eitaa logo
کانال رسمی دکتر حمید رضا آیت اللهی
214 دنبال‌کننده
37 عکس
9 ویدیو
53 فایل
در این کانال دیدگاهها و مقالات و سایر نوشتارهای دکتر آیت اللهی منتشر می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
نقد انتخاب «حیات طیبه» به عنوان نگرش محوری در سند تحول در آموزش و پرورش.docx
28.4K
*نقد انتخاب «حیات طیبه» به عنوان نگرش محوری در سند تحول در آموزش و پرورش* حمیدرضا آیت اللهی چکیده: بر پیشانی ابتدائی کتاب مبانی نظری در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران، آیه 9 از سوره نحل نقش بسته است که « هر كس، مرد يا زن، عمل صالح انجام دهد و مؤمن باشد قطعاً به "حيات طيبه" (زندگاني پاک و پسنديده) زنده اش می داريم...». سپس با الهام گرفتن از این آیه در جای جای سند تحول در نظام تعلیم و تربیت و مبانی نظری آن مبنای فکری این مبانی و سند را حیات طیبه دانسته است و در بندهای متعددی اشاره کرده است که دست يابي به مراتب حيات طيبه در همة ابعاد، نه تنها مقصود اعمال فردي و اجتماعي هر انسان ديندار است، بلكه .... مورد درخواست هر شخص خردمند و داراي عقل سليمي است. سپس در بیان وظیفه تعلیم و تربیت در نظام جمهوری اسلامی متذکر شده است که باید همة افراد جامعه را به سوي تحقق مراتب حيات طيبه در همة ابعاد فراخواند. در این مقاله درنظر است نشان داده شود که انتخاب حیات طیبه به عنوان محور اصلی نظام تربیتی در کشورما، شش اشکال اساسی دارد. سپس پس از پیشنهاد جایگزین «عمل صالح و ایمان» که مفهوم اصلی آیه فوق است نشان داده می شود جهت گیری نظام تربیتی کشور بر اساس حیات طیبه با آموزه های مبنایی اسلامی دچار چالش می شود و مسیرهایی را نشان می دهد که قابل نقد هستند. *در فایل پیوست مقاله کامل را می توانید مطالعه کنید* @prof_ayatollahy
بسمه تعالی *نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) بخش هفتم* از مجموع سیره و گفتار امام صادق (ع) می توان ویژگی های زیر را به عنوان منظومه فکری ایشان استخراج کرد. این چهارچوب نظری پیشنهادی می تواند با بسیاری نظریات تربیتی موجود در فضای علمی این رشته دانشگاهی تفاوتهایی داشته باشد؛ و آن نیز به علت تفاوت نگرش ایشان به تربیت بانگرش های علمی جهانی است. پس اگر بخواهیم دیدگاه ایشان را بخوبی بشناسیم بهتر آن است که تفاوت آن را با نظریات تربیتی غالب در جهان نشان دهیم و مزیت آن را بگوییم. در محورهایی که برای مبانی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام صادق (ع) بیان خواهیم کرد سعی خواهد شد نشان داده شود که آموزه های ایشان چه تمایزی را با نظام های تربیتی غربی دارد. در این نوشتار محورهای اصلی دیدگاههایی در تربیت برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) را در چند شماره هر هفته مطرح خواهیم کرد که امید است خوانندگان پیوستاری آن را دقت فرمایند: الف- ویژگی های زیستی و روحی و معنوی انسان: در شماره قبلی توضیح داده شد ب-توجه به هدف زندگی: در شماره دوم توضیح داده شد ج- ارائه نظام ارزشی: در شماره سوم توضیح داده شد د- اصول ارزشی در تعلیم و تربیت: در شماره سوم