⬛🏴◼️⬛🏴◼️⬛
◼️ *زيارت حضرت فاطمة الزهراء عليها السلام* :
*اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ نَبِىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ حَبيبِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَليلِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ صَفىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَمينِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَفْضَلِ اَنْبِياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِّيَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سِيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمينَ مِنَ الاَْوَّلينَ وَالاْخِرينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللهِ وَخَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ ، اَلسـَّلامُ عـَلَيْكِ اَيَّتـُهَا الْفاضِلـَةُ الزَّكِيـَّةُ ، اَلسـَّلامُ عـَلَيْكِ اَيَّتـُهَا الْحَوْراءُ الاِْنْسِيَّة*
🏴🏴🏴🏴🏴
*واسه بقیه هم بفرستید تا همه سلام بدهند به بانوی بزرگ دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س)*
#اعمال_قبل_از_خواب😴
✨ یاد آوری اعمال قبل از خواب
حضرت رسول اکرم فرمودند هر شب پیش از خواب :
1. قرآن را ختم کنید
(=٣ بار سوره توحید)
2. پیامبران را شفیع خود گردانید
(=۱ بار: اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم، اللهم صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین)
3. مومنین را از خود راضی کنید
(=۱بار: اللهم اغفر للمومنین و المومنات)
4. یک حج و یک عمره به جا آورید
( ۱ بار: سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر)
5. اقامه هزار ركعت نماز
(=٣ بار: «یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ» )
آیا حیف نیست هرشب به این سادگی از چنین خیر پربرکتی محروم شویم؟!
#شبتونمهدوی 🌸
برويد كنارتر تا من به داخل قبر بروم، آرامتر، آهسته گريه كنيد، اين دست و پاي من هم
.نبايد اينقدر بلرزند
چه سنگين است اين غم و چه سبك شده است اين بدني كه اينهمه درد ديده است
آي! اي زمين! اين امانت، دختر رسول خداست كه به تو ميسپارم. واالله كه اين
دستهاي رسول خداست، خوش به حال تو فاطمه جان!
صديقه جان! تو را به كسي تسليم ميكنم كه از من به تو شايسته تر است. فاطمه جان!
راضي ام به آنچه خدا براي تو خواسته است
شما را از خاك آفريديم، به خاك برميگردانيم و بار ديگر از خاك بيرون ميآوريم
#شهادت_فاطمه(س)
#مهـــــدیجان❤️
مـا همـانیـم ڪہ از
#عشـق تـو غفلـت ڪردیـم
بـا همہ آدمیـان غیـر
#تـو خلـوت ڪردیـم
سـال هـا مے گـذرد،
#منتظـرے بـرگـردیـم
و مشخـص شـده مـاییـم ڪہ
#غیبـت ڪردیـم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✨شبت بخیرمولای مهـ❤️ـربانم✨
بچهها جواب درست محمد هست☺️
🦋 چرا به امام زمان (ع) مهدی می گویند؟
🍃مهدی معروف ترین لقب آن حضرت است. این لقب از لبان گوهربار پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در حدود ۸۹ حدیث ذکر شده است.[۱]
🍃مهدی مفهومی عام است که در لغت به هر فرد هدایت شده اطلاق میشود؛ بنابراین همه پیامبران و اوصیا مهدی هستند، ولی بنابر آنچه در اخبار آمده، مراد از مهدی، همان موعود آخرالزمان است که حسب و نسب او را مشخص کردهاند.
🍃مهدی مشخص است و فقط بر موعود آخرالزمان اطلاق می شود. پیامبر اکرم فرموده است:
«المهدی من ولد فاطمه؛ مهدی از فرزندان فاطمه است».[۲]
🍃پیامبر اسلام به حضرت علی علیهالسلام نیز فرمودند: «لقب مهدی بر او گذاشته شده است، چون او مردم را به سوی خدا هدایت میکند».[۳]
🍃و به او مهدی گفته میشود چون او به وسیله امر مخفی هدایت میشود.[۴]
معجم احادیث الامام المهدی علیهالسلام، ج ۲، ص ۵۱۴.
۲. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۰۲.
۳. همان، ص ۱۶۵.
🦋🦋🦋
#فاطمیه
#ارسالی
+ مستقیم!
وقتی نشستم گفتم: ببخشید عزیز، میشه ضبطو خاموش کنی؟؟؟؟
گفت: حاجی اینا مجازه؛ چیز بدی هم نمیخونه...
+میدونم...ولی عزادارم!
- شرمنده...!
و ضبط رو خاموش کرد.
