eitaa logo
حریم دل. 🌱
114 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
993 ویدیو
58 فایل
حرفهایی هست برای گفتن ک اگر گوشی نبود،نمی گویم و حرفهایی هست برای نگفتن،و سرمایه ماورایی هرکس حرفهایی است نگفتنی،حرفهایی ک پاره های بودن آدمی هستند و بیان نمی شوند، مگر آنکه مخاطب آن پیدا شود...! https://eitaa.com/joinchat/3089104896C5845aee169
مشاهده در ایتا
دانلود
#انقلابیون لوطی و روشنفکرنما تفاوت مرحوم ملک مطیعی با مخملباف در همین امروز آنهاست. لوطی که توسط خالق توبه نصوح تکفیر و ممنوع کار شد وفیلم برزخی هایش توقیف ودیگری ازفیلم توبه نصوح به فیلم سکس رسید ✌️ @enghellabyion
#انقلابیون فیلم منتخب ایران برای ارسال به آکادمی اسکار مشخص شد 💜زنده باد 💚 @Sorenae ✌️ @enghellabyion
#انقلابیون یا خیانتی شکل گرفته دکتر سعید جلیلی: اخیراً رئیس جمهور #فرانسه در سفر به روسیه اعلام کرده در گفتگو با جناب #روحانی درباره #موشک‌های_ایرانی مذاکره نموده است؛ چرا این خبر تکذیب نمی‌شود؟!! @enghellabyion
﷽ در این وقت عزیز؛ ميان سفره لطفت، ميان سجده سبزت، ميان ربنای دست پر مهرت، اگر بر خاطرت رد شد، خيال من، دعايم کن که محتاج دعايم من .. التماس دعا🙏 @enghellabyion
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ ✨اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد✨ 🌹سلام صبحتون بخیر🌹 💫 امروز جمعه💫 ☀️11 خردادماه 1397 ه.ش 🌙16 رمضان المبارک 1439ه.ق 🎄1. ژوئن 2018 میلادی @enghellabyion
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖❤💜 ❤صبح جمعه است ❤و عطر کــــربلا ❤عجب شش گوشه نابت ❤بوسیدن دارد آقا..! ❤️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یــــا ❤اَباعَبْدِاللهِ الْحُسَیْن(ع) ❤اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّه @enghellabyion
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
~🍃🌹🍃~ 🌸یاصاحب الزمان(عج) 🌸کدام جمعه ی موعود 🌸می‌آیی و می زنی لبخنـــــد؟ 🌸و معطر میکنی 🌸جهانی را کـــــه 🌸پراز قحطی تبسم است 🌸اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج🌸 @enghellabyion
«الیت» انقلاب: سیر تطور آن تا به امروز بحث در گروه تلگرامی «گفت و شنود»، پنج‌شنبه، ۱۰ خرداد ۱۳۹۷ قسمت اول از هفت قسمت مشکلات داخلی کنونی ما محصول امروز و دیروز نیست. حاصل انباشت چهل سال عملکرد در حوزه «توسعه» است بدون اینکه این مفهوم (توسعه) مدنظرمان باشد. عقبه‌اش هم می‌رسد به سیاست‌گذاری‌هایی که اصل چهار ترومن و سازمان برنامه پس از جنگ جهانی دوم در ایران شروع کردند. با «انقلاب سفید» در دهه ۱۳۴۰ ش. انگاره‌های فعلی و تصورات یا تخیلات ما درباره «توسعه» شکل گرفت. در جریان انقلاب «قرائت اسلامی- انقلابی» با آن قاطی شد. زمان آقای هاشمی رفسنجانی همان برنامه‌های زمان شاه احیاء شد و به شالوده سیاست‌های توسعه ما تبدیل شد. نتیجه همین است: جامعه مصرف انبوه. این را بارها و بارها در مصاحبه‌ها و مقالاتم توضیح داده‌ام. اولین بار این بحث را در دهه ۱۳۶۰ با آقای فلاحیان مطرح کردم که آن زمان قائم‌مقام وزارت اطلاعات بود. آقای ریشهری وزیر بود. دیداری بود در دفتر ایشان که طبقه اول ساختمان وزیر بود. ایشان اولین ملاقاتمان را در سال ۱۳۴۹ یادآوری کرد در شیراز که بکلی فراموش کرده بودم. ایشان پرسید اوضاع را چطور می‌بینی؟ به شدت از اقدامات جهاد سازندگی انتقاد کردم. گفتم:‌ این کارهایی که جهاد سازندگی بدون فکر می‌کند در درازمدت آینده خطرناکی دارد. شما نمی‌توانید تند و تند جاده بکشید و به روستاها برق و تلویزیون بدهید به این سرعت. نتیجه می‌شود انبوه جوانانی که به شهرها هجوم می‌آورند و فاصله سطح «توقعات»‌شان با «واقعیت» افزایش پیدا می‌کند. آقای فلاحیان نگاهی به من کرد و گفت: بهرحال ما باید به روستائیان محروم خدمات بدهیم،‌ حالا مهم نیست به ما سلام کنند یا نکنند. (تکه بود به من که «پسر خان» بودم.) من که سطح دانش اجتماعی ایشان را در این حد دیدم، و خودم هم در معرض تهمت قرار گرفتم 😂 ، سکوت کردم. ولی این بحث را در سال‌های بعد ادامه دادم درباره سیاست‌گذاری متمرکز و بدون داشتن «استراتژی توسعه» تعریف‌شده و جامع و کاربردی. یعنی نه اینکه ما «آرمان»ها را بعنوان «استراتژی توسعه»‌ مطرح کنیم بلکه کار و تحقیق شود و شاخص‌ها برای «جامعه مطلوب» تعریف شود. مثلاً می‌خواهیم نسبت شهر و روستا و عشایر چگونه باشد. (جامعه ایران به سه بخش شهری و روستایی و عشایری یا کوچنده تقسیم می‌شد که بخش سوم اکنون تقریباً از بین رفته یا زندگی دوگانه روستایی- عشایری یا شهری- عشایری پیدا کرده). به تفکر حاکم و نهادینه شده در بدنه کارشناسی سازمان برنامه و سیاست‌های آن، که معطوف بود به ایجاد «قطب‌های متراکم و بزرگ جمعیتی»، یعنی همین ابرشهرهای کنونی، انتقادات جدی داشتم که البته آقای احمدی‌نژاد بعدها به قدرت رسید و با «انحلال» صوری سازمان برنامه ماجرا را بکلی مبتذل کرد. زمان آقای خاتمی عنوان «استراتژی توسعه» را در مقالاتم مطرح کردم. آقای خاتمی تنها در اواخر دوران دولت دوم‌ ایشان کمیسیونی تشکیل داد برای تدوین «استراتژی توسعه» به ریاست آقای بهزاد نبوی که بعداً هیچ خبری از کار و سرنوشت آن نشد. هنوز که هنوز است پس از چهل سال ما «استراتژی توسعه» نداریم یعنی نمی‌دانیم جامعه مطلوب چیست و باید با چه عملکردها و شاخص‌هایی به سمت آن حرکت کنیم. حرکت‌مان در حوزه توسعه، که اقتصاد و مالیه (بانکداری) بخش مهم آن است، تابع امواج روز است و انگاره‌های نهادینه شده در اندیشه کارشناسی مملکت. نتیجه اکنون روشن است. الان مسئله ما هم تدوین «استراتژی توسعه» است و هم تدوین راهکارهای ضربتی و فوری برای کمی متعادل کردن وضع جامعه. بخش پیچیده و بسیار فوری ماجرا فعلاً مسئله ارز و مالیه است. ولی الان همان چیزی که پیش‌بینی کردم در گفتگوی دهه شصت با آقای فلاحیان واقعاً تحقق یافته و به شکلی خیلی زشت و خطرناک. و همراه شده با تحولات بزرگ در حوزه ارتباطات و نیز تحولات بزرگ جهانی که بسیار پیچیده می‌کند وضع ما را. بنابراین، ما به «قوه عاقله» بسیار فعال نیاز داریم برای یافتن راهکارهای حل معضلات سیاسی و اجتماعی و مالی روز. ولی وضعی که من می‌بینم اینگونه نیست. باری بهرجهت است. «دشمن» مثل ما نیست. «قوه عاقله»‌ و «برنامه»‌ دارد. این بسترهای اجتماعی و سیاسی را می‌شناسد. اینجاست که «مهندسی سیاسی» می‌کند. راهکار ما چیست؟ واکنشی. اگر کار ‌‌به شورش‌های گسترده برسد که تمامیت نظام را تهدید کند، قطعاً سرکوب می‌کنیم که چاره‌ای جز این نداریم. ادامه در قسمت بعدی @abdollahshahbazi «الیت» انقلاب: سیر تطور آن تا به امروز بحث در گروه تلگرامی «گفت و شنود»، پنج‌شنبه، ۱۰ خرداد ۱۳۹۷ قسمت دوم از هفت قسمت «دشمن» برای همین نیز برنامه دارد. یعنی، جمهوری اسلامی را به چنان نظام سیاسی تبدیل می‌کند که روز به روز شکاف میان آن با اکثریت جامعه عمیق‌تر شود و در نهایت تنها به زور نهادهای مسلح بتواند دوام بیاورد. این خلاف نیات امام و رهبری است که هماره بر پایگ
