4_5958712934979866832.mp3
13.77M
🔸آخرین عروس، داستان زندگی حضرت نرجس سلام الله علیها.
🔘 قسمت سوم:
شاهزاده در لباس اسیری
#حضرت_نرجس_سلام_الله_علیها
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#این_نامه_رو_لیلا_فقط_بخونه
.
👨👧دخترم لیلا !
عزیزم سلام.
لیلا جان! حالت خوبه؟
مادرت را که اذیت نمی کنی؟! حتماً می گویی که نه، من دختر خوبی هستم و حالا که بابایم نیست من مادرم را اذیت نمی کنم. آفرین به تو دختر خوبم. همیشه همین طور باش.
حتماً سوال می کنی بابا کِی به خانه می آیی. دخترم! بابا دیگر به خانه نمی آید. بابا رفت پیش خدا، پیامبر و ائمه اطهار(س). آن جا برای تو و مامانت خانه گرفته و منتظر شما است. زیاد ناراحت نباش. بابایت را می بینی. ولی دخترم! درسته که تو بابایت را ندیدی ولی بابا که تو را دید. حتماً می گویی چه وقت؟! آری دخترم! آن وقت که تو هنوز پنج ماهت تمام نشده بود، بابا تو را بغل می کرد، ناز می داد، با تو بازی می کرد و تو گریه می کردی .
دخترم! افتخار کن که در کودکی پدرت را در راه خدا دادی و این سعادت نصیب هر کسی نمی شود.دخترم! باید سعی کنی که دختر نمونه ای باشی و پیام خون پدرت و سایر شهدا را برسانی.
.
دخترم! نمی توانم به دلیل کمبود وقت، مفصل برایت بنویسم. از همین جا از تو خدا حافظی می کنم و تو را از راه دور می بوسم. دوستت دارم لیلای من!دخترم! بابایت از این که تو را در این دنیا رها کرد و رفت ناراحت و غمگین است و اشک از چشمش در آخرین لحظات حیات جاری می باشد. به امید دیدار در قیامت حق.
🔸فیض الله بابایی
1364/11/13
.
♦️#شهید فیض اله بابایی بالادزایی از شهدای #لشکر ویژه 25 #کربلا؛ در #عملیات والفجر8، پس از 24 ساعت نبرد دلاورانه در #غروب 21 #بهمن ماه سال 1364 در حالی که #وضو می ساخت با تیر فرقش شکافته شد .
60.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💻#نوجوان_دیجیتالی
❇️ قسمت اول
🖌 استاد ابراهیم اخوی
🔻 سه دیدگاه در مواجهه با استفاده نوجوانان از فضای مجازی:
۱. منع مطلق
۲. آزادی مطلق
۳. آموزش و ورود تدریجی به فضای مجازی همراه با کسب مهارتهای خودکنترلی و نقادی
📞 #همنو | همراهان نوجوان
@eakhavi
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
انا لله و انا الیه راجعون
همکار گرامی ؛
درگذشت پدر گرامیتان را تسلیت عرض میکنیم. از خداوند متعال برای شما و خانواده محترمتان صبر و شکیبایی و برای آن مرحوم مغفرت و رحمت الهی مسئلت داریم. امیدواریم که در این لحظات سخت، آرامش و تسلی خاطر پیدا کنید.
شادی روح همه پدران آسمانی بخوانیم #فاتحه با ذکر #صلوات
بسیج پیشکسوتان جهاد وشهادت مدیریت خواهران
🇮🇷مدافع ارزش های انقلاب اسلامی
🚩مروجین فرهنگ ایثار و جهاد
🌹همیار جوانان مومن انقلابی
هیئت بانوان پیشکسوت زینبی «س» تاسیس ۱۴٠٠/۹/۴
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و احترام، از صمیم قلب از شما خواهر گرامی تشکر میکنم. برگزاری مراس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در حضور هفت گروه،
٧ کار را مخفی کن تا سعادتمند گردی:
1-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻓﻘﯿﺮ، ﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﺎلت ﻧﺰﻥ.
٢-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭ، ﺳﻼﻣﺘﯽﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﺶ ﻧﮑﺶ.
۳-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ، ﻗﺪﺭﺕﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ.