- تسلیت میگم اقوام نزدیکتون بوده؟؟؟؟
+ بله #مادرم ....
- واقعا تسلیت میگم. #داغ_مادر خیلی سخته....منم تو بیست و پنج سالگی مادرم مریض بود و زجر میکشید. بنده ی خدا راحت شد. 😔
+ خدا رحمتش کنه
- خدا مادر شمارم بیامرزه...
بعد پرسید
- مادر شما هم مریض بودن؟
+ نه.مجروح بود....
- مجروح جنگی؟؟ شیمیایی بود؟؟😳
+ نه ... یه عده نامرد ریختن سرش و تا میخورد زدنش.
- جدأ؟😳😳شمام هیچکاری نکردی؟
● ما نبودیم وگرنه میدونستم چیکار کنیم.....
○ خدا لعنتشون کنه... یعنی اینقد ضربات شدید بوده؟؟؟ 😳
● آره... مادرم #سه_ماه بستری شد و بعد از دنیا رفت.... 😭
○ حاجی ببخشیدا...عجب بیناموسایی بودن! من خودم هر غلطی میکنم؛ گاهیم عرق میخورم ولی پای #ناموس که وسط باشه نمیتونم آروم بشینم ....😡
بغضم گرفت ...تو دلم گفتم کاش چندتا جوون عرقخور مثل تو بودن اون روز.....
نمیذاشتن به #ناموس_علی جسارت بشه......😭
سکوتمو که دید گفت ظاهرأ ناراحتت کردم....😕
● نه خواهش میکنم ... واقعا داغ مادر بده! مخصوصا اگه #جوون باشه...
○ آخ آخ... جوون بودن؟؟
● آره #فقط_هجده_سالش_بود...💔
○ گرفتی ما رو حاجی؟؟؟؟؟
شما خودت بیشتر از هیجده سالته😒
حرفش رو قطع کردم و گفتم: مادر شما هم هست... این هجده ساله #مـــادر همهی ما شیعه ها #حضرت_زهراست.....🥀
یه مکثی کرد و با تعجب نگام کرد و بعد دوباره خیره شد به جاده....😶
○ آها ببخشید تازه متوجه شدم..... راست میگی... هیچوقت اینجوری به قضیه نگاه نکرده بودم...😔
● لحظاتی به سکوت گذشت
- یه سیدی مداحی هم دارم؛ البته برا محرمه....
و بعد یه نگاه سوالی بهم انداخت؛
جواب ندادم...
خودش داشبورد رو باز کرد و یه سی دی گذاشت تو ضبط.
چند ثانیه بعد یه نوای آشنا بلند شد.
یاحسین غریب مادر🎼
من بودم و راننده و صدای مداحی و نگاه خیسم به اطراف...
[کپیازمطالبآزادهباذکرصلواتبرمهدی ♥️🖇]
بخونین قشنگه♥️
قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید .کاغذ را گرفت.روی کاغذ نوشته بود" لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین".۱۰ دلار همراه کاغذ بود.قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت. سگ هم کیسه راگرفت و رفت .
قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و بدنبال سگ راه افتاد .
سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید. با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد. قصاب به دنبالش راه افتاد. سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد .قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند.
اتوبوس امد, سگ جلوی اتوبوس امد و شماره انرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت .صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد دوباره شماره انرا چک کرد. اتوبوس درست بود سوار شد.قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شد.
اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود وسگ منظره بیرون را تماشا می کرد .پس از چند خیابان سگ روی پنجه باند شد و زنگ اتوبوس را زد .اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد.قصاب هم به دنبالش.
سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید .گوشت را روی پله گذاشت و کمی عقب رفت و خودش را به در کوبید .اینکار را بازم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد.
سگ به طرف محوطه باغ رفت و روی دیواری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت.
مردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ و کرد.قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد :چه کار می کنی دیوانه؟ این سگ یه نابغه است. این باهوش ترین سگی هست که من تا بحال دیدم.
مرد نگاهی به قصاب کرد و گقت:تو به این میگی باهوش ؟این دومین بار تو این هفته است که این احمق کلیدش را فراموش می کنه !!!
نتیجه اخلاقی :
مردم هرگز از چیزهایی که دارند راضی نخواهند بود.
چیزی که شما آنرا بی ارزش می پندارید بطور قطع برای کسانی دیگر ارزشمند و غنیمت است .
بدانیم دنیا پر از این تناقضات است.
پس سعی کنیم ارزش واقعی هر چیزی را درک کنیم و مهمتر اینکه قدردان داشته هایمان باشیم
┄•●❥ @Hashtad80ii