حضرتِ قلب¹²⁸
این بار رقیه را می خواند مادرش وقت قصه و رباب بوسید سرش بخواب و نبین که با ما چه کردند کابوس دخترم
یعنی میشه امشب با غمِ خانم رباب شریک باشیم!؟🥲💔
#اُمُّالرُقَیِّه
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
یعنی میشه امشب با غمِ خانم رباب شریک باشیم!؟🥲💔 #اُمُّالرُقَیِّه #مطرود
خانوم جانم...
ما رو تا شب هفتم نگه دار ما میخوایم برات گریه کنیم🥲
آره خانم مارو تا شب هفتم محرم نگه دار میخوایم برات قندِ عسلِ رُباب بخونیم❤️🩹
من خیلی به شما بدهکارم عزیزدلم!
بزار شب هفتم برای آقازاده های کوچیکت جون بدم....😭💔
#اُمُّالرُقَیِّه
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
خدا به حضرتِ رباب صبر بده 💔
کار ماها رو سخت کردی بانو...
چرا انقدر صبوری خانوم!؟
چرا هیچ گلایه و شکایتی نکردی؟؟؟ چرا همون لحظه شهادت ی قطره اشک هم نریختی!؟ چقدر تونستی محکم باشی بانو...
کار روضه خون ها و عزادار ها و امشب سخت کردی بانو!🥲😭💔
#اُمُّالرُقَیِّه
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
خانوم جانم... ما رو تا شب هفتم نگه دار ما میخوایم برات گریه کنیم🥲 آره خانم مارو تا شب هفتم محرم نگه
خانوم رباب...
من امشب شک ندارم که دعوت شده خودتم توی روضه
امشب میام روضه ، ولی فقط بخاطر تسلای دل شما❤️🩹
من میام فقط برای اینکه از امشب که آب و بستن برای گل پسرت لالایی بخونم!🥲💔
علی رو میدید به آغوشِ ما؟ شاید یکم آروم شه بانو ، شاید یکم خستگی شما در بره بانو!😭💔😭
#اُمُّالرُقَیِّه
#مطرود
هدایت شده از _مطرود.
بسم الله
شروع نوکری برای خانوم رباب و آقازاده های کوچیکشون♥️🥲
انشاءالله همونی بشه که امیدوارم بشه!
#اُمُّالرُقَیِّه
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
بسم الله شروع نوکری برای خانوم رباب و آقازاده های کوچیکشون♥️🥲 انشاءالله همونی بشه که امیدوارم بشه!
خانوم رباب جانم...
الوعده وفا بانوی من!🥺
خداروشکر که هم عروسک ها رو پخش کردم هم سربند ها رو...
ذوق دختر بچه و پسر بچه ها دیدنی بود>>>>
الهی خودت و آقازاده های کوچیکت راضی باشید بانو جانم!!!🥲🥲❤️🩹❤️🩹❤️🩹
دوسِت دارم!
خیلی زیاد♥️:))))
#اُمُّالرُقَیِّه
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
رفقا بچه کوچیک دور تون هست ؟ دست تون رو بزارید روی گردنش ، ببینید چقد نرم و نازکه .. :) حالا تیر سه
یادمه شب هفتم توی هیئت بودیم روضه میخوندن میگفتن داغ حضرت علی اصغر برای خانوم رباب هیچوقت فراموش نمیشد...
بعد گفت که :
اما ی وقتایی هم شاید فراموش میشد ؛
مثل اون ساعتی که خانوم رباب خانوم رقیه رو بغل کرده بود و از دود و آتیش دور میکرد..💔
یا اون ساعتی که داشت آتیش چادرش و میگرفت....
اون لحظه ها فراموش میشد🥀
#اُمُّالرُقَیِّه
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
همین الان ی مداحی از ستوده که جدید بود گوش کردم ، که ی جاش گفت : وقتی خانوم رُباب صاحب اختیارته مر
خانوم رُباب...
