کانال رسمی استاد حسن عباسی
💠 انتشار #نهضت_موسوی 📷 با کیفیت مطلوب ببینید: 👉 yaghin.org/dacisfiles/Document/3465-3958-V1.jpg ک
💫ولایت عهدی اجباری امام رضا (ع)، دردِ جانکاهی که به #مرواریدی درخشان بدل شد
🔶🔸ششم ماه رمضان، سالروز اجبار #امام_رضا(ع) به پذیرش ولایتعهدی توسط مامون عباسی است.
🔺جامعهی بحران زدهی اسلام پس از وقایع کربلا، نیاز مبرم به احیا داشت؛ امام سجاد (ع) با هدایت آرامش و بسط اسلام به طریق عبادی، زمینه را برای نهضت علمی امامان بعد از خود آماده ساختند.امام باقر (ع) به عنوان شکافندهی علم، دست به تولید علم زدند و سپس امام صادق (ع) اسلام را با تربیت چهار هزار شاگرد در #کرسی_نظریه_پردازی و آزاد اندیشی و با بنیانگذاری #فقه_جعفری بسط دادند.
🔻روی کار آمدن عباسیان و ترس هارونالرشید، از ادامه کرسیهای نظریهپردازی امام صادق(ع) موجب شد تا امام موسی کاظم (ع) را زندانی کند؛ حضرت امام موسی کاظم (ع) بیشتر عمرشان را در زندان گذراندند. عصری که به گفته مورخین تاریخ، عصر اوج تمدن اسلامیست، یعنی عصر هارون و پسرش مأمون، از تاریکترین دورههای تمدن اسلام است. در زمان مأمون یعنی اوج قدرت عباسیان، دو حرکت خطرناک صورت گرفت:
1⃣ نخست، ایجاد #کرسی_نظریه_پردازی موازی. مأمون عباسی در مقابله با نور #حکمت_ناب قرآنی، مرکز #گفتگوی_تمدن_ها را با نام #دارالحکمه راهاندازی کرد؛ دو نفر (به نامهای جرجیس بن بختیشوع و حنین بن اسحاق) #فلسفه یونان را ترجمه کرده و وارد جامعهی اسلامی کردند تا حکمت ائمه (ع) به زاویه رانده شود. ضد فلسفه نیستیم؛ اما باید دانست که مأمون بسیار حساب شده سعی براین داشت تا تفکری روی کار بیاید که بر تفکر اصلی ائمه (ع) سایه اندازد.
2⃣ دوم : اجبار به امام رضا (ع) در پذیرش #ولایت_عهدی. امام کاظم (ع) ۳۷ دختر و پسر داشتند. ( نوزده دختر و هجده پسر) که از این تعداد، ۲ تن در مصر، یکی در یمن، و ۳۴ تن دیگر در فلات ایران هستند؛ اگر از بالاترین مرقد مطهر ایشان تا پا یینترین نقطه و از شرق تا غرب، دو خط افقی و عمودی به شکل «بهعلاوه + » هر یک به طول سه هزار کیلومتر ترسیم کنیم، محدودهی مزار مطهر این ۳۴ فرزند امام موس ی کاظم (ع) در فلات ایرانِ هزار و دویست سال قبل است.
✅ در واقع #طرح_استراتژیک_امام_کاظم (ع) با علم به وقایع پیش رو و پس از خود، چنین بود که فرزندان پرشمار ایشان ( ۱۹ دختر -که همگی مجرد ماندند- و ۱۸ پسر ) در یک حرکت گسترده نهضتی، در بازه زمانی محدود به ایران تا یمن سرازیر شوند. با این طرح استراتژیک محیط مدار که امام کاظم (ع) و فرزندانشان برای ما به ارمغان آوردند، شیعه در ایران نُضج گرفت. پیش از آن، تشیع در منطقه طبرستان تا بخشهایی از سیستان، ظهور و بروز داشت؛ اما تثبیت آن و شکلگیری یک ایران شیعه در دورهی امام هفتم (ع) بود؛ فرزندان ایشان همگی در یک جاده به دنبال امام رضا (ع) نرفتند بلکه در سراسر ایران توزیع شدند و دست به تبلیغ زدند تا جایی که ضریب نفوذشان بالا رفت و شهید شده یا از دنیا رفتند؛ و مشهدِ هر کدامشان زیارتگاه و عنصر قوام و دوام فرهنگ ایرانی و شیعی است. هر کدام هرکجا بودند، #تشیع را در آن جا نهادینه کردند . یکی از عوامل پیدایش #انقلاب_اسلامی در ایران و این که ایران، اسلامی متفاوت از مهد خود یعنی عربستان دارد، این ۳۷ خواهر و برادر هستند. اگر امروز قم، قلب تپندهی حرکت مرجعیت شیعه است، و با نجف رقابت میکند، این موقعیت را یک دختر جوان امام هفتم (ع) ایجاد نموده است. پراکندگی جمعیت این بزرگواران در ایرانِ آن زمان، پراکندگیِ نهضتیست؛ الگوی انحصاری شیعه در ایجاد جنبش چریکی:
🔸در پهنای سه هزار در سه هزار کیلومتر توزیع شده و وارد ایران شدند.