توضیح داده شد 1- درک محدودیت های خود و توجه به تفاوتهای فردی: در شماره سوم توضیح داده شد 2- امید و نشاط متعادل برای فعالیت: در شماره چهارم توضیح داده شد 3- تعامل انسانها و حسن خلق و محبت محوری در روابط اجتماعی: در شماره پنجم توضیح داده شد 4- توجه جدی به خانواده: در شماره ششم توضیح داده شد 5- *توجه دادن انسان به دوری از هوای نفس: آموزه های تربیتی غربی مخصوصا لیبرالیسم بر این اساس بنا شده اند که رفاه را برای انسانها بیشتر گرداند تا انسان بتواند لذات خود را بیشتر بدست آورد؛ اما این نگاه به انسان، او را از تعالی معنوی بازخواهد داشت. تعالی معنوی وقتی حاصل خواهد شد که لذات مادی ملاک اصلی زندگی اش نباشد. به همین جهت امام صادق (ع) همانند سایر معصومان توجه می دهند که هواهای نفسانی نباید پیشران زندگی بشری باشد، بلکه تمامی هواها باید در مجموعه متعالی شدن او تعریف گردد. لا تدع النفس و هواها، فان هواها رداها (کافی ج2، ص336) نفس خویش را با خواهشهای گوناگونش آزاد مگذار؛ زیرا همان تمایلات آزاد باعث سقوط و هلاکش خواهد شد. 6- دسته بندی انسانها بر اساس ایمان و تعیین تکالیف بر این اساس: در نظام تربیتی امام صادق (ع) ارزش انسانها بر اساس ایمان آنهاست. اگر کسی آلوده به گناهی باشد نمی توان گفت که او خود این زندگی را انتخاب کرده است و باید به انتخاب هرکس احترام گذاشت. اگر کسی اهل معاصی باشد باید نسبت به او عکس العمل منفی داشت؛ لذا این احترام کاذب شایسته آنها نخواهد بود. اما در واکنش نسبت به افراد اهل معصیت فقط باید بگونه ای رفتار کرد که نشان دهد در نظام ارزشی یک مومن، معصیت باعث ازبین رفتن احترام و حرمت می گردد و کار آلوده به گناه در نظر او مذموم است. عن ابیعبدالله (ع) قال: قال امیر المومنین امرنا رسول الله صلی الله علیه و آله ان نلقی اهل المعاصی بوجوه مکفهره (وسائل ج4، ص68) امام صادق از امیرالمومنین علیهماالسلام نقل کرده اند که پیامبر اکرم (ص) امر فرمود که ما با گناهکاران عبوس و ترشرو برخورد کنیم.*
7- *توجه به ارزشهای متعالی و معنوی در نظام تربیتی امام صادق (ع): برترین مرحله تربیت در آموزه های امام صادق (ع)، ارتباط او با خداوند و متعالی شدن او در این ارتباط است؛ ایشان چنین می فرمایند: قول «لا اله الا الله» ثمن الجنه. گفتن کلمه توحید «هیچ معبودی جز خداوند نیست» قیمت بهشت است. یکی از اولین تربیت های کودک یاد دادن ارتباطهای او با خداوند است. آوردن خداوند در زندگی و اندیشه و عمل طفل از وظایف اصلی پدر و مادر است. به همین جهت تربیتی که در آن معبود بودن خداوند آموخته نشود دور شدن از عاقبت بخیری است. نتیجه تربیت باید بتواند موقعیت ممتازی برای فرد در آخرت ایجاد کند. لذا تربیت باید همواره در جهت قرب اشخاص به خداوند جهت دهی شود. اوحی الله عز و جل الی داود (ع): یا داود بی فافرح و بذکری فلتذذ و بمناجاتی فتنعم (امالی صدوق، ص118) خداوند به حضرت داود وحی فرستاد که ای داود به من بیندیش و شاد باش، بایاد من معنای لذت را بچش، و با مناجات من متنعم شو. گذشته از معنایی که قبلا از این روایت شد، مطلب دیگری که این روایت تاکید می