#با_اهل_پرواز🕊
پدر صورت پسر را بوسید💕
گفت:
تا کی میخوای بری جبهه؟؟🕯
پسرخندید و گفت:
قول میدم این دفعه آخرم باشه بابا!
پدر: قول دادے ها...!
و پسر، سر قولش "جان" داد 💔
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 ما برا شهادت نمیریم که!
🥀 برا خدا میریم، هرچی خدا بخواد
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
خدایا...
توی این بخر بخر روزگار خودت
ما رو هم عاقبت بخیر کن؛
خُب؟
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
✅ #شهیده ای که برات شهادتش را از شهید #آرمان گرفت
🌹🌹🌹
نشستم سر قبر آرمان...
یه خانمی اومد کنارم نشست شروع کرد صحبت کردن از شهید
نمیدونست
من خودم تمام دلتنگی هام اینجا برطرف می کنم اجازه دادم ک بگه و منم سراپا گوش شدم...
گفت شهیده #فائزه_رحیمی ۴۰ روز قبل از شهادتش اومد سر قبر شهید آرمان و انقد گریه می کرد ما نمی تونستیم بلندش کنیم ...
بهش گفتم مشکلی داری؟
گفت تا نگیرم بلند نمیشم
گفتم چی؟
گفت : #شهادت...
گفتم جوونی مگه چند سالته؟
گفت : ۲۰ سالمه و دیرم شده...
و
گفت چله زیارت عاشورا #شهید_صفری برداشتم و اومدم از شهید آرمان هم #برات شهادتم بگیرم..
و شد آن چیزی که می خواست و سعادت...
#آرمان_علی_وردی #فائزه_رحیمی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
مبادا ما آن مؤذن بدصدا باشیم ‼️
امام خامنه ای :
داستانی را مولوی نقل کرده است که البته نمادین (سمبلیک) است؛ ولی هرگاه به یادم میآید، بر خودم میلرزم
👈و به خدا پناه میبرم.
او میگوید:
در شهری که هم مسلمانها و هم مسیحیها زندگی میکردند، مؤذن بدصدایی وارد محلهی مسلمانها شد و چند وعده اذان گفت.
روزی یک مرد نصرانی از محلهی خود به محلهی مسلمانها آمد و سراغ مؤذن را گرفت؛
او را راهنمایی کردند، تا بالاخره مؤذن را پیدا کرد و بعد از دیدنش تشکر فراوانی از او کرد!
مؤذن گفت: چرا از من تشکر میکنی؟
مرد نصرانی پاسخ داد:
تو حق بزرگی بر گردن من داری که هیچکس ندارد؛ زیرا من دختر جوانی در خانه دارم که مدتی است محبت اسلام به دلش افتاده است و تمایل به مسلمانی دارد.
هر کار میکردم، به کلیسا نمیآمد و در مراسم ما شرکت نمیکرد و به عقاید ما بیاعتنا بود.
ما در کار این دختر، عاجز و درمانده شده بودیم.
دو، سه روز پیش که تو اذان گفتی و این دختر صدایت را شنید، گفت:
این صدای کریه از کجاست!؟
گفتم: اذان مسلمانهاست.
از آن لحظه بود که ما راحت شدیم و بکلی محبت اسلام از دل این دختر رفت و در حال حاضر مثل زمان عادی گذشته، به زندگی خود مشغول است و در کلیسا حاضر میشود و مراسم را انجام میدهد!
بنابراین، تو بودی که دختر ما را به ما برگرداندی!
👈بارها به خود و دوستانم گفتهام که مبادا ما آن مؤذن بدصدا باشیم که عشق به اسلام را در دلها فرو بنشانیم و استفهام عظیمی را که در دنیا برای شناخت اسلام به وجود آمده است، با پاسخ منکر و زشتی پاسخ دهیم.
بیانات #مقام_معظم_رهبری دیدار با طلاب و فضلای علمیهی حوزه علمیهی مشهد ۱۳۶۸/۴/۲۰
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
جوانےعکسِخودشرانزدِ
حضرتِامام﴿ره﴾
فرستادوگفت؛آقاجان!
یکنصیحتےبراۍِدنیاوآخرت
بھمنکنیدتابرایمكافےباشد
حضرتامام﴿ره﴾نوشتن:
« اِنّالِلّھواِنّااِلیھراجعون »
مامالِخدائیم؛آدممالِکسےرا
صرفِدیگرینمیکند:)❤️
#همراه_شهدا
🌸🌴🌸🌴🌸🌴🌸🌴🌸🌴
❄️رضایت امام یا قضاوت مردم ...؛
امام رضا علیه السلام به یونس بن عبدالرحمن فرمودند:
«يَا يُونُسُ فَمَا عَلَيْكَ مِمَّا يَقُولُونَ إِذَا كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً... يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ الْيُمْنَى دُرَّةٌ ثُمَّ قَالَ النَّاسُ بَعْرَةٌ أَوْ بَعْرَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ دُرَّةٌ هَلْ يَنْفَعُكَ شَيْئاً فَقُلْتُ لَا فَقَالَ هَكَذَا أَنْتَ يَا يُونُسُ 👈إِذَا كُنْتَ عَلَى الصَّوَابِ وَ كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً لَمْ يَضُرَّكَ مَا قَالَ النَّاسُ»
ای یونس! وقتی امام تو از تو راضی باشد،
تو را چه باک که مردم درباره تو چه می گویند...
ای یونس! اگر در دست تو طلا باشد
و مردم تصور کنند که کلوخ ـ و سنگ و خاک و پشکل ـ است،
آيا قضاوت مردم، ارزش طلا را مى کاهد؟
گفت: خير.
حضرت فرمود:
اگر در دست تو، کلوخی باشد و مردم بگويند که در دست تو طلا است، آيا داوری مردم به آنچه که در دست توست، قيمت می دهد؟
گفت: خير.
فرمود:
يونس! 👈اگر امام عصرت از تو راضى بود
و تمام دنيا با تو بد باشد،
نبايد تأثيری در روحيه تو بگذارد.
چون قضاوت مردم،
قيمت و ارزش تو را پايين نمى آورد.
📚بحارالأنوار جلد۲، صفحه ۶۶، حدیث۵
💠💠💠💠💠💠
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
💌 برادرشهید
حاجمحسنحاجیحسنیکارگر :
محسن می گفت من قرآنی تلاوت می کنم که خدا را راضی کند.»🕊🥀
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
🍁خوش اخلاق ترین فرد قرارگاه بود،
پیگیر دعاها ندبه، توسل، زیارت عاشورا بود..
متواضع تر از اونی که فکر میکنیم
از بسیجی ها ساده نظر خواهی میکرد
واسه سرکشی که میومد اولین جایی که میرف پیش نگهبانا بود با آون لبخند زیبایی که داشت همه رو جذب خودش میکرد..
🍁همین که دور هم جمع میشدیم میگف یالله بساط روضه رو پهن کنید..
هنگام درگیری درصف اول بود، جزء فرماندهان عالی رتبه بود و هنگام نماز آرام و خاضع بود که شیفته نگاهای بعد نمازش بودم..
🍁نیروی ساده که اسم حاج مسلم رو میشناخت میومد پیشش طوری تحویلش میگرفت آدم احساس میکرد چند ساله با اون رفیقه..
✍🏻به روایت همرزم
#شهید_مهدی_نعیمانی♥️🕊
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada