🌹 #فرمانده_گردان ( #از_خاطرات_شهید_اسماعیل_فرجوانی )
🌷با تعدادی از برادران گردان جهت رفتن به مرخصی همراه شدیم؛
حاج اسماعیل فرجوانی ( #فرمانده_گردان) هم در بین ما بود ولی ایشان می خواستند جهت انجام کاری به مقر لشکر بروند.
همه ی بچه ها سوار #لندکروز شدند و حاجی هم خود را عقب ماشین در بین بچه ها جا داد.
یکی از برادران به ایشان گفتند: «حاجی شما فرمانده ی ما هستید، اینجا در خور #شخصیت شما نیست» حاجی در جواب گفتند:
« جا به ما #شخصیت و #ارزش نمی دهد بلکه جا با وجود ما ارزش می یابد».🌷
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
#خاطره_ای_عجیب_و_واقعی_از_شهید_بابک_نوری
خاطره #همرزم شهید نوری
#به_نقل_از: فرمانده گردان:
💕نصف شب بابک #فرمانده_گردان رو از خواب بیدار میکنه میگه من فردا شهید میشم به #خانوادم بگو حلالم کنن.😢😢😢😢😢
💔فرمانده میگه حرف الکی نزن برو بزار بخوابیم.
میخوابه و خواب میبینه که بابک #شهید شده و از خواب میپره.💔
😔پیش خودش میگه نکنه فردا شهید بشه.
نقشه میکشه که صبح به #راننده_ *پشتیبانی بگه به یه بهانهای بابک رو با خودش عقب ببره و یه جایی جاش بزاره.، 😞💔
دوباره میخوابه. صبح از خواب بیدارش میکنن و میگن باید #آتش بریزیم رو سر دشمن و... تو این شلوغیها نقشهاش یادش میره. چند ساعت بعد بچهها #شهید میشن.
فرمانده گردان تازه یاد حرفهای شب قبل بابک و #خوابش و #نقشهاش میافته...😢😢😢💔💔💔
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada