رفتم ثبت نام کنم
گفتند سنّت کم است
کمی فکر کردم ...
آمدم خانه ...
شناسنامه خواهرم را برداشتم
"هـ" سعیده را پاک کردم شد سعید
این بار ایراد نگرفتند ؛
از آن به بعد دو تا "سعید"
تویِ خانه داشتیم....
#نوجوانان
#سیزده_سالهها
#اعزام_به_جبهه
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
✨🌷
غیبت ممنوع 🚫
آقا رضا از غیبت کردن بیزار بود.
اگه تو جمعی نشسته بودیم و حس میکرد داره غیبت از کسی میشه، سعی می کرد با لحن شوخی بحث رو عوض کنه
#الگو_برداری_ازشهدا
شهید_مدافع_حرم
#سید_رضا_طاهر
🥀@Hamrahe_Shohada 🥀
--------------✾•🦋💔🦋•✾-----------------
همراه شهدا🇮🇷
بــســم الــلــه الــرحــمــن الــرحــیــم #قــســمــتــ_پــنــجــم #داســتــانــ_عــشــقــ_آســمـ
بــســم الــلــه الــرحــمــن الــرحــیــم
#قــســمــتــ_شــشــمــ
#داســتــانــ_عــشــقــ_آســمــانــیــ_مــن
وارد صحن مطهر میشــوم ،گوشهای مینشـینم،زیپکیفم را میکشم و مفاتیح ڪوچڪم را برمیدارم.
کتاب را باز میکنم زیارت عاشورا زمزمه میکنم
الــســلــامــُ عــلــیــڪ یــا ابــا عــبــدالــلــه،الــســلــامــعــلــیــڪ یــابــن رســول الــلــه....
بغضو دلــتــنــگی ڪــربلـا مـیتـرڪد
ڪربلـایے ڪه همـین شــهدا را واسـطه قـرار دادم برای رفـتـنـش ...
#شـهیـد_مــدافع _حرم_حجــت_اســدی
😔😔😔این شـهید را واسـطـه ڪــردم برایدگرفتن برات ڪربلا
و فاطمیه گذشــته ڪربلایی شــدم
اشـڪهایـم بـنـد نـمی آید،باڪف دســتــم اشڪهایم را پاک مـیڪنـم،صدای زنــگ مــوبــایــل مــیــان هق هق مــن مـیـپــیـچـد نام فرحناز روی صـفـحـه خــودنـمـایـی مـیـڪـنـد.
باهمــان صــداے گــرفــتــه ام جــواب مــیــدهمــ:جــانمــفــرحــنــاز
"ســلــام زهرا گــریــه مــیــڪــنــیــ؟"
صــداےمــرا صــاف مــیــڪــنــمــ:نهداشــتــم زیــارت عــاشــورا مــیــخــونــدمــ
"قــبــول بــاشــه،چــه خــبــر تــا ڪــجــا پــیــش رفــتــیــ؟"
آرام مــفــاتــیــح را مــیــبــنــدمــ:تادانــشــگــاه خــانــم ســلــیــمــانــے پــیــش رفــتــمــ،فــرحــنــازنــمــیــدونــے چــقــد مــهربــونــه همــســر شــهیــد."ایــجــان ســلــامــت بــاشــنــ"
_شــمــا چــه خــبــر؟"ســلــامــتــیــ،بامــطــهره مــیــخــوایــم بــریــم چــادر بــخــریــمــ"
آرام مــیــگــویــمــ:مــنمــچــادرم مــیــخــوامــ،مــیــخــواےدبــدون مــن بــریــد؟
صــدایــمــطــهره خــیــلــے ضــعــیــف بــه گــوشــم مــیــرســد:قمــڪــه مــرڪــز چــادره،فــرحــنــازحــرف مــطــهره را قــطــع مــیــڪــنــد:راستــمــیــگــه،همــونــجاچــادر بــگــیــر.