من به دردام گفتم شمارو دارم❤️🩹:)
درست گفتم مگه نه!؟🥲
#اُمُّالرُقَیِّه
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
خانوم رُباب... من به دردام گفتم شمارو دارم❤️🩹:) درست گفتم مگه نه!؟🥲 #اُمُّالرُقَیِّه #مطرود
خانوم رُباب...
امشب شب شهادت دخترِ نازدانه شماست..
شب شهادت دلخوشی زندگی نوکر ها و عزیز دل شماست🥲💔
رزق اشک مارو خودتون کنار گذاشتید دیگه!؟
الحمدلله همیشه برای دخترت بلند بلند گریه کردم
خانوم جان امشب به ما رزق اشک بده پا به پای گریه هات و لالایی هات برای خانوم رقیه گریه کنیم😭💔
#اُمُّالرُقَیِّه
#مطرود
ولی امشب آخرین شبیه که خانوم رباب دختر داره💔
آخرین شبیه که خانوم رباب دلخوشیِ زندگیش کنارشه💔
آخرین شبیه که خانوم رباب و با لقبِ #اُمُّالرُقَیِّه خطاب میکنیم!💔😭
از امشب به بعد خانوم رباب میمونه و سه سال خاطره و یک عمر آرزو..
الهی بمیرم برات بانوی غمدیده من:)
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
خانوم رباب!؟ میخوای بدونی چی کشید؟؟؟ هیچی خانوم رباب از وقتی خواستن سر و بیارن تو خرابه رفت جلوی در
ولی اون لحظه ای که حضرت رقیه سر و دید نمیدونم به دل خانوم رباب چی گذشت
وقتی حضرت زینب اومد و دید قصه رقیه خانوم به سر رسید...
خانوم رباب وقتی چند بار دخترش و صدا زد و دید جواب نمیده از هوش رفت...💔
و نگم از موقع دفن حضرت رقیه و سوال های زن غساله از خانوم رباب...
فقط همین قدر بگم که بعد علی اصغر تمام دلخوشی و زندگی خانوم رباب تنها دخترش بود که پنجم صفر پر پر شد💔
این یعنی نشستن زیر آفتاب و بی خوابی و بی قراری های خانوم رباب نزدیکه
این یعنی از خواب پریدن بانو رباب وقتی صدا میزنه : نزن...نزن... نزدیکه
اینها یعنی دق کردنِ #اُمُّالرُقَیِّه نزدیکه💔
جون بدیم برای این مادر و دختر هم کمه!
آره خلاصه:)
#حضرت_رباب
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
نیمه دوم ماه رجب تا ۲۱ رجب ، ایام شهادت حضرت رباب ، تسلیت باد🏴🖤
علتِ سنگینیِ قلبم نزدیک شدن به روزِ شهادتته..
علتِ بد شدنِ ناگهانی حالم و اینکه یهویی دلم میگیره نزدیک شدن به روز شهادتته..
علتِ کلافه شدنِ روز به روزم نزدیک شدن به روزِ شهادتته..
علتِ خستگی درونم و احساس اینکه یچیزی توی زندگیم کمه نزدیک شدن به روزِ شهادتته..
علتِ نگرانی هام نزدیک شدن به روز شهادتته..
علتِ توی فکر بودن و ی گوشه غمگین نشستنِ روز به روزم نزدیک شدن به روز شهادتته..
علتِ حرف زدن زیاد توی این روزا با حضرترقیه نزدیک شدن به روزِ شهادتته..
علتِ هر روز چند دقیقه گریه کردن که روز به روز بیشتر میشه نزدیک شدن به روزِ شهادتته..
علتِ گریه هام با دیدن هوای بارونی این روزا نزدیک شدن به روزِ شهادتته..
و در نهایت ؛
علتِ حال و هوای بی مادری از درونم ، نزدیک شدن به روزِ شهادتته....!💔🥲
+"میگن اینا علائم بی مادریِ ، این روزا خیلی حال و هوای فاطمیه رو دارم ، شایدم این روزا بیشتر احساس بی مادری میکنم👩🏻🦯💔"
#اُمُّالرُقَیِّه
#مطرود