هدایت شده از اندیشهجویان استاد حسن عباسی
♨️ نرمالیزاسیون فرهنگی-سیاسی سیا در ایران به دست سلبریتیها
1️⃣ بخش اول
🔺تعدادی از سلبریتیها که بدون سواد سیاسی هر از چندی موضعی میگیرند و پس از روشن شدن مساله به عذرخواهی میپردازند، این بار هم بند آب دادند و از مرگ مرجان چهره فاسد سینمای قبل از انقلاب و عضو سازمان منافقین در۴۰ سال اخیر، اظهار تاسف کرده و سوگوار شدند. برخی فهمیدند که چه غلطی کردهاند، پست را حذف و برخی نیز اظهار ندامت کردند. اما چرا سلبریتیها هر بار از یک سوراخ گزیده میشوند؟ گاهی پشت سر کاندیدای ریاست جمهوری قرار میگیرند و پس از ناکامیهای او، این سلبریتیها هستند که به غلط کردن میافتند، و یا از سلبریتیهای فراری حمایت میکنند و بعدا متوجه میشوند که او عضو یک گروه تروریستی بوده. خب ! چرا بدون شناخت وارد میدان سیاست میشوند که به حیثیت حرفهای هنری خود این گونه ضربه بزنند؟
🔺لیدرهای این رفتار ساختارشکنانه کسانی امثال پرویز پرستویی هستند. او که از «حاج کاظم» به «مرد عوضی» سقوط هنری کرده بود، به کارکترهای سینمای مستهجن قبل از انقلاب هبوط کرد و «مطرب» شد. وی که برای خود نقش اپوزیسیون فرهنگی نظام را قائل است، کمر همت بسته تا چهرههای فاسد قبل از انقلاب را تطهیر کند و یاد آنها را زنده نگه دارد و عادیسازی یا #نرمالیزاسیون_فرهنگی نماید. سینماگران و خوانندگان قبل از انقلاب مطلقا چهرههای فاسدی بودند که پس از خروج از کشور ضمن بسط فساد در پیشه خود، گرایش سیاسی ضدانقلابی نیز یافتند. اکنون در حالی پرستویی به تطهیر اینان میپردازد که شخصیت سیاسی اهالی هنری لسآنجلسنشین بر شخصیت هنری آنها غلبه دارد. این افراد که خود را اپوزیسیون جمهوری اسلامی میدانند مشعوفند که امثال پرستویی ضمن تطهیر اخلاقی و فرهنگی هنرمندان ضدانقلاب خارجنشین، به عادیسازی وجهه سیاسی آنها نیز میپردازند. از دید امثال پرستویی، مهم نیست که آنها ضدانقلاب و ضد جمهوری اسلامیاند، بلکه صرف هنرمند بودن آنها کفایت میکند. این روند نرمالیزاسیون که توسط سیا طراحی شد و در این ماههای اخیر مدام توسط پمپئو در وزارت خارجه آمریکا، توئیت میشود، از سال ۹۲ بار روی کار آمدن دولت جدید در ایران در دستور کار قرار گرفت. حجاریان در تابستان ۹۲ نوشت که روند نرمالیزاسیون آغاز شد. هماهنگی سیاسی فرهنگی اصلاحطلبها و سلبریتیها با طرح اعلام شده سیا برای نرمالیزاسیون سیاسی فرهنگی در هفت سال اخیر ضربات جبرانناپذیری به خود هنرمندان زده است. در واقع هر قدر سلبریتیها بیشتر وارد بازی نرمالیزاسیون فرهنگی سیاسی شدند بیشتر میباختند، زیرا شخصیت سیاسی آنها بر شخصیت حرفهای آنها غالب شد و در چشم مردم در کسوت یک کنشگر حزبی عمل کردند نه به عنوان یک آرتیست. اما سود آن به حساب اپوزیسیون رفته و میرود که توانسته است هنرمندان ایرانی را از خاصیت بیندازد.
🔺«ابی» خواننده فاسد ۵۰ سال اخیر چند ماه قبل به راحتی پذیرفت که صدها هزار دلار بگیرد و برای خوشرقصی بن سلمان به ریگزارهای سعودی برود و به ملت یمن و سوریه که با پول سعودی به آتش کشیده شدهاند دهنکجی کند و به زخم خانوادههای شهدای مدافع حرم که به دست وهابیون تکفیری مورد حمایت سعودی شهید شدهاند نمک بپاشد، آن گاه گوینده با سابقه ای چون «حیاتی» ۴۰ سال زحمت خود را به باد داد و از چهره فاسدی چون ابی دفاع کرد؛ آن که ضرر کرد حیاتی بود و آن که قهقهه زد ابی. کمتر از یک ماه قبل همین ابی فاسد و زن فاجر او به یک خواننده ایرانی حملهور شدند و فحاشی کردند که چرا او شب شهادت علی(ع) قطعه موسیقی خود برای امام علی(ع) را بازپخش کرده است. این ماجرا عمق کینه ابی و زن هرزهاش را به اهل بیت(ع) نمایش داد، اما آقای حیاتی حیثیت خود را به پای این مفسدان ریخت.
🔺بهروز وثوقی، عامل دربار پهلوی و کسی که علیه فلسطینیها در رژیم صهیونیستی فیلم بازی کرد و برای آنها خوشرقصی نمود، از سوی امثال پرستویی تطهیر میشود اما این پرستویی است که به مصادیق آلودگی آنها آلوده میگردد. داریوش در آمریکا علیه ایران و در همراهی ضدانقلاب ترانه میخواند، و اینجا امثال پرستویی میکوشند این چهره ضدانقلاب را تطهیر کنند.
⬅️ ادامه در پست بعدی..
اندیشهجویان استاد حسن عباسی
📡 @Hasanabbasi_students