#سیره_شهدا
🔸️ آقا مهدی بعد از شناسایی از منطقه برگشت. در عملیاتی که شب قبل صورت گرفت، وارد قرارگاه عراقیها شد و آن فرمانده را اسیر کرد. بعد به نیروهایش گفت: فردا که هوا روشن شد، او را پیش من بیاورید.
🔹️ ماشین، جلوی سنگر فرماندهی ایستاد. آقا مهدی در ماشین را باز کرد. عقب آیفا آن افسر عراقی نشسته بود. پیادهاش کردند. ترسیده بود. از ترس سرش را با دستانش میگرفت. آقا مهدی دست او را گرفت و رها نکرد. پنج متر آن طرفتر او را بُرد و گفت: برای این افسر عراقی کمپوت بیاورید. مدتی را چهارزانو روی زمین نشسته بودند و عربی صحبت میکردند. آن فرمانده عراقی باورش نمیشد که آقا مهدی، فرمانده لشکر باشد. او تا آیفا از مقر بیرون برود، یکسره به مهدی نگاه میکرد....
سردار
🌹 شهید مهدی زینالدین 🌹
#سبک_زندگی_شهدا
eitaa.com/roshana_ir
rubika.ir/roshana_ir
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#سیره_شهدا
بعد از شهادتش فهمیدیم که همسرم سرپرستی پنج شش خانواده را بر عهده داشت.
در پایگاه شیراز معماری به نام قبادی بود که برای نجات یک مقنی از چاه ، خفه شد. جواد از آشپز رستوران خواسته بود از همان غذایی که تیمسار و افسران میخورند به خانواده قبادی هم بدهند و خودش پول آن را حساب می کرد. البته هیچ وقت به من نمیگفت. یک روز خانم قبادی به منزل ما آمد و موضوع را به من گفت و تاکید کرد: می خواهم شما هم راضی باشید ، گفتم: آنچه سرهنگ فکوری می کند مورد قبول و رضایت من است.
به دنبال اولین انتخابات ریاست جمهوری و پس از تشکیل کابینه محمدعلی رجایی او با حفظ سمت به عنوان وزیر دفاع برگزیده شد و به عضویت دولت درآمد.....
سرلشکر خلبان
🌹 شهید جواد فکوری 🌹
#سبک_زندگی_شهدا
eitaa.com/roshana_ir
rubika.ir/roshana_ir
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@BayaneNab-شهیدی که حواله دریافت زمین را پاره کرد!.pdf
225.6K
🌷هر روز با شهدا🌷
🔖شهیدی که حواله دریافت زمین را پاره کرد!🔖
🌷عباس از اینکه کاری کند که مورد تقدیر مردم قرار بگیرد، سخت ابا داشت. وی در یادداشت روز هشتم تیر ۱۳۶۰ مینویسد:
«دلم نمیخواهد از سختیها با مهناز حرفی بزنم. دلم میخواهد وقتی خانه میروم جز شادی و خنده چیزی با خود نبرم نه کسل باشم، نه بیحوصله و خوابآلود تا دل مهناز هم شاد بشود.
#سیره_شهدا
💢خبرگزاری بسیج شهرستان البرز
🔷@basijalborz
#سیره_شهدا
🍃 اشلو معروفترین لقب مرتضی بود و دلیل گذاشتن این لقب برای او این است که با لباس عراقیها پیش خودشان میرفت و با آنان هم غذا میشد.
🔸 او به سنگرهای عراقیها میرفت و با آنها صحبت میکرد، بعدها عراقیها پی میبردند که او ایرانی است و برای جاسوسی به سنگر آنها آمدهاست و برای سر مرتضی جایزه میگذاشتند.
🔹پس از پیروزی در عملیات والفجر ۲ اکثریت فرماندهان و رزمندگان نزد حضرت امام به تهران رفتند و سرلشکر رضایی موضوع عملیات را با حضرت امام در میان میگذارد و امام این شهید را در بغل میگیرد و بر پیشانیاش بوسه میزند...
👈 شهید صیاد شیرازی میگوید در تمام دورانی که همراه رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس خدمت حضرت امام میرسیم، فقط یک بار دیدم که امام رزمندهای را در آغوش گرفت و پیشانیاش را بوسید و آن کسی نبود جز...
سردار
🌹 شهید مرتضی جاویدی 🌹
#سبک_زندگی_شهدا
eitaa.com/roshana_ir
rubika.ir/roshana_ir
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌹کاش در راه انقلاب همه مثل او فکر و عمل میکردیم
♦️صبحانهای كه به خلبانها میدادم، كره، مربا و پنیر بود. یك روز شهید كشوری مرا صدا زد گفت: فلانی!
👈گفتم: بله.گفت: شما در یك منطقهی جنگی در مهمانسرا كار میكنید. پس باید بدانید مملكت ما در حال جنگ است و در تحریم اقتصادی به سر میبرد. شما نباید كره، مربا و پنیر را با هم به ما بدهید درست است كه ما باید با توپ و تانكهای دشمن بجنگیم ولی این دلیل نمیشود ما این گونه غذا بخوریم. شما باید یك روز به ما كره، روز دیگر پنیر و روز سوم به ما مربا بدهید. در سه روز باید از اینها استفاده كنیم وگرنه این اسراف است. من از شما خواهش میكنم كه این كار را نكنید. من گفتم: چشم.
(جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) و شادی روح پرفتوح شهید احمد کشوری🌹فاتحه و صلوات بفرستید)
#شهید
#سیره_شهدا
#مرگ_بر_اسرائیل
#ثامن_مدیا_قزوین
🌸⃟ٖٜٖٜٖ🏴 🌸⃟ٖٜٖٜٖ🏴 🇵🇸🌸⃟ٖٜٖٜٖ 🏴🌸⃟ٖٜٖٜٖ