نــگــاهیــبــه ســاعــت مــچــے ام مــے انــدازم و جــواب مــیــدهمــ:بــاشــه،بهمــطــهره ســلــام بــرســونــ
"ســلــامــت بــاشــیــ،مــراقبــخــودت بــاشــ"
چــشــمــانــم را مــیــبــنــدم و نــفــس عــمــیــقــے مــیــڪــشــمــ،مــگرمــیــشــود از ایــن هوا دل بــڪــنــمــ؟!
بهثــانــیــه نــمــیــڪــشــد گــرمــے دســتــے را روے شــانــه ام حــس مــیــڪــنــمــ،چــشــمــانمــرا بــاز مــیــڪــنــمــ
صــداے مــهدیــه در ســرم مــیــپــیــچــد:
زهراخــوابــیــ؟
آرامــمــیــگــویــمــ:نهو ســریــع ادامــه مــیــدهمــ:مــهدےهمــیــشــه یــه روز بــریــم بــهشــت مــعــصــومــه؟
دانههاے تــســبــیــح را مــیــان دو دســتــش مــیــگــیــرد:آرهعــزیــزم
ڪــنــارم مــیــنــشــیــنــد و لــبــخــنــد مــیــزنــد،ازآن لــبــخــنــدهاے مــعــروف.لــبــخــنــدش حــرف دارد!
همــانــطــورڪــه نــگــاهش را بــه مــن دوخــتــه مــیــگــویــد:زهرافــردا شــام دعــوتــیــ،جــارےمــدعــوت ڪــرده.
مــتــعــجبــمــیــگــویــم:مــن راضــے بــه زحــمــتــشــون نــیــســتــم
ڪــیــفــش را روے شــانــه اش حــرڪــت مــیــدهد و مــیــگــویــد:چهزحــمــتــے عــزیــزم و بــلــافــاصــلــه مــیــگــویــد:بــریــمــ؟
ازجــایــم بــلــنــد مــیــشــومــ:بــریــمــ.
قــدمــهایــم را آهســتــه بــرمــیــدارم،چــشــمــم بــه عــروسـکی می افـتد،روبه مهدیه میگویم :مــهدیه بیا اینجا من عروسک رو بگیرم برای محیـا...
#ادامــه_دارد
نام نویــســنـده:با نویمـیـنودری
#همراه_شهدا
🥀 یا فاطمه الزهــــرا (س)
✨آنانکه قلبشان زِ تو رخصت گرفته بود سربندشان به نام تو زینت گرفته بود . .
👈افسوس این عکس همیشه دامنگیر مااست!!!
|#فاطمیه
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
بنده یا آزاد؟!
💠 بشر حـــافی و امام کاظـــم علیه السلام
روزی امام کاظم(ع) از کوچه های بغداد می گذشت. از یک خانه ای صدای عربده و تار و تنبور بلند بود، می زدند و می رقصیدند و صدای پایکوبی می آمد.
اتفاقا یک خادمه ای از منزل بیرون آمد در حالی که آشغالهایی همراهش بود.
🍀امام به او فرمود صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟
سؤال عجیبی بود. گفت: از خانه به این مجللی این را نمی فهمی؟ این خانه «بشر» است، یکی از رجال، یکی از اشراف، یکی از اعیان، معلوم است که آزاد است.
فرمود:
بله، آزاد است، اگر بنده می بود که این سر و صداها از خانه اش بلند نبود.
حال، چه جمله های دیگری رد و بدل شده است دیگر ننوشته اند، همین قدر نوشته اند که اندکی طول کشید و مکثی شد.
🔷🔸 آقا رفتند. بشر متوجه شد که چند دقیقه ای طول کشید.
آمد نزد او و گفت: چرا معطل کردی؟
گفت: یک مردی مرا به حرف گرفت. گفت: چه گفت؟
گفت: یک سؤال عجیبی از من کرد.
