اللهم انت السلام ومنک السلام وعلیک یرجع السلام رنگ دنیا به روشنی برگشت باصدایی که در حرا پیچید کائنات از لبان پیغمبر سیب سرخ بهشت را میچید شبنم از چشم مصطفی افتاد ماه اردی بهشت پیدا شد عشق زانو زدو گدایی کرد عطش ممتدش هویداشد "اقرا باسمک وربک الاکرم" گفت لولا خلقتک الافلاک واژه جای شکوفه ها گل کرد گوش عالم شنیده این پژواک *ناشی از یک محبت ویژه* خیر مطلق به او لقب میداد یا محمد حبیب من گفت و لات وعزی به سجده می افتاد شهر غرق عزا وخاموشی قهر با دختران زنده به گور دم عیسی گرفت و بعداز آن کوثرآوردو آیه های طهور پدری خوب و مهربان بوده چشمهایش پدر ندید اما شان والای آیه ی تطهیر بوده حسن ختام خوبی ها **** طالعت هم از اولش سعد است نور عترت رفیق جبرائیل دل مارا انیس و مونس باش میدمد آن زمان که اسرافیل صفحه ی دل اگر چه تاریک است دست من را گرفته این کلمات تاقیامت به روی لب دارم برتو خاندان تو‌ صلوات #شاعر_هنرمند_بسیجی_خواهر_طیبه_بهبودی #روابط_عمومی_سازمان_بسیج_هنرمندان_استان_قزوین