🏛 فال حافظ روزانه 🏛
💖جمعه 6 اسفند 1400💖
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #مهر :
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد
💎تعبیر:
نوید فتح و پیروزی خیلی زود به شما داده میشود و آنقدر خوشحال میشوید مثل اینکه بهشت و یک حوری به شما بخشیده اند. بخت با شماست و لطف خداوند شامل حالتان شده است. همیشه شکرگزار باشید ، چرا که شکر نعمت، نعمتت افزون کند.
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #آبان :
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است
ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو
اگر طلوع کند طالعم همایون است
💎تعبیر:
روشنایی و آفتاب خوبی ها در حال طلوع است و این طلعت بسیار مبارک است و سعادت به همراه دارد. اتفاقات شیرینی رخ خواهد داد . شما از در آشتی در می آیید. لحن کلامت را زیباتر کن. خاطرات دردآور را فراموش کن. کاری را که می خواهی انجام بده چون سود سرشاری برایت دارد.
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #آذر :
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها
💎تعبیر:
کارهایی که ساده می نمود یکباره دشوار گشت ،تلاش و زحمت شما کمتر نتیجه بخشید ،اشتباهات شما هم مزید آن شده حالا فقط با صبرو تلاش و بردباری و دقت می توانی کارهایت را سامان بخشی.
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #دی :
به تیغم گر کشد دستش نگیرم
وگر تیرم زند منت پذیرم
کمان ابرویت را گو بزن تیر
که پیش دست و بازویت بمیرم
💎تعبیر:
عاشق شده ای و دراین راه دل به دریا زده ای و گفته ای هر چه باداباد ،چون با شهامت تصمیم گرفته ای بدان که اگر تلاش کنی حتما موفق می شوی.
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #بهمن :
دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت
باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود
💎تعبیر:
چشم به محبت و توجه کسی دوخته ای ،دلت برای او تنگ شده ،ولی بدان بزودی او را می بینی و خوشحال می شوی. خبر خوبی درراه است که زندگیت را بهتر می کند.
🕊♥️فال حافظ امروز متولدین #اسفند :
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
و از شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش
💎تعبیر:
زندگی را بیش از اندازه برخود سخت گرفته ای و به همین دلیل بسیار غصه می خوری ،بهتر است غم و غصه را کنار بگذاری و زندگی را بر خود ساده تر بگیری. سعی کن خوش قلب و خوش اخلاق باشی تا زیباییهای دنیا را ببینی.
@Hashtad80ii
😪 فال عطسه روزانه 😪
📆 تاریخ : چمعه 6 اسفند 1400
⏱ساعت 06 / 07 خداوند به شما کمک میکند
⏱ساعت 07 / 08 تغییراتی در شما ایجاد میشود
⏱ساعت 08 / 09 یکی از دوستانتان بدگویی شما را میکند
⏱ساعت 09 / 10 سفری کاری درپیش دارید
⏱ساعت 10 / 11 به دیگران دروغ نگویید
⏱ساعت 11 / 12 به زندگیتان امیدوار باشید
⏱ساعت 12 / 13 برای خود صدقه ای بدهید
⏱ساعت 13 / 14 هدف بزرگی را دنبال خواهید کرد
⏱ساعت 14 / 15 به شخصی مشکوک شده اید
⏱ساعت 15 / 16 خبری خوش به گوشتان میرسد
⏱ساعت 16 / 17 بد بدل خود راه ندهید
⏱ساعت 17 / 18 نگران مسائل عشقی خود هستید
⏱ساعت 18 / 19 مشکلی بزرگ در زندگی خود دارید
⏱ساعت 19 / 20 در گفتگویی خواهید درخشید
⏱ساعت 20 / 21 شبتان رمانتیک است
⏱ساعت 21 / 22 خوشبختی در راه است
⏱ساعت 22 / 23 شانس به شما رویی می آورد
⏱ساعت 23 / 24 سرتان شلوغ است
@Hashtad80ii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشک های دختࢪ شهید فلاحی در فࢪاق پدࢪ🥺😭💔
#شهدا_شرمنده_ایم😔✋
عاشقے گفٺ:
آنچہ میخواهد دڵِتنگٺبگو؛
بادلےغمباࢪگفتمڪربلا...🕊
گفتمحسیݩ...♡🌱
•
زندگـیزیباسـتامـا . . .
شھـادتازآنزیباتـراسـت
سلامـتتـنزیباسـتامـا . . .
پرندهعشـقتـنراقفسـیمبینـد
کـهدربـاغنھـادهباشنـد♥️🔒!
ـــــشھیـدآوینـی🖇📒ـــــ
صاحب من! خالق من! داور من! یاور من!
حیفتوراداشتموغیرتورابندهشدم...
حیف
حیف
حیف 💔
🌹یه بزرگی میگفت:
همه مردم نسبت به همدیگه #حقالناس دارن!
