eitaa logo
حـنیفـا🇱🇧🇵🇸
244 دنبال‌کننده
621 عکس
290 ویدیو
2 فایل
مَوْلَایَ‌ ارْحَمْ‌ کَبْوَتِی‌ لِحُرّوَجْهِی⬿ای‌ مولای‌ من! بر زمین‌ خوردنم‌ با‌ صورت‌ رحم‌کن ...❤️‍🩹 . لطفا لوگو از محتوا پاک نشه چون راضی نیستم🫠 . کپی؟ موردی نداره فلذا کل کانال خیر🤌🏻 . به وقت شب عرفه⬿C᭄1403/03/27
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دردم زیاد بود و طبیبی مرا ندید .... دردم زیاد بود و دوایی نداشتم :))) یا‌امام‌رضا❤️‍🩹
ولی من دلم برای روضه و هیئت تنگ شده :) دلم هوای فاطمیه داره ...
حـنیفـا🇱🇧🇵🇸
ولی من دلم برای روضه و هیئت تنگ شده :) دلم هوای فاطمیه داره ...
کارِ ما از دلتنگی گذر کرده؛ وقلبمان‌تکه‌تکه‌شده‌است‌برای روضه و هیئت!-
Oomadam Tanhaye Tanha ~ Music-Fa.Com.mp3
5.7M
اومدم تنهای تنها ...❤️‍🩹
حکمت(۹)⬿شناخت ره آورد اقبال و ادبار دنيا "إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى [قَوْمٍ أَعَارَتْهُمْ مَحَاسِنَ غَيْرِهِمْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُمْ سَلَبَتْهُمْ مَحَاسِنَ أَنْفُسِهِمْ] أَحَدٍ، أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ، سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِه" چون دنيا به كسى روى آورد، نيكى‌هاى ديگران را به او عاريت دهد و چون از او روى برگرداند خوبى‌هاى او را نيز بربايد.
حـنیفـا🇱🇧🇵🇸
#زندگی‌به‌طعم‌عسل حکمت(۹)⬿شناخت ره آورد اقبال و ادبار دنيا "إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى [قَ
اقبال و ادبار دنيا: امام در اين کلام عبرت آموز به دگرگونى حال مردم در برابر کسانى که دنيا به آنها روى مى‌کند يا پشت مى‌نمايد اشاره کرده مى‌فرمايد: «هنگامى که دنيا به کسى روى آورد نيکى‌هاى ديگران را به او عاريت مى‌دهد و هنگامى که دنيا به کسى پشت کند نيکى‌هاى خودش را نيز از او سلب مى‌نمايد» (إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى أَحَد أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ، وَإِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ) اين يک واقعيت است که شواهد فراوان تاريخى دارد؛ هنگامى که انسان‌هايى چه در امر حکومت و سياست و چه در امور اجتماعى و اقتصادى و چه در علوم و دانش‌ها مشهور و معروف مى‌شدند بسيارى از کارهاى خوبى را که ديگران انجام داده بودند به آنها نسبت مى‌دادند.
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود مى‌گويد: بسيارى از اشعار خوب را ديده‌ايم که چون گوينده‌اش ناشناخته بود از او نفى مى‌کردند و به افراد مشهور در شعر نسبت مى‌دادند، بلکه کتاب‌هايى در فنون و علوم از اشخاص غير مشهور وجود داشته که آن را به صاحبان نبوغ و شهرت نسبت داده‌اند. نيز اشاره به داستان «جعفر برمکى» مى‌کند که در آن زمان که مورد قبول «هارون الرشيد» بود و اسم و شهرتش در همه جا پيچيد، هارون او را در کياست، سخاوت، فصاحت و مانند آن از برترين‌هاى روزگار مى‌شمرد؛ در فصاحت برتر از «قُسّ بن ساعده»، در سياست بالاتر از «عمر بن خطاب» و در زيبايى زيباتر از «مصعب بن زبير» و در عفت پاکدامن‌تر از يوسف و... (در حالى که واقعاً چنين نبود) ولى هنگامى که نظر هارون درباره او تغيير کرد صفاتى را هم که داشت مورد انکار قرار داد.
چرا چنين است؟ دليل آن چند چيز است: نخست اين که متملقان و مداحان براى نزديک شدن به اين افراد دروغ‌هاى زيادى به هم مى‌بافند و به آنها نسبت مى‌دهند و زبان به زبان نقل مى‌شود، کم کم اشخاص باور مى‌کنند که واقعيتى در کار است و به عکس، کسانى که نسبت به افرادى حسادت دارند و به هنگام قدرت آنها نمى‌توانند چيزى درباره آنها بگويند وقتى قدرتشان از دست رفت هر نسبت ناروايى را به آنان مى‌دهند و تمام فضايل شان را نيز زير سؤال مى‌برند.
علت ديگر اين است که يکى از صفاتى که در بسيارى از افراد به طور طبيعى ديده مى شود قهرمان سازى است؛ سعى دارند کسانى را به عنوان قهرمان در فنون و علوم و مسائل مختلف به جهان عرضه کنند و همين امر سبب مى‌شود که محاسن ديگران را به حساب آنان بگذارند و در مقابل، عده اى به اصطلاح حس ضعيف کشى دارند که اگر کسى در جامعه ضعيف و ناتوان شد، هر بلايى بتوانند به سرش مى‌آورند. به يقين يک جمعيت مؤمن و سالم و با انصاف از اين امر برکنارند. اقبال و ادبار دنيا نسبت به افراد در نظر آنها تأثيرگذار نيست هميشه حق را مى‌گويند و از حق طرفدارى مى‌کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکس که شود خادم درگاه رضا باید بشود شهید خدمت آخر ...
ولی؛ اصلا باورم نمیشه چقدررررر ‌این دوماه مثل برق و باد زود گذشت💔🙂>>>>
ماشاءالله لا حول ولا قوه اِلا به دو چشمت | گرد است و سیاه است و دگر هیچ + شاعرش پیدا نکردم اما از قول فاضل نظری: دل‌های سنگ را به نگاهی طلا کنی این کیمیاگری هنر چشم‌های توست
تا در دلِ من قرار کردی دل را زِ تو بی قرار دیدم مولانا + من چشم شدم همه چو نرگس کان نرگس پرخمار دیدم در عشق روم که عشق را من از جمله بلا حصار دیدم از ملک جهان و عیش عالم من عشق تو اختیار دیدم ...
درد بی درمان شنیدی ؟ حال من یعنی همین بی تو بودن درد دارد می‌زند من را زمین + می‌زند بی تو مرا، این خاطراتت روز و شب درد پیگیر من است ، صعب العلاج یعنی همین نه کسی منتظر است ، نه کسی چشــــم به راه نــــه خیــــال گــذر از کــــوچــــه‌ی مـا دارد مــاه بیـــــن عـــاشــق شدن و مرگ مگر فرقی هست؟ وقـــتـــی از عــــشــــق نـصـیـبــــــی نــبــــری غیـــر آه فریدون مشیری
گفته بودی از کوچه ما صرف نظر کن اما به خدا دست خودم نیست تنم می‌خارد + شاعرش نیافتم اما به قول مولانا: دردی است غیر مردن، آن را دوا نباشد پس من چگونه گویم، کاین درد را دوا کن در خواب دوش پیری، در کوی عشق دیدم با دست اشارتم کرد، که عزم سوی ما کن
ای سرو خوش بالای من ای دلبر رعنای من لعل لبت حلوای من از من چرا رنجیده ای؟ + گر من بمیرم در غمت خونم بتا در گردنت فردا بگیرم دامنت از من چرا رنجیده‌ای؟ من سعدی درگاه تو عاشق به روی ماه تو هستیم نیکوخواه تو از من چرا رنجیده‌ای؟
دلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گردد ندانستم توی ظالم دلی آهن ربا داری + دلا ديشب چه می‌کردی تو در کوی حبيب من؟ الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقيب من سال ها پرسيدم از خود کيستم؟ آتشم؟ شورم؟ شرارم؟ چيستم؟ ديدمش امروز و دانستم کنون او به جز من ، من به جز او نيستم در مکتب ما رسم فراموشی نيست در مسلک ما عشق هم آغوشی نيست مهر تو اگر به هستی ما افتاد هرگز به سرم خيال خاموشی نيست اگر دريای دل آبيست تویی فانوس زيبايش اگر آيئنه يک دنياست تويی مفهوم و معنايش تو يعنی دسته‌ای گل را از آن سوی افق چيدن تو يعنی پاکی باران تو يعنی لذت ديدن تو يعنی يک شقايق را به يک پروانه بخشيدن تو يعنی از سحر تا شب به زيبایی درخشيدن تو يعنی يک کبوتر را ز تنهایی رها کردن خدای آسمان‌ها را به آرامی صدا کردن تو يعنی روح باران را متين و ساده بوسيدن و يا در پاسخ يک لطف به روی غنچه خنديدن اگر چه دوری از اينجا تو يعنی اوج زيبايی کنارم هستی و هر شب به خوابم باز می‌آیی اگر هرگز نمی‌‌خوابند دو چشم سرخ و نمناکم اگر در فکر چشمانت شکسته قلب غمناکم ولی يادم نخواهد رفت که ياد تو هنوز اينجاست
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم + حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم :) جناب مولانا
دلتنگمُ با هیچ‌کسم میلِ سخن نیست؛ کس در همه آفاق، به دلتنگیِ من نیست .. + بسیار ستمکار و بسی عهد شکن هست اما به ستمکاری آن عهد شکن نیست جناب مولانا
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ + دانی که پس از عمرچه ماند باقی مهر است و محبت است و باقی همه هیچ ...
ای آنکه در قلبمی ولی کنارم نه! جایت همیشه در دل من درد میکند؛ + تو پنهانی ترین دلتنگی منی❤️‍🩹 ...
کسی را دوست دارم که راه رفتنش طرز نگاه کردنش حتی حرف زدنش را خیلی دوست دارم و او شاید نداند که شیرین ترین میوه ممنوعه جهان من است :) + درست است که مالک قلبش نیستم اما بجای همه رهگذرها، همه گل فروش‌ها، همه کتاب فروش‌ها، همه آدم‌ها، من، بجای همه دوستش دارم❤️‍🩹
مثل هر شب، بی‌تفاوت شب بخیری گفت و رفت مثل هر شب، تا سحر در خود مرورش می‌کنم + به دلیل بی تفاوتی یک نفر قبل از اینکه واقعا بمیرد می‌میرد ...