eitaa logo
استیصال
276 دنبال‌کننده
96 عکس
72 ویدیو
0 فایل
🔹اینستاگرام: https://instagram.com/hassanmrf 🔹تلگرام: https://t.me/HassanMaarefvand پیام به شخصی: @HassanMRF
مشاهده در ایتا
دانلود
در کار دلم نبود اراده میخواستمت اگر زیاده از راهت اگر مرا خبر بود بی‌توشه نمی‌زدم به جاده از بس که شدم ملازم تو دارند گلایه خانواده با بودن من کنار خود حیف رفتی تو به سویِ استفاده دورت متولّیان زیادند ما را بطلب امامزاده! با صوم و صلات من چه کردی؟ باید همه را کنم اعاده شاید به خدا رسیده بودم می‌رفتم اگر سراغ باده الغُصه میانِ راه ماندم بی توشه و مرکب و پیاده حسن معارف وند @HassanMaarefvand
مثل بادِ هوا فراوان باش سخت اصلا نگیر، آسان باش «زندگی» در توان اگر داری زندگی را ببخش، باران باش دل به چیزی نبند در دنیا فکر ماندن نباش، مهمان باش بین گرمای ظِلّ تابستان خنکی‌های مهر و آبان باش تا توانی سراغ حل شدنِ یک نیازِ نیازمندان باش نا امیدی نکار در دل‌ها غیرممکن نباش، امکان باش راه دوری نرو، بمان اینجا یوسف من! عزیز کنعان باش مات و مبهوتِ جنگ اگر بودی خیره بر دستِ مرد میدان باش هیچ کاری نیامد از دستت مثل این شعرِ من پریشان باش « تا توانی دلی بدست آور » ای مسلمان! بیا و انسان باش با خودم حرف می‌زنم دارم! ... حسن معارف وند چهارشنبه٢۶خرداد١۴٠٠ ساعت ۵:١٩ @HassanMaarefvand
گاه گاهی عتاب خواهد کرد بیشتر فتح‌ِباب خواهد کرد بعدِ هر بار گفتنِ «یارب» بنده را «جان» خطاب خواهد کرد او دعاهای توبه کاران را زودتر مستجاب خواهد کرد و فقط ناامید از خود را در جهنم عذاب خواهد کرد بین دل‌های مُرده و غمگین «یا حسین» انقلاب خواهد کرد ره صد ساله را خلاصه کند غوره‌ها را شراب خواهد کرد گریه کردیم، یا کمک کردیم همه‌اش را حساب خواهد کرد نسپاریدمان به شهر و دیار شهر، دل را خراب خواهد کرد سمت هرکس اگر به جز تو رویم زود مارا جواب خواهد کرد آری آقا به غیرِ تو مارا چه کسی انتخاب خواهد کرد؟ چه کسی جز حسین با ذکرش بین دل انقلاب خواهد کرد؟ چه کسی جز حسین با خونش موی خود را خضاب خواهد کرد؟ چه کسی جز حسین با داغش هر دلی را کباب خواهد کرد؟ :: فکر طفل رباب افتادم طفل او را که خواب خواهد کرد؟ حسن معارف وند @HassanMaarefvand
باید در این خشکی پیِ باران بگردم من مُرده‌ام باید پیِ یک جان بگردم مَردم به من ایراد می‌گیرند اما من دوست دارم بی سر و سامان بگردم بی‌آبرو هستم ولی امیدوارم تا آخرش با آبرودارن بگردم تا که‌ قیامت را بیندازم جلو‌تر در هروله مانند یک طوفان بگردم من جلد اینجایم، بخواهی یا نخواهی تا به ابد دور و بر این خوان بگردم میگفت بابا بی هوا زد آنقدر که فرصت نشد تا که پی دندان بگردم من یک عمو دارم، که با آن هم رفیقم بابای من گفته فقط با آن بگردم هی بیشتر می‌فهمم این را که عمو کیست؟ وقتی که در بازارِ نامردان بگردم حسن معارف وند @HassanMaarefvand
هدایت شده از استیصال