ول لرنر» معروف است. او «انقلاب» را حاصل نسبت میان «توقعات» و «واقعیات»‌ می‌داند. یعنی، زمانی که فاصله و شکاف میان «توقعات» یا «خواست‌های»‌ مردم با «واقعیات» به حد بالایی برسد، در جامعه بحران و انقلاب ایجاد می‌شود. لرنر البته مثل خیلی از اندیشمندان اجتماعی و سیاسی آمریکا با سیا نیز کار می‌کرد. مسائل کنونی که جامعه ما با آن مواجه است در این چند کامنت خلاصه نمی‌شود. مسائل پیچیده دیگری هم هست مانند «انقلاب سایبری» در حوزه ارتباطات اجتماعی که در جهان رخ داده و هنوز در حال وقوع است و اصولاً تمدن بشری را به سمت و سویی جدید می‌برد با فروریختن مرزهای «ملی» و «جهانی» کردن ارتباطات. در درون «الیت» (یعنی «خواص» حاکم یا تأثیرگذار) جامعه نیز با یکدستی مواجه نیستیم. یعنی، وضعی شبیه به چین یا ویتنام نداریم که الیت آن کم‌وبیش یکدست (و نیز کم‌وبیش وفادار و پاکدست) است در تحقق «استراتژی توسعه» که برگزیده‌اند. منظورم از «الِیت» همان است که در فارسی معادلش را «نخبگان» گذاشته‌اند و این معادل جا افتاده. معادل «نخبگان» را نمی‌پسندم چون بار ارزشی مثبت دارد یعنی این تصویر را القاء می‌کند که طرف «نخبه»‌ است. در حالی که در اندیشه سیاسی «الیت» ممکن است «نخبه» به معنی فارسی آن نباشد و حتی «پخمه» باشد. منظور از «الیت» خواص حاکم یا تأثیرگذار در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است. رهبری هم دقت کرده‌ام «خواص» بکار می‌برند. البته گاهی هم «نخبگان» را می‌توان به کار برد زمانی که بحث درباره نخبگان است. انقلاب ما به جابجایی وسیع در «الیت» انجامید و بتدریج طی یک فرایند ده بیست ساله حتی بدنه مدیریتی و کارشناسی قدیمی و سالم و حتی قضات قدیمی سالم هم حذف شدند و نسل جدید جای آنان را گرفتند. حالا اینجا یک بحث تخصصی مطرح می‌شود که در فرایند این جابجایی «الیت» در ایران، سازمان‌های اطلاعاتی غربی (بطور عمده اسرائيل و آمریکا و بریتانیا) و فرقه‌هایی که بیش از یک قرن در ایران بعنوان لابی‌های پنهان قدرت مالی و سیاسی عمل می‌کردند، و در ستیز و رقابت پنهان با هم بودند، نیروهای خود را داخل نظام کردند و در ترکیب «الیت»‌ جدید وارد شدند و بتدریج، به دلیل سازمان‌دهی و پشتوانه مالی و سیاسی قوی در خارج، قدرتمند شدند. این بحثی است که سال‌ها کار کرده‌ام و البته حوزه تخصصی- تحقیقی خیلی مهم و سختی است که غافل مانده بود. اوائل انقلاب هیچ کس به این مسئله توجه نداشت و به آن فکر نمی‌کرد چون سطح دانش تاریخی و سیاسی نسل انقلاب قابل مقایسه با امروز نبود. به این بحث اصلاً‌ ورود نمی‌کنم. بحث تخصصی دیگری است که ممکن است بحث اصلی را خراب کند. ولی بدان معنا نیست که مهم نیست. اتفاقاً یکی‌از مهم‌ترین وجوه بحث همین است. «الیت»، یعنی خواصی که پس از انقلاب در ایران بتدریج تکوین یافت، نیاز به کالبدشکافی دارد. باید از منظر پیشینه آن مورد تحقیق قرار گیرد و فضایی که خاستگاه فکری و سیاسی آنان بوده و همین خاستگاه سبب شد که این «الیت»‌ از آغاز یکدست نباشد. ادامه در قسمت بعدی @abdollahshahbazi «الیت» انقلاب: سیر