پرسیدم ینی چی ڪه نسبت به هم؟!
فرمودن وقتی یڪی زار میزنه
تا امام زمانشو ببینه..
یڪیم بیخیال داره #گناه میڪنه!
این بزرگترین حقالناسیه ڪه با هر گناه..
میفته به گردنمون(:💔
#امام_زمان🍃
#تلنگر 💚
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🌸🖇
اللہاڪبر،اللہاڪبر…!
¹⁰ دقیقہاینترنتخاموشـ !
صدایاذانچہضربِآهنگِقشنگیست…!😌🗣🌸🍃
خدامیگہبشتابید…یعنیتماسِخدامھمترازآنلاینبودنِفلانیہ🤭!
قدقامتالصلاه(:🌱
بریمپیشبہسوینمآز✨
حاج آقا باید برقصه!!!
چند سال قبل اتوبوسی🚐 از دانشجویان👩🏻 دختر یکی از دانشگاههای بزرگ کشور آمده بودند جنوب.
چشمتان روز بد نبیند… 😳😳😳
آنقدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند.
وضع ظاهرشان فوقالعاده خراب بود.
آرایش آنچنانی💄، مانتوی تنگ👗🕶و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود.👰
اخلاقشان را هم که نپرس…😡😡 حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمیدادند، فقط میخندیدند😀😀😀 و مسخره میکردند😜😜😝😍 و آوازهای آنچنانی بود که...
از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود...
دیدم فایدهای ندارد!
گوش این جماعت اناث، بدهکار خاطره و روایت نیست که نیست...
باید از راه دیگری وارد میشدم… ناگهان فکری به ذهنم رسید…🤔🤔🤔 اما…
سخت بود و فقط از شهدا برمیآمد...
سپردم به خودشان و شروع کردم.
گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم!
خندیدند😁😁😁 و گفتند: اِاِاِ …
حاج آقا و شرط!!!
شما هم آره حاج آقا؟؟؟
گفتم: آره!!!
گفتند: حالا چه شرطی؟🤔🤔
گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی میبرم و معجزهای نشانتان میدهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راهتان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید.
گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟
گفتم: هرچه شما بگویید.🥀
گفتند: با همین چفیهای که به گردنت انداختهای، میایی وسط اتوبوس و شروع میکنی به رقصیدن!!!
اول انگار دچار برقگرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آنها سپردم و قبول کردم🥀🥀
دوباره همهشون زدند زیر خنده که چه شود!!! 😁😄😃😀😜😎😏
حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و...
در طول مسیر هم از
جلف بازیهای این جماعت حرص میخوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟
نکند مجبور شوم…!
دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک میخواستم...🙏🏻🙏🏻
میدانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته 🔥و قبرهای آنها بیحفاظ است…🥀🥀🥀
از طرفی میدانستم آنها اگر بخواهند، قیامت هم برپا میکنند، چه رسد به معجزه!!!
به طلائیه که رسیدیم، همهشان را جمع کردم و راه افتادیم …
اما آنها که دستبردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخیهای جلف🤗و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خندههای بلند دست برنمیداشتند و دائم هم مرا مسخره میکردند.😜
کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت:
پس کو این معجزه حاج آقا😭🎋😭🎋😭🎋🎋
!
به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...👏👏👏👏👏
برای آخرین بار دل سپردم.
یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچهها خواستم یک لیوان آب بدهد.
آب را روی قبور مطهر پاشیدم و...😭🎋😭🎋
تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد…😭😭😭😭😭😭
عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمیشود!
همه اون دخترای بیحجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود😳😳😳😳.
طلائیه آن روز بوی بهشت میداد...
همهشان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند😌😌😓😓😭😭😭😭😩😫😩😩!
سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه میزدند … 😭😭😭😭😭
شهدا خودی نشان داده بودند و دست همهشان را گرفته بودند. چشمهاشان رنگ خون گرفته بود و صدای محزونشان به سختی شنیده میشد.🎋🎋🎋🎋
هرچه کردم نتوانستم آنها را از روی قبرها بلند کنم.
قصد کرده بودند آنجا بمانند. 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
بالاخره با کلی اصرار و التماس آنها را از بهشتیترین خاک دنیا بلند کردم...
به اتوبوس🚌🚌 که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسریها کاملا سر را پوشاندهاند و چفیهها روی گردنشان خودنمایی میکند.
هنوز بیقرار بودند…
چند دقیقهای گذشت…
همه دور هم جمع شده بودند و مشورت میکردند...
پرسیدم: به کجا رسیدید؟ 🤔🤔🤔
چیزی نگفتند.
سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کردهاند و به جامعةالزهرای قم رفتهاند …
آری آنان سر قولشان به شهدا مانده بودند..👏👏👏👏👏👏
اگر دلت لرزید یه صلوات برا سلامتی آقا امام زمان بفرست😭
حتما حتما نشر دهید
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🌸🖇