۴-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻏﺼﻪﺩﺍﺭ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ نکن.
۵-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼﺍﺕ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻩﻧﻤﺎﯾﯽ نکن.
۶-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﯽﺑﭽﻪ، ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎﯾﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ.
7-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﯾتیم، ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﮕﻮ....
#اسم_تو_مصطفاست
#قسمت: ۱٠۱
روزهایی که به مدرسه می رفتم هرچه فاطمه اسباب بازی داشت، می آوردی میریختی جلویش، حتی آنهایی را که کنار گذاشته بودم. وقتی میدیدم می گفتم: «وای آقامصطفي دوباره بازار شام درست کردی؟» فاطمه را بغل میزدی و خنده کنان میرفتی دم در: «ما که رفتیم پارک، خودت این بازار شام رو سروسامون بده.» حالا هم خودم باید سروسامان بدم به این بازار مسگرها که در سرم بزن و بکوب راه انداخته است.
اگر در سفر اولت راحت می توانستم تلفنی با تو صحبت کنم، این بار به ندرت می شد. گاه ده روز ده روز بی خبر می ماندم. تنها کاری که می توانستم انجام بدهم چله برداشتن بود: چله حدیث کساء، چله زیارت عاشورا مینشستم سر سجاده و زار زار گریه می کردم. زمستان در حال تمام شدن بود، اما تو نیامدی. رفتم نمایشگاه بهاره تا برای فاطمه خرید کنم. لباسهای مردانه اش خیلی قشنگ بود، برایت کفش و شلوار کتان قهوه ای و بلوز
خریدم. مادرت که همراهم بود با تعجب پرسید: «سميه چرا برای خودت چیزی نمی خری؟» - نمی خرم تا مصطفی بیاد. چله هایم تمام شد، اما تو نیامدی. چله
بعدی را که گرفتم، ماه رجب بود. با خودم گفتم: بروم اعتكاف. وقتی که موضوع را مطرح کردم همه گفتند: «با بچه مشکله!» فاطمه را برداشتم و رفتیم اعتكاف. مامانم آمد و فاطمه را برد. سه روز آنجا بودم و روز سوم که قرار بود اعمال ام داوود را انجام بدهیم او را آورد، چند ساعتی پیشم ماند و دوباره با مادرم برگشت. اعمال ام داوود که تمام شد، اذان مغرب را گفتند. سر نماز در صف نماز جماعت بودم که گوشی ام زنگ خورد.
⬅️ #ادامه_دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب داستان زندگی ماست
گاهی پرنور
گاهی کمنور می شود
اما بـه خاطر بسپار
هر آفتابی غروبی دارد
و هر غروبی طلوعی
«بـه امید طلوع آرزوهایتان»
شبتون بخیر دوستان
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
♠️ (سلام بانو )♠️
فقدان پدربزرگوارتان ما را نیزاندوهگین ساخت. وشریک درغمتان؛ غفران الهی برای آن عزیز سفر کرده؛ و صبر و سلامتی و طول عمر با عزت برای شما و اعضای خوانواده را از درگاه خداوند متعال خواستاریم. هرچند می دانم تو این شرائط هیچ کلامی تسلی بخش دل داغدیده شما و خوانوادتان نیست .ااما کلام وحی در آیه ۱۵۶ سوره بقره
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ؛ ﻫﻤﺎﻥ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ مصیبتی ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺳﺪ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﻣﺎ ﻣﻤﻠﻮﻙ ﺧﺪﺍﻳﻴﻢ ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ ﺑﺎﺯﻣﻰ ﮔﺮﺩﻳﻢ .( بهترین تحفه و آرامبخش روحی؛ بنابه فرموده خود قرآن برای افراد مصیبت دیده می دانم ؛لذا به شمابانوی محترم تقدیم می دارم؛ امید است که خداوند متعال از الام شما و خوانواده تان در این مصیبت عظمی بکاهد.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹.
(شریک غمتان آمیغی)
به برکت 🌷صلوات🌷
بر🌷محمد و ال محمد🌷
🌷و عجل فرجهم🌷
شادی روح آن پدر سفرکرده ذکر فاتحه و سوره اخلاص.♠️