تطور آن تا به امروز بحث در گروه تلگرامی «گفت و شنود»، پنج‌شنبه، ۱۰ خرداد ۱۳۹۷ قسمت چهارم از هفت قسمت مثلاً، زمانی درباره نظرات آقای بهزاد نبوی (در یادداشت‌هایی که بر متن خطی خاطرات فردوست نوشته بودند و سرشار بود از انگلوفوبیا یعنی همه چیز را به گردن «انگلیس» انداختن) عرض کردم که اندیشه سیاسی آقای بهزاد نبوی در فضای فکری جبهه ملی دوم شکل گرفته یعنی اوائل دهه ۱۳۴۰. این فضای فکری مختصات خودش را دارد. مؤتلفه اولیه، یعنی امثال مرحوم حبیب‌الله عسکراولادی و دیگران، فضای فکری و خاستگاه اجتماعی خاص خودش را دارد. در نسل جوان دانشجوی متأثر از انقلاب، که به مهم‌ترین بخش الیت حاکم و مدیران جدید تبدیل شدند، فضای فکری خاص خودش حاکم بود. در این نسل تأثیرپذیری تعارض‌آمیز از مارکسیسم خیلی برجسته بود به این شکل که می‌خواستند از اسلام الگویی ارائه‌دهند «خلقی‌تر» از مارکسیسم. و غیره و غیره. این تفاوت‌ها سبب شد که الیت جدید برخاسته از انقلاب از همان آغاز یکدست نباشد و در تعارض نظری و طبعاً سیاسی با هم قرار بگیرند. پس از رحلت امام خمینی، الیت «چپ»، که بطور عمده برخاسته از همان نسل دانشجویان دهه ۱۳۵۰ بود، دستخوش تحول فکری عمیق شد و از مفهوم متعارف «چپ» (متعارف طبق تعاریفی که در اندیشه سیاسی از «چپ‌» و «راست»‌ می‌شود) تبدیل شد به الیت میان‌سالی که گرایش‌های جدیدی دارد. البته این تحول یکدست نبود. به طیفی تبدیل شدند که بعضاً‌ آرمان‌های انقلاب را حفظ کردند و بعضاً کاملاً تجدیدنظرطلب شدند. این نسل عمیق نبود از ابتدا. مثل خیلی از دانشجویان مارکسیست و مجاهدین خلق و اسلام‌گرا تابع موج سیاسی روز بود. بعداً، بویژه در دوره آقای هاشمی رفسنجانی که ادامه تحصیل و گرفتن مدرک را به شکل افراطی غالب کردند، از طری
اه مردمی نظام تأکید می‌کردند و قانون‌مداری. امام راحل در سال ۱۳۵۹، پس از کشف طرح «کودتای نوژه»، اینطور فرمودند: «ما از این امور [کودتا] نمی‌ترسیم. ما از قشرهای خودمان می‌ترسیم... شما صنف روحانیت، همه ایدهم الله تعالی، اگر چنانچه کارهایی خدانخواسته انجام دهید که از چشم ملت بیفتید، ولو در دراز مدت، آن روز است که دیگر فانتوم لازم نیست، خود ملت شما را کنار می‌زند و ملت هم بی هادی کار نمی‌تواند انجام بدهد... من خوفم از این است که ما نتوانیم، روحانیت نتواند آن چیزی که به عهده او است صحیح انجام دهد.» این جمله را در سال ۱۳۶۷ (یعنی در سالگرد ده سالگی انقلاب) بعنوان آخرین پاراگراف کتاب «کودتای نوژه» به کار بردم یعنی کتاب را با این جمله امام تمام کردم. یکی از دستاوردهای مهم رهبری ‌‌این بود که کوشیدند نظامی را که امام خمینی بنیان نهاد، حتی‌المقدور «قانون‌مند» کنند یعنی سیستم تعبیه‌شده در قانون اساسی را نهادینه کنند. نگاه «سیستمی» ایشان به نهاد ولایت فقیه در بیانات ۱۷ شهریور ۱۳۹۰ ایشان خیلی خوب توضیح داده شده: «امام بزرگوار ما بر اساس مبانی فقهی، نظام‌سازی کرد - یک امر دفعی و یکباره نیست؛ معنایش این نیست که ما یک نظامی را بر اساس فقه کشف کردیم و استدلال کردیم و این را گذاشتیم وسط، و این تمام شد؛ نه، اینجوری نیست. نظام‌سازی یک امر جاری است؛ روزبه‌روز بایستی تکمیل شود، تتمیم شود. ممکن است یک جایی اشتباه کرده باشیم اما مهم این است که ما بر اساس این اشتباه، خودمان را تصحیح کنیم، خودمان را اصلاح کنیم؛ این جزو متمم نظام‌سازی است. نه