چه سؤال کرد؟
از من پرسید که صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ گفتم البته که آزاد است.
بعد هم گفت: بله، آزاد است، اگر بنده می بود که این سر و صداها بیرون نمی آمد.
گفت: آن مرد چه نشانه هایی داشت؟ علائم و نشانه ها را که گفت، فهمید که موسی بن جعفر است.
گفت: کجا رفت؟ از این طرف رفت. پایش لخت بود، به خود فرصت نداد که برود کفشهایش را بپوشد، برای اینکه ممکن است آقا را پیدا نکند.
🍀پای برهنه بیرون دوید.
(همین جمله در او انقلاب ایجاد کرد) دوید، خودش را انداخت به دامن امام و عرض کرد: شما چه گفتید؟
امام فرمود: من این را گفتم. فهمید که مقصود چیست. گفت: آقا! من از همین ساعت می خواهم بنده خدا باشم،
و واقعا هم راست گفت. از آن ساعت دیگر بنده خدا شد.
📚 مجموعه آثار شهید مطهری جلد ۱۸
#همراه_شهدا
🥀@Hamrahe_Shohada 🥀
4_5962882755518794090 (1) (1).mp3
4.48M
🌷 #ایام_راهیان_نور
🍃از شهیدا مونده باقی
🍃خاطرات 8 سال استقامت
🎙 #مجتبی_رمضانی
##سلامبرشهیدان
#اللھمعجللولیڪالفࢪج
#همراه_شهدا
🥀@Hamrahe_Shohada 🥀
🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃
صبحگاهی ( فرازی از دعای دوازدهم صحیفه سجادیه)
💞مــ♡ـــولای مــن
اینک منم که به پیشگاه عزّتت ایستادهام؛ ایستادن فرمانبردار خوار و بر اساس حیا و شرمم از تو درخواستکنندهام، درخواستکنندۀ بینوای عیالوار. اقرار دارم به اینکه هنگام احسانت، جز برکنار ماندن از نافرمانیات، فرمانی نبردهام؛ و در تمام حالات از نیکی و احسانت، بیبهره نبودم.
🍁ای کسی که زنده و پایداری و وجود پدیده ها در پرتو ذات توست🍁
🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃
♻️ چهارشنبه
🌀 ۳۰ آبان ۱۴۰۳
♻️ ۱۸ جمادی الاول ۱۴۴۶
🌀 ۲۰ نوامبر ۲۰۲۴
🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃
📿ذکر روز چهارشنبه
✨یا حی و یا قیوم✨
🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃
💠 حدیث امروز
✍🏻 حضرت امام جواد الائمه علیه السلام فرمودند:
توبه برچهار پايه استواراست:
🔅پشيمانى دردل،
🔅آمرزش خواهى به زبان،
🔅عمل كردن با اعضاى بدن،
🔅وتصميم بر باز نگشتن به گناه.
📚 کشفالغمّه، ج ٢، ص ٣٤۹
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃
@Hamrahe_shohada
💠 امام روح الله:
بسیج شجـــره طیــبه و درخت تناور
و پر ثمری است که
شکوفههای آن بـــوی بهـــار وصل
و طراوات یقـــین حدیث عشـــق میدهد.
بسیج مدرســـه عشق
و مکتب شاهــدان و شهیــدان گمنامی است که پیـروانش
بر گلدستههای رفیـــع آن،
اذان شـهادت و رشـادت سر دادهاند.
بسیج میقـــات پابرهـنگان
و معراج اندیشـــه پاک اسلامی است
که تربیت یافتگان آن،
نام و نشان در گمــنامی
و بینشانی گرفتــهاند.
بسیج لشکر مخـلص خداست
که دفتر تشـــکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضـــا کردهاند.
🇮🇷 🌷 🇮🇷 🌷 🇮🇷 🌷 🇮🇷 🌷
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
D1736945T17252836(Web).mp3
2.8M
بسیجی جان به کف دارد...