کند آن است که مربی همواره باید شادی ها و لذت های متربی را به سمت لذت های بالاتر و شادی های افزون تر و پاک تر و اصیل تر سوق دهد. تربیت سکولار غربی تربیت را فقط در حدی می داند که کودک را به شادی و لذت مادی زندگی دنیوی او برساند و این شادی و لذت مانعی برای دیگران ایجاد نکند. تربیت اسلامی این مقدار از لذت را نه تنها کافی نمی داند بلکه اگر باعث شود که شادی و نشاط مادی، فرد را از لذتهای بالاتر معنوی محروم کند مذموم شمرده است. قال فی قوله تعالی «من استمسک بالعروه الوثقی» قال (ع): هی الایمان بالله وحده لاشریک له. از ایشان درباره معنای آیه «آن کس که به ریسمان محکم خدا چنگ زده است» پرسیدند. فرمودند: همان ایمان به خداوند و وحدانیتش و اینکه هیچ شریکی ندارد می باشد.*
نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) - بخش هفتم.docx
19.2K
نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) - بخش هفتم
*ضرورت تحلیلِ زمینه های مسیحی در مباحث فلسفه دین پرسش و پاسخ بعد از سخنرانی* فیلم این بخش از سخنرانی را می توانید از آپارات به آدرس ذیل مشاهده فرمایید: https://www.aparat.com/v/7uD2Y در این بخش از سخنرانی مطالب زیر مورد بحث قرار می گیرد: فلسفه دین که خاستگاهی غربی داشته است در فضای دینی غرب که اساسا مسیحی است نضج گرفته است در نتیجه پیش فرض های فکری آنها تفکر مسیحی بوده است. در درس گفتاری که ارائه شد و طی سه ویدئو منتشر گردید برخی از این زمینه های مسیحی نشان داده شد و نسبتش با اندیشه دینی اسلامی به اجمال بررسی گردید. نشان داده شد که تفکر دینی در مسیحیت چه اقتضائاتی را برای ارزیابی عقلانی در آنها داشته است و چرا در تفکر اسلامی نوع رویکرد و اقتضائات بگونه ای متفاوت قابل طرح است. در این بخش پرسشهایی که بعد از این درس گفتار شده است به همرانه پاسخها ارائه می گردد. پرسش اول: با توجه به تفاوتهایی که بین نگرش اسلامی و مسیحی مطرح شد چگونه می توان گفتگوی اسلام و مسیحی را در این زمینه مطرح کرد؟ در پاسخ به امکان و ضرورت مفاهمه بین اسلام و مسیحیت علی رغم دو پارادیم متفاوت اشاره می شود و اهمیت این توجه به اقتضائات هریک برای فهم نگرش خود در پرتو دیگری صحبت می شود. پرسش دوم: آیا شهادت به الوهیت خداوند در اسلام را نمی توان به معنای داشتن شهودی بر آن گرفت؟ در پاسخ به دیدگاههای جدید در معرفت شناسی برون گرایانه اشاره می شود و معرفت شناسی گواهی در تبیین معارف بنیادین اسلامی مثل معاد مورد بحث قرار می گیرد. پرسش سوم: آیا عقل ورای نگرش های مختلف در ادیان متفاوت است یا رنگ و بوی هریک از ادیان را دارد؟ در پاسخ به ورای ادیان بودن عقل تاکید می گردد و ضرورت ورا بودن آن نشان داده می شود. در ادامه به ملازمت عقل در تمامی مراحل تعبد دینی تاکید می گردد. پرسش چهارم: تفاوت اسلام و مسیحیت درباره معصومیت و قدسیت چیست؟ در پاسخ به اهمیت معصومیت در حجیت آموزه های دینی از جانب معصومان تاکید می گردد ولی قدسیت و صفای باطن باعث حجیت نمی شود. در نهایت به معنای عقل در ارزیابی های عقلانی و تفاوت آن با عقلانیت ابزاری در غرب اشاره می گردد.
*نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) بخش هشتم* از مجموع سیره و گفتار امام صادق (ع) می توان ویژگی های زیر را به عنوان منظومه فکری ایشان استخراج کرد. این چهارچوب نظری پیشنهادی می تواند با بسیاری نظریات تربیتی موجود در فضای علمی این رشته دانشگاهی تفاوتهایی داشته باشد؛ و آن نیز به علت تفاوت نگرش ایشان به تربیت بانگرش های علمی جهانی است. پس اگر بخواهیم دیدگاه ایشان را بخوبی بشناسیم بهتر آن است که تفاوت آن را با نظریات تربیتی غالب در جهان نشان دهیم و مزیت آن را بگوییم. در محورهایی که برای مبانی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام صادق (ع) بیان خواهیم کرد سعی خواهد شد نشان داده شود که آموزه های ایشان چه تمایزی را با نظام های تربیتی غربی دارد. در این نوشتار محورهای اصلی دیدگاههایی در تربیت برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) را در چند شماره هر هفته مطرح خواهیم کرد که امید است خوانندگان پیوستاری آن را دقت فرمایند: الف- ویژگی های زیستی و روحی و معنوی انسان: در شماره قبلی توضیح داده شد ب-توجه به هدف زندگی: در شماره دوم توضیح داده شد ج- ارائه نظام ارزشی: در شماره سوم توضیح داده شد د- اصول ارزشی در تعلیم و تربیت: در شماره سوم توضیح داده شد 1- درک محدودیت های خود و توجه به تفاوتهای فردی: در شماره سوم توضیح داده شد 2- امید و نشاط متعادل برای فعالیت: در شماره چهارم توضیح داده شد 3- تعامل انسانها و حسن خلق و محبت محوری در روابط اجتماعی: در شماره پنجم توضیح داده شد 4- توجه جدی به خانواده: در شماره ششم توضیح داده شد 5- توجه دادن انسان به دوری از هوای نفس: در شماره هفتم توضیح داده شد 6- دسته بندی انسانها بر اساس ایمان و تعیین تکالیف بر این اساس: در شماره هفتم توضیح داده شد 7- توجه به ارزشهای متعالی و معنوی در نظام تربیتی امام صادق (ع): در شماره هفتم توضیح داده شد 8- *برنامه داشتن برای زندگی: یکی از اصول تربیت شدن آن است که فرد از بی برنامه گی در زندگی پرهیز کند و برای زندگی خود برنامه مشخصی داشته باشد تا توجه بیش از حد به یک برنامه، او را از سایر برنامه های مهم زندگی اش بازندارد. امام صادق (ع) برنامه متعادل و متناسب و ارزشمند در زندگی را ترسیم می کنند و ارزش را در نوع زندگی می دانند که برنامه خاصی را دنبال کند. برنامه مطلوب در نظر ایشان به این صورت است: ینبغی للمسلم العاقل ان یکون له ساعه یفضی بها الی عمله فیما بینه و بین الله عز و جل وساعه یلاقی اخوانه الذین یفاوضهم و یفاضونه فی امر آخرته و ساعه یخلی بین نفسه و لذاته فی غیر محرم فانها عون علی تلک الساعتین (کافی ج5، ص87) شایسته است مسلمان عاقل ساعتی از روز خود را برای کارهایی که بین او خداوند است اختصاص دهد و ساعتی را با برادران دینی در امور معنوی و اخروی به گفتگو بپردازد و آنها نیز با او گفتگو کنند؛ و ساعتی خود را با لذایذ نفسانی اش که گناه نباشد آزاد بگذارد، چه این ساعت به توفیق در دو ساعت دیگر کمک می کند. ایشان همچنین مومنان را از برنامه های تحمیلی از جانب نزدیکان برحذر می دارند: عن ابیعبدالله (ع) قال: قلت له انی ارید ان اتزوج امراه و ان ابوی اراد غیرها، قال (ع): تزوج التی هویت و دع التی یهوی ابواک (کافی ج5، ص401) ابن ابی یعفور به امام صادق علیه السلام عرض کرد: من می خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم علاقه دارند زن دیگری را به همسری خود درآورم. حضرت فرمودند: زن دلخواه خودت را بگیر و با آنچه که والدینت می خواهند کاری نداشته باش. در این روایت حضرت تاکید می کنند که مصلحت اندیشی پدران و مادران نمی تواند اختیار فرزند را سلب کند. تاکید بر انتخاب فرد و اهمیت دادن به اختیار افراد در زندگی، یکی از اصول مهم تربیتی است که مکتب تربیتی امام صادق (ع) به آن اشاره می کند. تحمیل دیدگاه در تربیت دینی جایگاهی ندارد. 