دشمن از دیدن چشمان تو هم میترسید
چشمۀ چشم تو دریای رجز خوانی بود
آن که از غصۀ تو بند شده در چشمت
دل من بود که در چشم تو زندانی بود
غرق در خون شدی و عشق گرفتارت کرد
سهم ما و دل ما بود ، که حیرانی بود
دشمن از دیدن چشمان تو هم میلرزید
امنیت نام دگر بهر سلیمانی بود
شاعر : #صبا_صاحب
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#سیدالشهدایِ_مقاومت
هیئت حسن جان (علیه السلام)
@Heiathasanjan