اینکه گذشته را خراب کنیم. اینکه ما می‌گوئیم نظام‌سازی جریان دارد، معنایش این نیست که هرچه را ساختیم و بنا کردیم، خراب کنیم؛ قانون اساسی‌مان را خراب کنیم، نظام حکومتی و دولتی‌مان را ضایع کنیم؛ نه، آنچه را که ساختیم، حفظ کنیم، نواقصش را برطرف کنیم، آن را تکمیل کنیم. این کار، یک کار لازمی است. من تصورم این است که بُعد مهمی از قید اطلاق که امام منضم کردند به ولایت فقیه - که در قانون اساسىِ اول قید «مطلقه» نبود؛ این را امام اضافه کردند - ناظر به همین است؛ یعنی انعطاف‌پذیری. دستگاه ولایت - که دستگاه عظیم ولایت، یعنی در واقع مجموعه آن دستگاه‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر که در رأسش رهبری قرار دارد؛ اما مجموعه، یک مجموعه است - باید بتواند به طور دائم خودش را پیش ببرد، متحول کند؛ چون تحول جزو سنت‌های زندگی انسان و تاریخ بشری است. ما اگر چنانچه خودمان تحول ایجاد نکنیم و پیش نرویم، تحول بر ما تحمیل خواهد شد. تحول یعنی تکمیل، پیش رفتن به سمت آنچه که درست‌تر است، آنچه که کامل‌تر است. یعنی آنچه را که ساختیم، ببینیم نقص‌هایش کجاست، آن را برطرف کنیم؛ ببینیم کجا کم داریم، آن را اضافه کنیم. این جریان بایستی ادامه پیدا کند.» تأکید می‌کنم بر این جمله: «ما اگر چنانچه خودمان تحول ایجاد نکنیم و پیش نرویم، تحول بر ما تحمیل خواهد شد.» خب، رهبری واقعاً در این دوران زمامداری‌شان تلاش می‌کردند نظام «نهادینه»‌ و «قانون‌مند» شود یعنی میراث امام شکل منسجمی بگیرد. الان در مقطعی هستیم که نیاز داریم به بازنگری و «تحول». این مسئله خیلی عاجل و حیاتی است به دلیل وضع خاصی که در آن قرار گرفته‌ایم. مقطع زمانی کنونی دو خصوصیت دارد: ‌ اول) سیاست‌های غلط «توسعه» نتیجه خود را به صورت هیولایی در کسوت ساختار اجتماعی کنونی به ما نشان داده که بنظر من ‌«جامعه طبیعی»‌ نیست بلکه همان «فرانکنستین»‌ معروف است. شهر ما همین است. روستای ما همین است. نسل جوان ما همین است. نسل ۵۰ سال به بالای ما،‌ که نوستالژی جوانی خودش را به صورت خاطرات زیبای جوانی از دوره پهلوی به یاد دارد، همین است. حالا منظورم بخش مهمی است. نمی‌خواهم خدای نکرده بقول رهبری بدبینی و یأس تولید کنم و بپراکنم. واقعیات را باید دید هرچند گزنده باشد. ادامه در قسمت بعدی @abdollahshahbazi «الیت» انقلاب: سیر تطور آن تا به امروز بحث در گروه تلگرامی «گفت و شنود»، پنج‌شنبه، ۱۰ خرداد ۱۳۹۷ قسمت سوم از هفت قسمت این «فرانکنستین»، یعنی مخلوق هیولایی ساخته ما، در دیوان‌سالاری عریض و طویل ما هم مشاهده می‌شود. منظورم از «دیوان‌سالاری» مجموعه نهادهای مدیریت جامعه است اعم از دولت و غیردولت. دوم) در مقطع زمانی قرار داریم که کارشناسان وابسته به «دشمن» این تحولات را می‌شناسند و بر اساس آن سناریو می‌نویسند و «مهندسی سیاسی» می‌کنند با هدف ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی و قطعاً و بدون هیچ تردید از نظر من پایان دادن به تمامیت مملکتی بنام «ایران» با مرزها و وسعت کنونی. نمونه‌اش همان حرف فوکویاما که ویدئویش پخش شده که می‌گوید: «‌یک انقلاب اجتماعی در زیر لایه بیرونی ایران در جریان است و فکر می‌کنم این کشور به سمت نوعی انفجار می‌رود.» دانیل لرنر،‌ اندیشمند معروف آمریکایی دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، فرمولی دارد که به «فرم