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 زیـارتنامهشهــــــداء 💢
❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹
کاشمیشـدهمچوشهداخاکیباشیم
شهدا نگاهی...
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یااباصالحَ المَهدی
یاخلیفةَالرَّحمن
و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
شهید ابراهیم امید بخش،🥀🍃 اسطوره ای آسمانی
🍃🥀شهید ابراهیم امیدبخش در سال ۱۳۳۲ در روستای آب شیرین از توابع گچساران دیده به جهان گشود.
🔸او پس از سپری کردن دوره تخصصی آموزش خلبانی به مدت ۲ سال به استخدام نیروی هوایی جمهوری اسلامی درآمد.
🔹خلبان شهید ابراهیم امیدبخش پس از گذراندن دوره مقدماتی پرواز در سال ۱۳۵۲ به آمریکا اعزام شد و در سال ۱۳۵۴ با گرفتن ساعت طلای خلبانان در آمریکا (این ساعت به خلبان برتر در هر دوره اهداء میشد) به وطن بازگشت و به پادگان بوشهر اعزام شد.
▪️بامداد روز بیست و هفتم آبان ماه سال ۱۳۵۹ هنگامه آزمونی سخت برای سروان خلبان امیدبخش و تعدادی دیگر از همرزمانش در پایگاه هوایی بوشهر بود.
▫️جایی که او به همراه خلبان کابین عقب خود ستوان یکم محمد تقی حسینی برای انهدام سپاه ۳ عراق که شامل پنج لشکر(۳لشکر زرهی و ۲ لشکر مکانیزه) با هدف تصرف سوسنگرد، آبادان و اهواز شروع به پیشروی کرده بودند انتخاب شدند.
🔻شهید ابراهیم امید بخش به همراه همرزمانش در مسیر بازگشت از این ماموریت هدف آتش پدافند زمین به هوای نیروهای بعثی قرار گرفت و به همراه همرزم خلبانش ستوان یکم محمد تقی حسینی به شهادت رسیدند و برای همیشه جاوید الاثر شدند.
🍃🥀شهید ابراهیم_امیدبخش
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷💕 ✅️نام اثر: یاران امامند عزیزان بسیجی
🎤مداح: حاج صادق آهنگران
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🍃🥀شهید احمد کریمی شهیدی که دوست داشت اربا اربا شود
🍃🥀حاج احمد هیکل درشتی داشت. بچه ها سر به سرش می گذاشتند. با این هیکل درشت چطور می خواهی توی قبرهای کوچک گلزار شهدا جا شوی؟
🔸می خندید و می گفت: همین قبرها هم برای من زیاد است. آرزویش این بود که اربا اربا شود.فرستاده بود دنبالم. رفتم سنگر فرماندهی.گفت: می خواهم شعر کبوتر بام حسین (ع) را برایم بخوانی.
گفتم: قصد دارم دیگر این شعر را برای کسی نخوانم. برای هر کسی که خواندم شهید شده.
🔹گفت: حالا که این جوری است حتما باید بخوانی.
●دلم می خواد کبوتر بام حسین بشم من
○فدای صحن و حرم و نام حسین بشم من
●دلم می خواد زخون پیکرم وضو بگیرم
○مدال افتخار نوکری از او بگیرم
●دلم میخواد چو لالهای نشکفته پرپربشم
○شهد شهادت بنوشم مهمون اکبر بشم
🔻وقتی در ابتدای عملیات کربلای پنج، در پشت خاکریز در حال ساخت، مستقر شده بود، گلوله توپی خاکریز را مورد هدف قرار داد. ترکش های گلوله بالای سینه و پاهایش را برده بود. شده بود یک تکه گوشت له شده. همان که می خواست؛ اربا اربا.
🖋راوی:حسین یکتا و علی مالکی
🍃🥀شهید_احمد_کریمی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada