🌷گرامی باد ٢٥ آذر سال ٧٠ سالروز خاکسپری شهید محمد جوادتندگویان وزیر نفت دولت شهید رجایی که پس از اسارت بدست رژیم بعث عراق در اردوگاه های این رژیم به شهادت رسید.
#شهید_تندگویان
#همراه_شهدا 🏴
@Hamrahe_Shohada
#کلام_شهید🌷
بخدا #قسم اگر هزار بار داعش جان مرا بگیرد و دوباره جان به تنم برگردد براۍبار #هزارویکم هم تا پاۍ #جان براۍ دفاع از اسلام و میهنم میجنگم.✌️
#شهید_علی_قاسمی🌷
یادشهداباذکرصلوات
#همراه_شهدا 🏴
@Hamrahe_Shohada
🌼┉❀✾«🍀»❥ًً🌼┉❀✾«🍀
🔴شهیدی که هر پنج شنبه مادرش را صدا میزند از داخل قبر
مادر شهيد مي گويد:
نيمه شعبان متولد شد، او را به همين مناسبت "سيدمهدي" ناميديم.
بسياري از افراد محل اگر حاجتي داشتند و يا اگر گره اي به كارشان بود، جدّ سيدمهدي را نذر مي كردند و حاجت روا مي شدند.
روزي حسابدار كارخانه نساجي به بيماري سختي دچار شده بود، از آنجائي كه شنيده احوال سيدمهدي را شنيده بود، متوسل به جد سيدمهدي شد و نذر كرد كه اگر شفا پيدا كند، سيدمهدي را در كارخانه استخدام نمايد. او شفا گرفت و سيدمهدي چندين سال كارگر كارخانه نساجي شد.
در تمامي مراسمات مذهبي و روضه خواني ها سيدمهدي را با خودم مي بردم. بسيار به اين مراسمات و روضه خواني ها علاقه مند بود. روزي به من گفت:
- مادرجان! خواب ديدم كه دارم به سوي خدا پرواز مي كنم.
آن زمان سيدمهدي كوچك بود و من زياد حرفش را جدي نگرفته بودم.
علاقه زيادي به امام (ره) داشت، حتي يكبار هم موفق شد به ديدار امام (ره) برود، بعد از آن ديدار بسيار متحول شده بود و بدجوري عاشق امام (ره) و روحانيت شده بود تا جايي كه عكس هاي امام (ره) را به صورت كليشه درست مي كرد و با اسپري در و ديوار شهر و همچنين ديوار كارخانه را پر از عكس امام (ره) كرده بود.
عاشق و شيفته روحانيت بود، زماني كه شهيد دستغيب به شهادت رسيد خيلي گريه مي كرد و مي گفت:
- اي كاش من بجاي او تكه تكه مي شدم و فدايش مي گشتم.
روزي سيد مهدي از جبهه آمد و گفت:
- مادرجان! بازهم جدّم به دادم رسيد. در حال انجام عمليات بوديم؛ در محوري كه ما بوديم تمامي نيروها شهيد شدند و من در آنجا تنها ماندم، راه را گم كرده بودم و نمي دانستم به كدام سمت بايد بروم. آنقدر جدم حسين(ع) و آقا اباالفضل را صدا زدم كه به طور تصادفي و غير ممكن نيروهاي خودي مرا پيدا كردند.
هر سال روز مادر كه مي شود خواب مي بينم سيدمهدي روي سرم گلاب مي پاشد، هديه اي به من مي دهد و پيشاني ام را مي بوسد.
هر هفته پنج شنبه ها بر سر مزارش مي روم و هنگامي كه قبرش را مي شويم، ناگهان از دِل قبر سيد مهدي مرا صدا مي زند و چند بار مي گويد:
- مامان!
سه بار اين كار را انجام مي دهد. سرم را روي قبر مي گذارم و با سيدمهدي دردِ دل مي كنم.
یادشهداباذکرصلوات
#همراه_شهدا 🏴
@Hamrahe_Shohada
دانــــــــــشــــــــــ آموز زرنــــــــــگــــــ
در دوران طاغوت در مدرسه معلمی داشتیم که با اعتقادات دینی خیلی بد بود و مرتب به بچه ها ایراد میگرفت یک روز فهمیده بود که ماه رمضان است و اغلب بچه ها روزه هستند سر کلاس گفت بچه ها نمیخواهد روزه بگیرید و گرسنگی و تشنگی بکشید بروید و فقیری را سیر کنید من بشما قول میدهم ثوابش بیشتر از روزه داری باشد
جلال الدین بلند شد اجازه گرفت و گفت آقا اجازه اگر در برگه ریاضی شعر بنویسیم حتی شعر های زیبا با خطی خوش شما بما نمره میدهی معلم گفت نه البته که نمیدهم جلال الدین گفت آقا اجازه خدا بهتر میدانسته که ما باید روزه بگیریم و انفاق هم در جای خودش انجام دهیم اگر قرار بود انفاق ثوابش بیشتر از روزه داری باشد خود خدا میگفت اگر انفاق کنید ثواب بیشتری میبرید چرا فرموده روزه بگیرید معلم جوابی نداشت جلال الدین را از کلاس اخراج کرد و بچه ها برایش دست زدند
#شهیدجلال_الدین_محمدی
یادشهداباذکرصلوات
#همراه_شهدا 🏴
@Hamrahe_Shohada
💚نگاﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ!