9- توجه به انگیزه ها و حسن فاعلی: در آموزه های تربیتی امام صادق (ع) رفتار خوب تنها میزان سنجش شایستگی نظام ارزشی نیست بلکه انگیزه های افراد از انجام رفتارهای خوب نیز اهمیت بسیاری دارد. نظام های تربیتی غربی تنها رساندن متربی به انجام رفتار خوب را وجهه همت خود قرار داده اند چرا که به سختی می توانند به نیت افراد در رفتارهایشان دست پیدا کنند. در حالی که در نظام دینی، چون علم خداوند به نیت افراد تحقق می یابد می توان از ملاک دیگری بنام انگیزه از انجام عمل نیز سخن گفت. امام صادق (ع) همانند سایر اولیاء دین به اهمیت نیت در کار تذکر می دهند و آن را یکی از ملاکهای مهم تربیت یافتگی می دانند. النیه افضل من العمل. الا و ان النیه هو العمل، ثم تلا قوله عز و جل: «قل کل یعمل علی شاکلته» یعنی علی نیته (وسائل ج1، ص6) ارزش و فضیلت نیت از عمل بیشتر است، بلکه عمل، خود جلوه و ظهور نیت است. خداوند در قرآن فرموده است: «هرکس مطابق شاکله خودش رفتار می کند» و شاکله یعنی نیت.*
*10- بالا بردن سطح درک عقلی انسانها: در نگرش تربیتی امام صادق (ع) اطاعت کر و کور از دستورات دینی چندان ممدوح نیست. انسانها باید بتوانند بیندیشند و عقل خویش را برای تبیین آموزه های دینی بکار ببرد. در مکتب اهل بیت علیهم السلام عقل جایگاه خاصی دارد و تربیتی را شایسته می دانند که پابپای عقل پیش رود و از تقلید کورکورانه بپرهیزد. به همین جهت امام صادق (ع) با انواع دیدگاهها به بحث می نشستند و مجال طرح شبهات را می دادند تا به شیعیان خود بیاموزند که آموزه های دینی باید عقل بنیاد نیز باشد. نمونه هایی از سیره عملی ایشان در این زمینه در روایت های زیر آمده است: و من سوال الزندیق ... انه قال: کیف یعبد الله الخلق و لم یروه؟ قال (ع): راته القلوب بنور الایمان و اثبتته العقول بیقظتها اثبات العیان...قال: الیس هو قادر آن یظهر لهم حتی یروه فیعرفونه فیعبد علی یقین؟ قال (ع): لیس للمحال جواب. مرد زندیقی از امام صادق علیه السلام مسائل چندی پرسید و از آن جمله این بود که چگونه مردم خدار پرستش کنند با آن که اورا ندیده اند؟ حضرت فرمودند: دیده دل، خدا را با نور ایمان می بیند و عقلهای بیدار او را مانند یک حقیقت مشهود اثبات می کنند. مرد سوال کرد: آیا خداوند قادر نیست که خود را به مردم بنمایاند تا او را مشاهده کنند و بخوبی بشناسند و با یقین و اطمینان خاطر پرستش نمایند؟ حضرت فرمودند: امر محال جواب ندارد. عن ابیعبدالله علیه السلام انه قال للزندیق حین ساله ما هو؟ قال: هو شیئ بخلاف الاشیاء؛ ارجع الی قولی الی اثبات المعنی، و انه شیئ بحقیقه الشیئیه غیر انه لاجسم و لا صوره و لا یحس و لا یدرک بالحواس الخمس؛ لا تدرکه الاوهام و لا تنقصه الدهور و لا تغیره الزمان. (کافی ج1، ص 83) یکی از زنادقه از امام صادق علیه السلام سوال کرد: خدا چیست؟ حضرت فرمودند: او چیزی است برخلاف تمامی اشیاء؛ برای فهمیدن این مطلب به سخن من توجه کن: او چیزی است به حقیقت شیئیت، جز آن که جسم و صورت نیست، ملموس و محسوس نیست و با حواس پنجگانه قابل دریافتن نیست، اوهام از فهمش ناتوان هستند، تحول روزگار باعث افت او نمی شوند و تغییر زمان دگر گونش نمی کند. فقال (ع) له (ابن ابی العوجاء) ماجاء بک هذا الموضع؟ فقال: عاده الجسد و سنه البلد، و لننظر ماالناس فیه من الجنون و الحلق و رمی الحجاره. فقال له العالم (ع): انت بعد علی عتوک و ضلالک یا عبد الکریم! فذهب یتکلم فقال له: لا جدال فی الحج و نفض ردائه من یده و قال: ان یکن الامر کما تقول و لیس کما تقول، نجونا و نجوت؛ و ان یکن الامر کما نقول و هو کما نقول نجونا و هلکت. فاقبل عبدالکریم علی من معه، فقال: وجدت فی قلبی حزازه، فردونی. فردوه فمات. (بحار ج1، ص77) حضرت صادق علیه السلام از ابن ابی العوجاء پرسیدند چه شده است که به این طرفها آمده ای؟ پاسخ داد: یکی عادت بدنی و دیگر آداب و رسوم جامعه؛ همچنین برای آن که کارهای جنون آمیز و سرتراشیدن و سنگ انداختن مردم را ببینم. امام علیه السلام فرمودند: تو همچنان در گردنکشی و گمراهی ات پافشاری می کنی. سپس در حالی که سخن می گفتند به راه افتادند و فرمودند: در ایام حج مجادله و یکی به دو کردن ممنوع است. آن گاه دامن عبا را با دستشان تکان دادند و فرمودند: اگر حقیقت آنگونه باشد که تو می گویی در حالی که واقعا آنگونه نیست، ما و تو هردو نجات پیدا می کنیم. اما اگر حقیقت آنگونه باشد که ما می گوییم، و واقعا نیز آنگونه است، ما نجات می یابیم و تو هلاک خواهی شد. در این موقع ابن ابی العوجاء به همراهانش گفت: در قلبم احساس درد و ناراحتی می کنم؛ مرا به خانه برگردانید. به خانه بردندش و طولی نکشید که از دنیا رفت. یکی از ویژگی های سیره تربیتی امام صادق (ع) آن است که با اندیشه باطل نمی توان جز با اندیشه درست مقابله کرد. برطرف کردن شبهات از جانب مخالفان – حتی اگر به اصلاح مخالف امیدی نباشد- نشان می دهد که امام راه مقابله با اندیشه و شبهات باطل را تعقل کردن و نشان دادن کژی آن اندیشه ها و ایجاد زمینه برای طرح اندیشه صحیح می دانند. یعنی صبر و رسیدن و رساندن به دیدگاه درست باید سرلوحه رفتارهای کلیه مومنان باشد و از برخورد های تند عجولانه بپرهیزند.*
🌺🌹🍀🌺🌹🍀🌺🌹🍀 جشن صالحانی مبارک که قرنها بر درِ اتاقِ تولدِ عزیز ترین امیدهایشان، منتظر چنین لحظه هایی بودند تا نهایتا مژده چیرگی روشنی های الهی بر تاریکی های شیطانی را از وعده الهی دریافت کنند. شما نیز دلتان را با شادی این روز فرخنده چراغانی کنید و جز امید از چیزی سخن نگویید و با بی تابی به انتظار بنشینید. الیس الصبح بقریب؟ *میلاد مهدی عجّل الله تعالی فرجه مبارک* حمیدرضا آیت اللهی 🌺🌹🍀🌺🌹🍀🌺🌹🍀
بسمه تعالی *نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) بخش نهم* از مجموع سیره و گفتار امام صادق (ع) می توان ویژگی های زیر را به عنوان منظومه فکری ایشان استخراج کرد. این چهارچوب نظری پیشنهادی می تواند با بسیاری نظریات تربیتی موجود در فضای علمی این رشته دانشگاهی تفاوتهایی داشته باشد؛ و آن نیز به علت تفاوت نگرش ایشان به تربیت بانگرش های علمی جهانی است. پس اگر بخواهیم دیدگاه ایشان را بخوبی بشناسیم بهتر آن است که تفاوت آن را با نظریات تربیتی غالب در جهان نشان دهیم و مزیت آن را بگوییم. در محورهایی که برای مبانی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام