مبلغی که بابت خرید کتاب میپردازیم
به مراتب پایینتر از هزینههایی است
که در آینده بابت نخواندن آن
پرداخت خواهیم کرد !
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
هیچوقت كسیو که داره
برای بهتر شدن
تلاش میکنه دلسرد نكن
حالا هر چقدر هم
آهـسته قدم برداره
مهم اینه که افتاده
در مـسیر ِدرست....
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
9.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک عمر اشتباه انجام دادیم😅
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
🔹مرحوم آیت اللّه سید محمدحسن نجفی قوچانی (صاحب کتاب سیاحت شرق و غرب):
در عالم ماده هر چقدر خودتان را در برابر حضرت ٲباعبدالله الحسین (سلام الله علیه) حقیر کنید، نوکری کنید، حمّالی کنید، خدمتگزاری کنید تا در عالم آخرت عزیز و بزرگ و صاحب مراتب مقرب می شوید.
اختیار عالم مرگ در یدبَیضاء حضرتش است.
📗 سیاحت شرق، فصل زیارت کربلا.
#سیاحت_شرق
✍مرحوم آیتالله#نجفی_قوچانی
#امام_حسین_علیه_السلام
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
اعتیاد (5).mp3
360.5K
#پندانه
📻 پندانه های صوتی
🎙#حجت_الاسلام_اکبر_فرحزادی
🔖#اعتیاد۵
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
#اسم_تو_مصطفاست
#قسمت : ۷۱
نیمه شب شد، خطها قطع بودند و تلفن ها
جواب نمی دادند. کنج دیوار نشسته بودم، زانوها در بغل و چشم به در ذکر گرفته بودم:
میاد، میاد، میاد.) ساعت سه نیمه شب تلفن همراهم زنگ خورد. گوشی ام را برداشتم، دیدم پدرت است: «کجایی آقاجان؟»به منزل پدرم.
. نگران نشی، چیزی نیست. فقط اگه میشه دفترچه مصطفی رو بردار و بیار بیمارستان ۵۰۲ ارتش. . چیزی شده؟ تو رو به خدا راستش رو بگید؟ . چیزی نیست. فقط یه کم زخمی شده! | زنگ زدم آژانس. ماشین نبود. زنگ زدم به آژانسی در شهریار. ماشین که آمد با مادرم و سبحان سوار شدیم و رفتیم اندیشه. دفترچه را برداشتم و رفتم بیمارستان ۵۰۲ ارتش. مادر و پدرت جلوی در بیمارستان بودند. مادرت وقتی مرا دید به گریه افتاد. پدرت از حراست بیمارستان خواست تا مرا راه بدهند: «خانمشه، اجازه بدین بره ملاقاتش.)
نمیدانستم چه بلایی سرت آمده.
وارد | اورژانس که شدم، پرده آبی رنگ پارچه ای جلوی تخت آویزان بود. پرده کوتاه بود و یک جفت کفش پر از خون دلمه بسته پایین تخت بود. پرده را کنار زدم، دیدم روی پهلو خوابیدی. پلکهایت را باز کردی و گفتی: «بالاخره اومدی؟» میله بالای تخت را گرفتم تا نیفتم: «چه بلایی سرت اومده آقامصطفی؟» - می بینی که زنده ام. ملحفه را کنار زدم. دست چپت بخیه خورده بود: «پس این چیه؟» - چیزی نیست، یه بوسه کوچولو از قمه! با وجود بخیه هنوز گوشت دو طرف از هم فاصله داشت.ملحفه را کنار زدم...
⬅️#ادامه_دارد...
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عزاداری شهید #حاج_قاسم_سلیمانی در حرم حضرت رقیه سلاماللهعلیها
▪️ به مناسبت سالروز شهادت #حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