هدایت شده از کتابخانه ی زینبیون
✌🏻#چهل_و_هفتمین_کتاب
🍃بسم الله القاصم الجبارین🍃
سر ظهر بود و داشتم از پله های بلندو زیادی که از ایوان شروع می شد و به حیاط ختم میشد پایین می امدم که یکدفعه پسر جوانی روبه رویم ظاهر شد.
جاخوردم😳زبانم بند امد،برای چند لحظه کوتاه نگاهمان بهم گره خورد،پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد...
آن قدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش را بدهم.😅
بدون سلام و خدافظی دویدم توی حیاط واز انجا هم یک نفس به خانه خودمان رفتم.
زن برادرم خدیجه داشت از چاه اب میکشید،من را که دید دلو آب از دستش رها شد وبه ته چاه افتاد،ترسیده بود.
گفت:《قدم چی شده؟چرا رنگ پریده؟》
(کتابی توصیه شده از طرف خیلیا...
که درمورد دلاوری ها و رشادت های شیرزنان ایرانیه توی هشت سال دفاع مقدس💪
حتما حتما این کتاب جذاب رو بخونید )♥️😊
@Horre_shohada69
#کتابخونه_زینبیون
#ما_ملت_امام_حسینیم
#مقر_فرهنگی_حاج_عمار
#دختر_شینا
@ketabkhoone_zeinabioon