و چه سعادتی بالاتر از اینکه
سر بر زانوی مولات به شهادت
برسی...
جون جنگید و دفاع کرد از حریم
اهل بیت خدا...
جون برای عشقش دل به دریا زد و
در مقابل دریایی از دشمن رفت...💔
رو سیاهیـم آقاجان..😭
روسیاه و شرمسار از اون چه که
توی کارنامهمونـه...😭💔
آقا میدونم که عجیب از رو سیاهها
استقبال میکنی مثل...
مثل....💔
بذارید بگم روایت یه عشق دیگه رو...
عشقی که مادر مشوق عشقبازی
بود و چهااا که نکرد...😭💔
تازه ازدواج کرده بود...
ولی وقتی اسم عشقش،دنیا و
آخرتش اومد لباس رزم پوشید....
مادرش اونـو "وهب"صـدا میزد..💔
رفت جنگید،
چندتا رو هم کشتااا اما مادرش
گفت تا در راه و پیش روی حسین
کشته نشوی راضی نمیشوم....💔
میدونی منو یاد چی میندازه؟!
یاد اون مادر شهدایی که میگن
اگه ده تا پسر دیگه هم داشتم
فدا میکردم...😭💔
عمر بن سعد که لعنت خدا بر او باد
دستور داد سر وهب رو جلوی
مادرش بندازن😭😭
اما ام وهب چیزی رو که در راه
خدا داده بود پس نمیگرفت💔
و سر را مقابل لشکر دشمن انداخت😭💔
رفیق ما هم کم نداریـم مادرایی
رو که ام وهب وار فرزندشون رو
راهی کردند😭😭💔
.
.
بذار اینجور بگم برات...
علی اکبر دادند و علی اصغر
تحویل گرفتند...😭💔
حسین(ع)عاشق کرد همه رو...
همه عالمو...
از عالم و آدم همه جون میدن
براش..
برا اسمش،برا نامش..
اما یه سوال؟!
.
.
.
اگر توی یه شرایط....
یه وضعیت اقتصادی بدی باشی...
هستی پشت امامت؟!