من باید با این بی ناموسها مملکت را اداره کنم
روزی ناصرالدین قاجار و همراهانش رفتند به باغ دوشانتپه. نهال گل سرخ قشنگی جلوی عمارت نظر شاه را جلب کرد. فوری کاغذ و قلم برداشت و شروع به نقاشیکشیدن از آن گل کرد. تمام که شد، آن را به درباریان نشان داد و پرسید چطور است؟
مستوفی الممالک پاسخ داد: “قربان خیلی خوب است”.
اقبال الدوله گفت: “قربان حقیقتا عالی است”
و اعتمادالسلطنه نیز عرض کرد: “قربان نظیر ندارد”.
و بعد یکی دیگر گفت: “این نقاشی حتی از خود گل هم طبیعیتر و زیباتر است”.
نوبت به ضیاءالدوله که رسید گفت: “حتی عطر و بوی نقاشیِ قبله عالم از عطر و بوی خود گل، بیشتر و فرحناکتر است”.
همه حضار خندیدند.
بعد از آنکه خلوت شد، شاه به موسیو ریشار فرانسوی گفت: وضع امروز را دیدی؟ من باید با این بی ناموسها مملکت را اداره کنم.
منبع: چکیده تاریخ ایران، حسن نراقی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران
#خرس_خاله_ها
@Hamneshin14