🔸به صورت قبیلهای در یک مکان توقف نکردند بلکه گسترش پیدا کردند.
🔸مستقر شدند و محیط را برای شیعه تثبیت کردند.
🔸در آن مکان باقی ماندند، تبلیغ کردند تا ضریب نفوذشان بالاتر رفت و به شهادت رسیدند.
🔸اثرشان تا پیش از شهادت اگر «یک» بود، بعد از شهادتشان «نهصد و نود و نه» شد. بیش از هزار سال است که هر یک همچون ستارهای پرفروغ در آن مکانها میدرخشند.
✅ جلسه ۲۱۷ #کرسی_نظریه_پردازی #کلبه_کرامت با موضوع 《جغرافیای نهضت موسوی》برگزار شده در اردیبهشت ۸۹ را در همین باره ملاحظه نمایید:
▶️ kolbeh-keramat.ir/Sessions/Single/44
کانال رسمی استاد حسن عباسی
💠 @Hasanabbasi_ir
✅ واقعاً اصل در رياست #فلسفه اسلام در اين عصر با آقای #جوادی است ...
💬 آیتالله مصباح یزدی
🔻 دیدار با مسئولین برگزاری مراسم روز جهانی فلسفه درایران سال ۸۹:
🔸 والا اگر ما اينجا برای چند طلبه بحث فلسفی مطرح می كنيم، معنايش اين نيست كه نام بنده در كنار حضرت آيت الله جوادی آملی برده شود؛ من اين را واقعاً از ته دل ميگويم و ايشان از مفاخر عالم اسلام می دانم و مفتخرم كه دست ايشان را ببوسم. بهطور معمول هر وقت خدمت ايشان شرفياب ميشوم، سعی می كنم اين كار را انجام بدهم. حق اين كار واقعاً بوسيله ايشان انجام می شود و خوب است كه ايشان به دنيا هم شناسانده شود؛ ايشان واقعاً مجاهدت نمودند و عمر شريف خود را وقف فلسفه كردند.
🔸 البته منحصراً نه در تفسير كار مرحوم آقای طباطبایی را ادامه دادند و با امكاناتي كه حالا فراهم است به بهترين نحو همچنان ادامه ميدهند و اين باقيات صالحاتی است كه قرنها دوام خواهد يافت واين افتخار نصيب ايشان ميشود كه يك دوره كامل تفسير را با اين عظمت، با اين وسعت و با اين شكوه بيان كنند و خوشبختانه هم زمان يا با اندكی تأخير در رسانه ها پخش شود مردم استفاده كنند علما استفاده كنند.
🔸 حضرت عالی يادتان هست و توجه داريد كه مرحوم ميرداماد هرگاه از ابن سينا ياد می كند می گويد: قال شريكنا في رياست فلسفه الاسلاميه، شريكنا في رياست الفلسفه، اصل را رياست خودش می داند می گويد ابنسينا هم شريك ماست. حالا با اين تلاس مستمر و پيگير و عاشقانهای كه ايشان درباره كار علمي و تحقيق دارد واقعاً اصل در رياست فلسفه اسلام در اين عصر با آقای جوادی است.
🔸 من ايشان را تازه نمی شناسم از وقتي كه ما در مدرسة حجتيه بوديم حجره ما در طبقه دوم و مشرف بر حجره ايشان بود؛ كار ايشان را می توانستيم چك كنيم. شبها معمولاً تا نزدیکی های نيمه شب مشغول مطالعه بودند. روز هم ما هيچگاه ايشان را در فراقت نديديم. فقط سر درس چند دقيقه ای زودتر می آمدند و يك گپ و مزاحي با دوستان می كردند وگرنه كار ايشان مطالعه يا تدريس و يا بحث بود.
استاد حسن عباسی
💠 @Hasanabbasi_ir
✅ رابطۀ فقیهان و حکیمان
🔹 تفقه باید از سطح «تکلیف» فراتر رود و وارد حوزۀ حکمت نیز بشود؛ یعنی #فقه_دین یا #فقه_جامع یا #نظام_استنباط شکل بگیرد؛
در این صورت، فقیه همان حکیم است و حکیمان همان فقیهان هستند.
💬 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
🔸 «اگر تفقّهِ فقيه از احکام فقهی و حوزۀ تکالیف، وارد فضاي تفقّه در حوزۀ ارزشها و توصیفها نيز بشود، تفقّه او تبديل به #تفقّه_جامع ميشود.