یک نفر ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ
ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺧﻮﺏ؛
ﯾﮑﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺬﺍﺏ
و ﺩﯾﮕﺮی ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ!
یک نفر تو را دوست دارد
و دیگری از تو متنفر است!
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ
ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺧﻮﺩﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ...
#همراه_شهدا 🏴
@Hamrahe_Shohada
💎✨پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند:
يَا عَلِيُّ مَا عَرَفَ اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ غَيْرِي وَ غَيْرُكَ وَ مَا عَرَفَكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ غَيْرُ اللَّهِ وَ غَيْرِي.
ای علی، هیچکس خدا را آنطور که باید، نشناخته جز من و تو . و هیچکس تو را آنطور که باید، نشناخته جز خدا و من.
📖 مناقب (لابن شهرآشوب)، ج۳،ص۲۶۸
💞🤲اللهم عجل لولیک الفرج
💫♥️احادیث اهل بیت
#همراه_شهدا 🏴
@Hamrahe_Shohada
✨﷽✨
🔥حجاب و چشم برزخی:
✍فرزند شیخ رجبعلی خیاط می گوید:"پدرم با چشم برزخی چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند.. یکی از دوستان پدرم می گفت: یک روز با جناب شیخ به جایی می رفتیم. یکدفعه من دیدم جناب شیخ باتعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لباس شیکی داشت نگاه میکند! ازذهنم گذشت که ایشان به ما می گوید چشمتان را از نامحرم برگردانید و خودش اینطور نگاه میکند! فهمید و گفت:
توهم میخواے ببینی من چی میبینم؟ ببین! من نگاه کردم دیدم همینطور از بدن آن زن مثل سُرب گداخته،آتش و سرب مذاب به زمین می ریزد و آتش او به کسانی که چشمهایشان به دنبال اوست سرایت میکند...
جناب شیخ گفت: این زن راه میرود و روحش یقه مرا گرفته اوراه میرود و مردم را همین طور با خودش به آتش جهنم می بَرَد.”
📚 منبع :کتاب بوستان حجاب ص۱۰۹
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
#همراه_شهدا 🏴
@Hamrahe_Shohada
#آموزنده
📚 داستان کوتاه
دو تا بچه بودن توی شکم مادر، اولی میگه تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟
دومی: آره حتما یه جایی هست که میتونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم.
اولی: امکان نداره، ما با جفت تعذیه میشیم، طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمیرسه، اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تا حالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده.
شاید مادرمونم ببینیم، ولی مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمیبینیمش؟
دومی: به نظرم مامان همه جا هست، دور تا دورمونه.
اولی: من مامانو نمیبینم پس وجود نداره.
دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو میشنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس میکنی.
مثل دنيای امروز ما و خدايی كه همين نزديكيست.
#همراه_شهدا 🏴
@Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
شهدای غواص و توصیه رهبر عزیز... #لبیک_یا_خامنه_ای #همراه_شهدا 🏴 @Hamrahe_Shohada
طبق روایت ،شهادت در آب فضیلتش چندین برابر شهادت در خشکی است...
معرفی کتاب چشم روشنی 🌱
بریده ای از کتاب:
بعد از سالها جور شد بروم سر کار. خوابگاه دانشگاه آزاد به مسئول احتیاج داشت. از خواهران بسیجی نیرو میخواستند. آقای کمال هم مخالفتی نکرد. توی آن مدت آقایی خیلی راضی بود. شبها با مهدیه سادات میآمدند محوطه جلوی خوابگاه که سرسبز بود. مینشستیم همانجا و با هم شام میخوردیم. احساس خوشحالیاش را میدیدم. بعد هم دوتایی برمیگشتند خانه. اما بخاطر بارداری، ویار شدید داشتم. کارم بیشتر از چند ماه طول نکشید.
توی همان مدت از مهدیه سادات میپرسید: «بچه مامان داداش باشه یا آبجی؟» مهدیه سادات هم باز زبان شیرینش میگفت: «هرچی خدا بده.» اینقدر ذوق کرده بود که مهدیه سادات اینطور حرف زده. از اینکه حرف دلش را زده بود خیلی خوشش آمد.
#معرفی_کتاب_شهدا 🕊🌱
#شهید_سید_جواد_کمال 🕊🌱
#همراه_شهدا 🏴
@Hamrahe_Shohada