راست گویم که ز بس فتنۀ ایام گذشت نشئه از دختر رز شهد لب از جام گذشت ----------------🍃------ تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو دیدم هزار چشم در آیینه کاری‌ام #قیصر_امین‌پور

دوش دیدم که ملایک در میخانه زنند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

هـــر آن کــــه جانب اهـــل خدا نگــه دارد خـــداش در همـــه حـــال از بلا نگــــــه دارد حــدیث دوست نگــویم مگر به حضــرت دوست کــــــــه آشنــــا سـخـــــن آشنــــا نگـــــــه دارد… ----------------🍃------ دل باز هم بهانه رفتن گرفت و باز تا بال و پر گشود سراغ از قفس گرفت #فاضل_نظری

ماضی گذشته است مضارع به وعــده گاه بـر کن ز لــــوح حال تو میــــم محـال را ----------------🍃------ ای گل گمان مکن به شب جشن میروی شاید به خاک مرده ای ارزانیت کنند #فاضل_نظری

دکۀ عطر فروشی‌ست و یا معبر یار؟ ماه، روشنگر بزم است و یا روی نگار؟

رفتم که برگردم به آغوش تو ای عشق تا جان به جای خستگی از تن درآید #فاضل_نظری

فامیلی شون رو بزار👀

دلم را داد چون خضر پیمبر لبت آب حیات عیدت مبارک ----------------🍃------ کارت های دعوت عروسی و عزا قبض های آب و برق و غیره و کذا #قیصر_امین‌پور یاد فیلم مرد هزار چهره افتادم😂

در میخانه به رویم بگشوده‌ست حریف ساغری از کف خود بازده ای لاله‌عذار

آمدم دم بزنم یک دمی از مبحث عشق دم من گرم شد و حنجره ام گفت: #علی ----------------🍃------ یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم #فاضل_نظری

رسیده ام به خدایی که اقتباسی نیست شریعتی که در آن حکم ها قیاسی نیست #فاضل_نظری

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد ----------------🍃------ در دیاری که در او نیست کسی یار کسی کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی #شهریار