صادق (ع) بیان خواهیم کرد سعی خواهد شد نشان داده شود که آموزه های ایشان چه تمایزی را با نظام های تربیتی غربی دارد. در این نوشتار محورهای اصلی دیدگاههایی در تربیت برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) را در چند شماره هر هفته مطرح خواهیم کرد که امید است خوانندگان پیوستاری آن را دقت فرمایند: الف- ویژگی های زیستی و روحی و معنوی انسان: در شماره قبلی توضیح داده شد ب-توجه به هدف زندگی: در شماره دوم توضیح داده شد ج- ارائه نظام ارزشی: در شماره سوم توضیح داده شد د- اصول ارزشی در تعلیم و تربیت: در شماره سوم توضیح داده شد 1- درک محدودیت های خود و توجه به تفاوتهای فردی: در شماره سوم توضیح داده شد 2- امید و نشاط متعادل برای فعالیت: در شماره چهارم توضیح داده شد 3- تعامل انسانها و حسن خلق و محبت محوری در روابط اجتماعی: در شماره پنجم توضیح داده شد 4- توجه جدی به خانواده: در شماره ششم توضیح داده شد 5- توجه دادن انسان به دوری از هوای نفس: در شماره هفتم توضیح داده شد 6- دسته بندی انسانها بر اساس ایمان و تعیین تکالیف بر این اساس: در شماره هفتم توضیح داده شد 7- توجه به ارزشهای متعالی و معنوی در نظام تربیتی امام صادق (ع): در شماره هفتم توضیح داده شد 8- برنامه داشتن برای زندگی: در شماره هشتم توضیح داده شد 9- توجه به انگیزه ها و حسن فاعلی: در شماره هشتم توضیح داده شد 10- بالا بردن سطح درک عقلی انسانها: در شماره هشتم توضیح داده شد 11- *میانه روی در توجه به دنیا و آخرت: برخی نظامهای دینی تمام وجهه همت خود را بر آخرت اندیشی گذاشته اند و دنیا گریزی را تربیت مناسب می دانند. در نظام تربیتی اهل بیت علیهم السلام آخرت اندیشیِ صرف مذموم است، مخصوصا وقتی که توجه یک فرد به آخرت باعث شود که در امور ضروری دنیایش به دیگران وابسته باشد. تربیت باید بگونه ای باشد که فرد در توجه به دنیا و آخرت میانه روی داشته و به هردو در یک نظام واحد فکری توجه داشته باشد. زیاده روی در هریک، تربیت متناسبی را بدنبال نخواهد آورد: لا خیر فیمن لا یحب جمع المال من حلال یکف به وجهه و یقضی به دینه و یصل به رحمه (وسائل ج4، ص102) خیر و خوبی در آن کس نیست که علاقه ندارد از راه حلال جمع مال کند تا بدان وسیله آبروی خود را حفظ کند، نفقات واجب خود را بپردازد، و به خویشاوندانش کمک و محبت کند. امام صادق علیه السلام بی توجهی به دنیا به علت پرداختن به آخرت که در نتیجه انسان را فردی وابسته به دیگران سازد مذموم می دانند. عن ابیعبدالله (ع) قال: قال رسول الله (ص): ملعون ملعون من القی کله علی الناس (وسائل ج5، ص133) امام صادق (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) نقل کرده اند که ایشان دوبار لعنت فرستادند بر کسی که بار زندگی خویش را بر دوش دیگران بیفکند. همچنین زیاده روی در توجه به آخرت را نیز نیکو نمی دانند: لا تکرهوا الی انفسکم العباده (کافی ج2، ص85 و 86) عبادت خداوند را با وجود خستگی و بی میلی برخود تحمیل ننمایید. قال: اجتهدت فی العباده و انا شاب، فقال لی ابی: یا بنی دون ما اراک تصنع؛ فان الله عز و جل اذا احب عبدا رضی منه بالیسیر (کافی ج2، ص87) امام صادق علیه السلام فرمودند: من جوان بودم و در عبادت کوشش بسیار می کردم. پدرم به من فرمود: کمتر از این مقدار عبادت که از تو می بینم بجای آور، زیرا وقتی خداوند بنده ای را دوست دارد با عبادت کم از او راضی می شود.*
