحربَعدِنَمازَم یٰاحُسِیْن سَرمیدَهَم
مرغِ دِل رٰابه هوٰایِ حَرَمَت پرمیدَهم
من بِه عِشقِ دیدَنِ آن گُنبَدِ زیبایِ دوست
یِک سَلام اَزرٰاهِ دوربَراِبنُ الْحِیدَر میدَهم
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یااباعبــدالله الحسیـــن(؏)⚘
⚘السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ
⚘وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
⚘وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ
⚘وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْن
@hajammar313
🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊
🍃هلال ماه رجبـــ! ناز ڪن به ماهِ تمام
🍃ز یازده مَه دیگر تو را سلام... سلام
🍂سلام بر تو ڪه در دامن تو مےتابد
🍂فروغ حُسن خدا از جمال چار امام
🍃ولادتـــ دو محمّــد، ولادتـــ دو علـے
🍃ڪدام ماه،چنینش سعادتـــ استـــ و مقام!؟
🌹اللّهمّـ عجّل لولیّڪ الفرج🌹
#ماه_رجب
@hajammar313
*﷽*
🌹
{🌙بـادیدن هـلال رجب یا؏ــلی(؏)مدد🌙}
باید برای فصل #رجب واژه آفرید
شاید هوای وصل و طرب سوژه ای جدید
ماهی که مات روشنی اش میشود نجوم
راهی به سمت یا علی از #باقرالعلوم
نفسی که شد نَفَس نَفَسش بی حد و عدد
با دیدن هـ🌙ـلال #رجب #یاعلیمدد💁♂
أَلْحَمْدُ لِلَّهِ أْلَّذِیٖ جَعَلَنَاٰ مِنَ أْلْمُتَمَسِّکِٔینَ بِوِلٰاَیَةِ أَمِیرِأْلْمُؤْمِنِینَ وَ أَلْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ أْلْسَّلاَمْ
#ماه_رجب
@hajammar313
🌸ازروشنی طلعت رخشندۀ باقر
🍃شد نور علوم نبوی بر همه ظاهر
🌸دراوّل ماه رجب ازمشرق اعجاز
🍃گردیدعیان ماه تمام از رخ باقر
🌸 #ماه_رجب
و #میلاد_امام_محمد_باقر (ع) بر شما مبارک
@hajammar313
*﷽*
🌹
{🌹👏 یٰاْ بٰاْقَرَألْعُلوُمْ(؏)👏🌹}
ای باده کِشان ســღــبو لبالب بزنــღــید
مِی از مِی پُر فــღــروغ مـღـذهب بزنید
ای اهل ولا آمــღــده از ره باقــღــر
ناز ِقــღــدمش کفِ مــღــرتب بزنید
👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
أَللّهُمَّ صَلِ؏ـَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ؏َـجِّلْ فَࢪَجَهُمْ
#ماه_رجب
@hajammar313
*﷽*
🌹
{🌹صَلَّىْ الٰلّهُ عَلَیْکَٔ یٰاْ بٰاْقَرَألْعُلوُمْ(؏)🌹}
در عبادت بهترين اولاد زين العابدين
در شجاعت يادگاری از امير مؤمنان
شاهد جانبازی عشاق در كرب و بلا
ناظر ظلم و جفای ظالمان بدگمان
گوشۀ چشمی نما از لطف بر سوی «شفيع»
زان كه جز آل محمد نيست او را پشتبان
🍃اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🍃
🚩🌹🌹🌹✌🌴🌹🌹🌹🚩
@hajammar313
#نابــــ🌱
«پاوه که بودیم، حاج احمد صبحها بعد از نماز ما را به ارتفاعات شهر میبرد و توی آن برف و یخبندان باید از کوه بالا میرفتیم. بالا رفتن از کوه خیلی سخت بود، آن هم صبح زود. اما پایین آمدن راحت بود؛ روی برفها سُر میخوردیم و ده دقیقهای برمیگشتیم. حاج احمد همیشه روی پلی که کنار کوه بود با یک جعبه خرما میایستاد و به بچهها خسته نباشید میگفت و از آنها پذیرایی میکرد.
یکبار که در حال برداشتن خرما بودم، گفتم «مرسی برادر» گفت: «چی گفتی؟»، فهمیدم چه اشتباهی کردم، گفتم: «هیچی گفتم دست شما درد نکنه.» گفت: «گفتم چی گفتی؟» گفتم: «برادر گفتم خیلی ممنون» دوباره گفت: «نه اون اول چی گفتی؟» من که دیگر راه برگشتی نمیدیدم، گفتم: «خرما را که تعارف کردین گفتم مرسی» گفت: «بخیز».
سینه خیز رفتن در آن شرایط با آن سرما و گل و برف ساعت 8 صبح، واقعاً کار دشواری بود. اما چارهای نبود باید اطاعت امر میکردم. بیست متری که رفتم، دیگر نتوانستم ادامه بدهم. انرژیام تحلیل رفته بود. روی زمین ولو شدم و گفتم: «دیگه نمیتونم»؛ حاج احمد گفت: «باید بری»، گفتم: «نمیتونم»، والله نمیتونم»، بعد با ضربهای به پشتم زد که نفهمیدم از کجا خوردم!
ظهر که همدیگر را دوباره دیدیم، گفتم: «حاج احمد اون چه کاری بود که شما با من کردی؟ مگه من چی گفتم؟ به خاطر یک کلمه برای چی منو زدین؟»، گفت: «ما یک رژیم طاغوتی را با فرهنگش بیرون کردیم. ما خودمون فرهنگ داریم. زبان داریم. شما نباید نشخوار کننده کلمات فرانسوی و اجانب باشید. به جای این حرفها بگو خدا پدرت رو بیامرزه!»
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
شهیـــღـد عِشـق
#نابــــ🌱 «پاوه که بودیم، حاج احمد صبحها بعد از نماز ما را به ارتفاعات شهر میبرد و توی آن برف و ی
حتما حتما بخونید رفقا😌🌱
"ما خودمون فرهنـــ✌️ــگ داریم"
#نه_به_مرسی
#عمارنوشت
عارفی را گفتند:خــــ🍃ــدارا چگونه شناختی؟🤔
پاسخ داد:آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد 😔
اما همیشه دستم را گرفته♥️🕊
@hajammar313