فقيهي که ميخواهد ولايت کند، فقط تفقّه در احکام ندارد، بلکه تفقّه در معارف، ارزشها و اخلاق هم بايد داشته باشد وگرنه نميتواند جامعه را رهبري كند. تفقّه در احکام به تنهايي کافي نيست، بلکه ما نياز به #تفقه_در_دين داريم. مگر دين فقط در احکام خلاصه ميشود؟ آن هم احکام فردي که واحد مطالعه و موضوع آن تنها فرد است و جامعه را در برنميگيرد. تفقه بايد از يک جهت وارد عرصۀ حکمت و عرفان، و از جهت ديگر وارد عرصۀ جامعه بشود و واحد مطالعۀ آن نيز بايد از فرد به جامعه ارتقا پيدا کند. اين سطح از تفقّه است که ميتواند #مبنای_اداره باشد و محور گسترش عقلانيت گردد و #رهبری_دانش را نيز بر عهده بگيرد.
🔸 در دستگاه انبياء، #حکيمان حلقۀ اتصال جامعه به #عقلانيت_امام و حکمت و کتاب الهي هستند. اين حکيمان همان فقيهان هستند. نميتوان #فقيه و #حکيم را از يکديگر جدا کرد. اينکه آقاي دکتر حائري، وکالت حکيم را در مقابل ولايت فقيه، بيان ميکند، به دليل اشتباه در همين نگاه به فلسفه است و معرفتشناسي فلسفي، اين لغزشگاه را ايجاد کرده است؛ چراکه ايشان معيار صحت فلسفه را در همه سطوح، از دين جدا کرده و بنابراين، فلسفه در مقابل تفقّه ديني قرار گرفته است. در ادامه نيز محدودۀ دين را از محدودۀ جامعه جدا کرده و سرانجام به وکالت حکيم رسيده است. در حالي که اگر گفته شود که همۀ عقلانيت بايد تحت ولايت انبياء قرار بگيرد، جاي فلسفه، حکمت مینشيند.
🔸 حکمت، اعم از حکمت عملي و نظری، در تبعيت از انبياء شکل ميگيرد. به اين معنا، حکيم همان فقيه است و تفقّه، منحصر به احکام فردي نيست؛ بلکه تفقّه به حکمت و عرفان و فقه، آن هم در واحد مطالعۀ فرد و جامعه و چه بسا تاريخ، تعالي مييابد. آنوقت است که اين معنایِ عام فقاهت، همان حکمت به مفهوم عام آن ميشود که نازلۀ علم امام و کتاب حکيم در جامعه است. با اين اتفاق، حکمت، #مدار_ادارۀ جامعه ديني ميشود و حکيمان که همان فقيهان هستند، واسطۀ جريان کتاب و جريان علم امام در حيات اجتماعی ميگردند. بدين معنا، ولايت براي #فقيهِ_حکيم است نه برایِ فيلسوفي که او را حکيم ميخوانند. لذا حکمت غير از فلسفه است و فلسفۀ عمل و نظر و دانشهاي عملي و نظري، تا وقتي از وحي تبعيت نکردهاند، حکمت نيستند. بله؛ حکيمان مديران ادارۀ جامعه هستند، اما حکيمان همان فقيهان هستند و اينکه همۀ دانشها تابع تفقه ديني ميگردد؛ نه به معناي آن است که دانشها نقلي شده يا توقيفي ميگردند، بلکه تابع وحي و علم امام ميشوند.
🔸 به نظر حقیر، اگر امام(ره) در نظريۀ خود #ولايت_فقيه را مطرح ميکنند، فقيه به اين معنا مدّ نظر ايشان بوده است؛ یعنی فقيهي که تفقه جامع دارد. لذا خود امام(ره) چنين شخصيتي بوده است و با اين انديشه، اداره ميکردند. از اين رو، در بسياري از موارد، از ناحيۀ منزلت بالاتري از تفقّهِ در دين، به اين فقاهت اصطلاحی، قيد ميزدند. ايشان با حکمت بهمعناي تفقّه در دين، منتها در مقياسي بالاتر، به فقاهت اصطلاحي قيد ميزدند. اين مقياسِ بالاتر، همان فقه حکومت است که به تعبير امام(ره)، فلسفۀ عملي تمام فقه است.
بنابراين، اگر مقصود از فيلسوف، حکيم باشد، حکيم حلقۀ اتصال جامعۀ شيعي به امام معصوم است؛ چرا که خودِ حکمتِ او هم شيعه است و نه اينکه صرفاً شخصِ حکيم، شيعه باشد. «حکمت» فاعل تبعیِ حکيمان است و حکيمان بايد حکمت شيعی توليد كنند.»
#فقاهت_و_حکمت
📚 پروندۀ کاملِ #فلسفه را ببینید (در حال بهروزرسانی):
🔗 eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
استاد حسن عباسی
💠 @Hasanabbasi_ir