آزادم و دریغ، که آزاده نیستم اصلا برای دیدنت آماده نیستم با اینکه کلّ راه، می‌آید به سوی تو همراه صاف و سادگیِ جاده نیستم گاهی چنان بَدم، که چنین فکر می‌کنم من کودکِ کسی که مرا زاده نیستم! تا بی‌دلی، به هر که کمی حُسن می‌فروخت دل داده‌ام، چه فایده... دلداده نیستم من زود باورم، و تکلّف وجودم است افسوس از اینکه ساده‌ام و ساده نیستم :: لطفا نیا، که وضع دلم نامرتب است فعلا برای دیدنت آماده نیستم! حسن_معارف_وند سه‌شنبه۱۳اسفند۱۳۹۸ ساعت۰۶:۵۸ @HassanMaarefvand
دشمن از بالا و پایین تاخته هرکه غفلت کرده باشد، باخته روزگاری تیغ‌ها...، اما کنون می‌شود دیگر قلم‌ها آخته با سلاحِ کاغذ و خودکاری‌‌اش مرتضی، فتح الفتوحی ساخته سوژه گرچه دور بوده، او به آن با نگاهِ نقطه زن پرداخته الغرض، طوری قلم زد، دشمنش بین این میدان، قلم انداخته :: گفته‌اند از او زیاد اما هنوز مانده سید مرتضی نشناخته حسن معارف وند جمعه٢٠فروردین١۴٠٠ ١۶:۵٣عصر . @HassanMaarefvand
هدایت شده از استیصال
باید در این خشکی پیِ باران بگردم من مُرده‌ام باید پیِ یک جان بگردم مَردم به من ایراد می‌گیرند اما من دوست دارم بی سر و سامان بگردم بی‌آبرو هستم ولی امیدوارم تا آخرش با آبرودارن بگردم تا که‌ قیامت را بیندازم جلو‌تر در هروله مانند یک طوفان بگردم من جلد اینجایم، بخواهی یا نخواهی تا به ابد دور و بر این خوان بگردم میگفت بابا بی هوا زد آنقدر که فرصت نشد تا که پی دندان بگردم من یک عمو دارم، که با آن هم رفیقم بابای من گفته فقط با آن بگردم هی بیشتر می‌فهمم این را که عمو کیست؟ وقتی که در بازارِ نامردان بگردم حسن معارف وند @HassanMaarefvand
باز هم چرخیده دنیا در مدار دیگری آمده از عرش اعلا ذوالفقار دیگری تا حسین آرام جانش شد، برای او نشد هیچکس همواره آرام و قرار دیگری می‌رسد روزی که زینب می‌شود یار حسین آن زمانی که ندارد هیچ یار دیگری خار در می آورد از پای طفلانش ولی می‌رود با هر قدم در پاش خار دیگری هیچ وقت اما نیفتاد از تکاپو، از نبرد کارها کرده ‌است اما مانده کار دیگری ابن سعد و شمر آخر شد شکار نطق او بعد هم شد ابن مرجانه شکار دیگری گرچه امشب آنچنان لب وا نشد بر مدح او باز مدحش می‌کنم لیل و نهار دیگری :: دوست دارم «یاعلی» را، دوست دارم یاعلی! من هم آخر میثمی باشم به دار دیگری ای زبان لکنت بگیری گر نگویی یاعلی یاعلی و یاعلی و یاعلی و یاعلی حسن_معارف_وند @HassanMaarefvand
هدایت شده از استیصال
دشمن از بالا و پایین تاخته هرکه غفلت کرده باشد، باخته روزگاری تیغ‌ها...، اما کنون می‌شود دیگر قلم‌ها آخته با سلاحِ کاغذ و خودکاری‌‌اش مرتضی، فتح الفتوحی ساخته سوژه گرچه دور بوده، او به آن با نگاهِ نقطه زن پرداخته الغرض، طوری قلم زد، دشمنش بین این میدان، قلم انداخته :: گفته‌اند از او زیاد اما هنوز مانده سید مرتضی نشناخته حسن معارف وند جمعه٢٠فروردین١۴٠٠ ١۶:۵٣عصر . @HassanMaarefvand