😪 فال عطسه روزانه 😪
📆 تاریخ : یکشنبه 22 اسفند 1400
⏱ساعت 06 / 07 روزتان عالی است
⏱ساعت 07 / 08 انرژی منفی را از خود دور کنید
⏱ساعت 08 / 09دست بکار جدیدی خواهید زد
⏱ساعت 09 / 10 دل تنگ عشقتان هستید
⏱ساعت 10 / 11 به مراد دلتان خواهید رسید
⏱ساعت 11 / 12 خبری خوش در راه است
⏱ساعت 12 / 13 به آرامش خواهید رسید
⏱ساعت 13 / 14 تماس عاشقانه در پیش دارید
⏱ساعت 14 / 15 ناراحت خواهید شد
⏱ساعت 15 / 16 به ثروتی خواهید رسید
⏱ساعت 16 / 17 به مجلسی دعوت خواهید شد
⏱ساعت 17 / 18 ناامید نباشید
⏱ساعت 18 / 19 شخصی در زندگی به شما کمک میکند
⏱ساعت 19 / 20 احساس گرسنگی میکنید
⏱ساعت 20 / 21 معاملات کاری در پیش دارید
⏱ساعت 21 / 22 به شادکامی دست پیدا میکنید
⏱ساعت 22 / 23 مشکلاتتان از بین خواهد رفت
⏱ساعت 23 / 24 به موفقیت نزدیک میشوید
@Hashtad80ii
🌸 #طنز_جبهه
شهلا و پروین 😁
🌸کسی که قبل از ما مسئول محور بود، کُدهای معروف گردان ها و گروهانها و ادوات را از اسامی زنانه 👱♀ انتخاب کرده بود، برای رَد گم کردن، که دشمن تصور نکند سپاه در خط است.
شبی آتش سنگین شده بود، مسئول محور از من خواست ادوات و توپ خانه را به گوش کنم.
معرف ادوات شهلا بود و معرف توپخانه پروین. هر چه سعی کردم، آن طرف صدای ما را نگرفتند. تدارکات که معرفش اصغر بود آمد روی خط و ما را گرفت. مسئول محور بدون این که به مفهوم جمله توجه کند حسب عادت و عرف گفت:
«اصغر اصغر، اگر صدای ما را می شنوی دست شهلا و پروین را بگیر بگذار در دست ما»😂
بعد از گفتن این جمله به خودش آمد و از فرط خنده ولو شد روی زمین که این چه حرفی بود زدم! دستور داد که همان لحظه معرف ها را عوض کنیم.
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🌸🖇
[اذانظهر؛مشهدمقدس]
اللہاڪبر،اللہاڪبر…!
¹⁰ دقیقہاینترنتخاموشـ !
صدایاذانچہضربِآهنگِقشنگیست…!😌🗣🌸🍃
خدامیگہبشتابید…یعنیتماسِخدامھمترازآنلاینبودنِفلانیہ🤭!
قدقامتالصلاه(:🌱
بریمپیشبہسوینمآز✨
😁لبخند های خاکی😁
#طنز_جبهه😂
«سرم ترکش خورده بود و مجبور شدم به بيمارستان بروم. براي عمل جراحي سرم را تراشيدند. رفتم جلوي آينه و به آقايي که تيغ در دستش بود، گفتم: ابرو و ريشم را هم بزن.
آن آقا گفت: يعني چي؟
😬گفتم: مال خودم است ديگر؛ بزن کاريت نباشه.
ابرو و محاسنم را زدند و وقتي جلوي آينه رفتم، خودم را نشناختم. 😝
پيش خودم گفتم سيد (پدرم) را سر کار بگذارم.😜 روي ويلچر نشستم و خودم را جلوي در ورودي بيمارستان رساندم تا سيد بيايد.
بابا از در آمد داخل. از کنارم رد شد. اما مرا نشناخت.😏
😊گفتم سيد! کجا ميري؟
👨ـ بندهزاده مجروح شده آمدم ببينمش.
😏ـ آقازادهتان کي باشن؟
👨ـ آقا سيدرضا دستواره.
😜ـ اِ، آقا رضا پسر شماست. عجب بچه شجاع و دليري داريد شما. تو فاميلتون به کي رفته؟ ويلچر منو هُل بده تا شما را ببرم تو اتاق آقا رضا. و باهم راهي اتاق شديم.
😎ـ حاج آقا! ميداني کجاي آقا رضا تير خورده؟
👨ـ نه، اولين باره ميروم او را ببينم.
😎ـ نترس، دستش کمي مجروح شده.
👨ـ خدا رو شکر.
😅ـ حاج آقا! دست راست رضا قطع شده اگه نميترسي.
👨ـ خدايا! راضيام به رضاي خدا.
😅ـ حاج آقا! دست چپش هم قطع شده.
👨ـ خدا رو شکر؛ خدايا! اين قرباني را قبول کن.
در آسانسور صحبت را به جايي رساندم که پاي راست خودم را قطع کردم. بابا تکاني خورد و کمي ناراحت شد. تا بالاي تخت که رسيديم، آمد که مرا روي تخت بگذارد، طوري وانمود کردم که رضا دستواره را بدون دست و پا خواهد ديد... کمي ناراحت شد و اشکش درآمد.
😜ـ حاج آقا! خيلي باحالي؛ بچهات 10 دقيقه پيش شهيد شد او را بردند سردخانه! اين بار ديگر لرزه به تن پدرم افتاد، اشکش درآمد و رو به قبله ايستاد و گفت: 😢خدايا! اين قرباني را از ما بپذير.
با خنده گفتم:😂😂 بابا! خيلي بيمعرفتي، ما را کُشتي تمام شد، رفت.
پدرم يک نگاهي کرد و تازه ما را شناخت. گفت:اي پدرسوخته!😁😄 اينجا هم دست از شيطنت برنميداري؟!»😅😆😂
🌷شهید رضا دستواره🌷
📃ب نقل از خود شهید🌷
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🌸🖇
⇢ #چريكي
- میدونی...
من مجبورم کهموفقبشم
چون، سلیقهگرونی دارم❤️
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🌸🖇
♥️͜͡✌️🏻
چریڪ . .⇣
اهلنسیہنیستتماموجودشوقفانقلابہ
#بسیجـی
#چریکی
#پسرانه
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 🌸🖇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽•
ِبِسمِ رَبِ فاطِمِه✨
چادرم ارثیه مادرم زهراست♥️
سلام
میخوام ی کانالی معرفی کنم مخصوص همه آقا پسرا و دختر خانوم های مذهبی هست
یه کانال درجه یک♥️📣
کلی ...
والیپر👀♥️
پروف چادری مذهبی👀♥️
متن دلنوشته👀♥️
بیو و حدیث گرافی👀♥️
طنز جبهه 👀♥️
استوری های مذهبی 👀♥️
تلنگر 👀♥️
کلیپ های کوتاه مذهبی 👀♥️
داستان و....
خلاصه همه چی داره♥️
تازه علاوه بر پست های مذهبی پست های دخترونه هم داره 😉😍
یه سربزن پشیمون نمیشی✨
ایدی کانال 👇👇👇
@Hashtad80ii
@Hashtad80ii
@Hashtad80ii
@Hashtad80ii