حضرتِ قلب¹²⁸
یجوری دلم گرفته حد نداره... میشه محکم بغلم کنی دردت به سرم!؟💔🥲 #آقای_اباعبدالله
یادتونه!؟🥲
"محکم بغلم کن..."
#مرورخاطرات
قصدم این بود که آخر سالی ی مرور خاطراتی داشته باشیم از این سالی که توی کانال گذشت و اتفاق هایی که افتاد...
خواستم قشنگ ترین خاطرات ۱۴۰۲ رو که برای خودم افتاد و به صورت #مرورخاطرات ، غیر مستقیم بیان کرده باشم...🥲❤️🩹
پ. ن : همه اینهایی که ریپلای زدم واسه من یک ماجرای جداست...هرکدوم نشونه از یک حکایت و یک خاطره ای و دارن...💔
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
حسین.... ای دلیل زندگیِ من!🥲 خاطراتِ بچگیِ من!♥️ #دنیای_من
اینو ولی یبار دیگه گوش کنید...
بدجور آرامش داره!🥲💔
#مرورخاطرات
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
«قسماً بإسمك، إني مشتاق إليك» به اسمت قسم...دلتنگتم! #حسینمن♥️
چ شبایی که من نزدیک اربعین امسال تا خود طلوع خورشید با این گریه میکردم...💔🥲
#مرورخاطرات
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
هرچقدر بزرگتر میشم ؛ بیشتر میفهمم که حقیقتا هیچکس تو دنیا به انداره امام حسین نسبت به من دلسوزی نمی
ولی من یادمه که شب تولدم اینو با اشک نوشتم...❤️🩹🥲
#مرورخاطرات
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
بابا... دیدمتاکهرفتیمتوبزمشراب جلویچشاموگرفتهرُباب💔 نمیخواستماماشنیدمدیگه.... #حضرت_رقیه
آره خلاصه...
پارسال ۲۸ محرم بود که پرچم روی گنبدش توی دستای من بود و بین همه افرادی که توی هیئت بودن من اولین نفری بودم که تحویل گرفتمش و آخرین نفری که تحویلش دادم بودم...
و اونجا بود که امام حسین و پدر تصور کردم و از زبون حضرت رقیه براش روضه خوندم!😭💔😭
#مرورخاطرات
#مطرود
حضرتِ قلب¹²⁸
هرسال که میرفتم کربلا هیچوقت به هیچکس زنگ نمیزدم مبادا کسی دلش بشکونم مبادا کسیو دلشو هوایی کنم نتون
این پیام و باید بفرستم برای دوست سابقم..
هعی... خودش ی نفر بود که رفت کربلا ولی دلتنگی هایی که همراه با هر قدمی که برمیداشت می سوختن چند برابر بود...👩🏻🦯💔
#مرورخاطرات
#مطرود