۱۲ آذر ۱۳۵۹ سالگرد شهادت شهیده فهیمه سیاری ______________________ اول خرداد ۳۹ در زنجان به دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی اش را در همان شهر سپری کرد. در ریاضی فیزیک دیپلم گرفت. به قم رفت و طلبه شد. سطح یک حوزه را گرفت. انقلاب اسلامی پیروز شد و چندی بعد غرب کشور عرصه تاخت و تاز گروهک‌های معاند و در معرض خطر نفوذ مکاتب و فرهنگ‌های الحادی در میان نوجوانان قرار داشت. به همراه گروهی عازم کردستان بودند که توسط ضد انقلاب مورد حمله قرار گرفتند و در ۱۲ آذر ۵۹ بر اثر اصابت گلوله به چشم و نفوذ آن به مغز، روح بلندش پر کشید و پیکر مطهرش در بهشت فاطمه زنجان مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان شد. @Hamneshin14 #شهدا #شهیده_فهیمه_سیاری

🔸 چند برش از کتاب پرنده ای در عرش؛ زندگی اولین طلبه‌ شهیده؛ فهیمه‌ سیاری 🌼 شاکله‌ وجودی به عنوان دوستی که سالها باهاش زندگی کردم؛ اصلی‌ترین ویژگی‌های اخلاقیش رو سه چیز می‌دونم: ۱. انس و علاقه‌ی شدید به قرآن ۲. احترام ویژه به مادر و پدر ۳. دلبستگی عجیب به نمازشب 🌼 کدبانو بسيار باسليقه و منظم بود. طرز لباس پوشيدن و رعايت متناسب رنگ او واقعاً چشم‌نواز بود. حتی يکبار هم نديدم لباسی بپوشه که لکه‌ای يا چروکی داشته باشه، یا رنگاشون با هم تناسب نداره. ميز غذا رو که می‌چيديم، اگه فصلی بود که توی باغچه گل بود، حتماً يه شاخه گل سر ميز میذاشت و اگه فصل گل نبود، از گل‌هایی که لایِ کتابش خشک کرده بود، استفاده می‌کرد. 🌼 حیا قرار بود فرح پهلوی برا بازدید از دانش‌آموزان به مدرسه بیاد، گفته بودند هر دختری که حجابش رو برنداره یا توی این مراسم شرکت نکنه، از نمره‌ی انضباطش کم؛ یا اخراج میشه. فهیمه اون روز مدرسه نرفت و گفت: من به هیچ قیمتی در این مراسم شرکت نمی‌کنم، حتی اگه اخراجم کنند 🌼 اشک هر نمازی ازش می‌دیدیم با گریه همراه بود. همین حالاتش بود که سبکبالش کرد و خون‌بهایش شد خدا 🌼 همدردی شب دیدم رفته روی پشت‌بام خوابیده. گفتم: اتاق گرم و نرم رو رها کردی و اومدی اینجا خوابیدی؟ کدوم آدم عاقلی میاد توی این سرما با این پتوی نخ‌نما بخوابه؟ دستم رو گرفت و گفت: من نمی‌تونم جای گرم و نرم بخوابم، وقتی برادرانم دارند توی سنگرها، در سرما و برف و بوران نگهبانی میدن @Hamneshin14 #شهدا #شهیده_فهیمه_سیاری