12- *تکالیف تربیتی پدر و مادر در قبال فرزند: یکی از مهم ترین مربیان کودک و نوجوان پدر و مادر او هستند. امام صادق (ع) آموزه هایی را برای پدران و مادران در جهت تربیت فرزندانشان مطرح می کنند تا فرزند انسان از تربیت صحیح برخوردار شود. قال قال رسول الله (ص): رحم الله من اعان ولده علی بره. قال قلت کیف یعینه علی بره؟ قال یقبل المیسوره و یتجاوز عن معسوره و لا یلحقه و لا یخرق به (کافی ج6،ص50) امام صادق (ع) فرمودند که رسول اکرم (ص) فرموده اند: خداوند رحمت کند کسی را که در نیک شدن به فرزند خود کمک کند. پرسیده شد: چگونه بر نیکی اورا یاری کند؟ حضرت فرمودند: آنچه که کودک در توان دارد و انجام داده است از او قبول کند، آنچه انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرساست از او نخواهد، و به او ستم نکند و او را به نادانی و حماقت نیندازد. امام صادق (ع) در این روایت می فرمایند که نیکوکار شدن فرزند مبتنی بر تلاش و انتخاب خود اوست ولی پدر و مادر می توانند نقش یاری کننده او را داشته باشند. برای نیکوکار شدن فرزند باید به او اجازه سعی و خطا داد تا تمرین انتخاب نیکی را داشته باشد. ایشان از طرف دیگر یکی از موانع خوب شدن فرزند را ظلم به او و یا تحقیر او می دانند. این دو، مانعِ بالندگی فرزند شده و ریشه های خیر گزینی را در او می خشکاند. بادروا احداثکم بالحدیث قبل ان یسبقکم الیهم المرجئه (کافی ج6، ص47) احادیث اسلامی را به نوجوانان خود بیاموزید و در این وظیفه تسریع نمایید پیش از آن که مخالفان گمراه بر بر شما پیشی گیرند و گمراهشان سازند. امام (ع) تاکید می کنند که استوار ساختن اندیشه های نوجوانان به حرف حق باید قبل از هرگونه مواجهه او با مسیرهای انحرافی باشد. ایشان تربیت درست را مجهز کردن اندیشه نوجوان و ساختار منطقی دادن به ذهن او می دانند تا با حمله های گاه و بیگاه دیدگاههای ظاهر فریبِ باطل، قبلا تجهیزات لازم را بدست آورده باشد. بدین ترتیب مربی باید بخشی از کار خود را آشنا ساختن متربی با اندیشه های استوار قرار دهد. اذا بلغت الجاریه ست سنین فلا ینبغی لک ان تقبلها (وسائل ج5، ص28) وقتی دختربچه ای به سن شش سالگی رسید شایسته نیست او را ببوسی. تربیت جنسی یکی از ضرورت های تربیت کودکان است. یکی از روشهای مهم در جلوگیری از انحرافهای جنسی در بزرگسالی در نظر آمام صادق (ع) آن است که از زمانی که طفل می تواند به مقدار بسیار کم هم تحریک جنسی شود از هرگونه تحریک او خودداری شود. به همین جهت چند سال قبل از بلوغ باید از کارهایی مثل بوسیدن که در تحریک او می تواند موثر باشد دوری گردد. جالب آن است همان بوسیدن فرزند که در چند روایت قبلی باعث بهشتی شدن پدر و مادر می گردید در سنین بالاتر می تواند از جنبه ای دیگر آثار سوء داشته باشد. آن خیر ما ورث الاباء لابنائهم الادب لا المال (روضه کافی، ص150) بهترین ارث و یادگاری که پدران برای فرزندان خود باقی می گذارند ادب و تربیت صحیح است نه ثروت و مال. امام (ع) دغدغه پدر و مادران برای رفاه و آسایش فرزندانشان را آنچنان دارای اهمیت نمی دانند که مودب شدن او اهمیت دارد. پدر و مادر تمامی هم و غم خود را باید مصروفِ بالا بردن ادب فرزندانشان کنند و بخشش های مادیِ مالی به فرزندان در درجه اهمیت بعدی است. به همین جهت است که علی علیه السلام نیز تاکید می کنند که هیچ ارثی برای فرزندان مفیدتر از ادب نیست.*