eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
415 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
دانلود+دعای+روز+جمعه+امام+زمان+فرهمند.mp3
2.83M
•᯽🎺᯽• . . •• •• فایل صوتی زیارتنامه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در روز جمعه . . ᯽چوندیدم‌خوشتر از آواز تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎺᯽•
•᯽🪞᯽• . . •• •• ‌ تو ماه شب چهارده و چراغ نوربخشی بودی، که از جانب خداوند بر تو کتاب‌ها نازل می‌گردید. جبرئیل با آیات الهی مونس ما بود، و بعد از تو تمام خیرها پوشیده شد. ای کاش پیش از تو مرده بودیم، آنگاه که رفتی و خاک ترا در زیر خود پنهان کرد. |خطبھ فدڪیھ| . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•
•᯽🌗᯽• . . •• •• 🔻دانشجوی مدافع حرمی که در روز دانشجو به شهادت رسید 🔹شهید دانشجو «احمد قاسمی کرانی» در آزمون کارشناسی ارشد رشته مکانیک پذیرفته شده بود که عشق به دفاع از اسلام او را به دانشگاه جهاد کشاند تا اینکه در ۱۶ آذر سال ۹۴ به شهادت رسید. 🔹«احمد قاسمی کرانی» اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۹ همزمان با میلاد پیامبر اکرم(ص) در یکی از روستاهای توابع شهرستان فارسان متولد شد. پس از پایان دوران کارشناسی و در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه شیراز پذیرفته شد. قرار بود بهمن ماه سال ۹۴ در این دانشگاه مشغول به تحصیل شود که جهاد در سوریه علیه تروریست‌ها او را به دانشگاه جهاد در برابر تکفیری‌ها کشاند. 🔹وی پس از معرفی از گردان فتح لشکر عملیاتی هفت ولیعصر (عج) خوزستان به تیپ پانزده تکاوری امام حسن مجتبی(ع) در بهبهان رفت و در سحرگاه ۲۵ آبان ماه سال ۱۳۹۴ به همراه گردان امام حسین ع تیپ تکاور جهت دفاع از حرم آل الله به سوریه اعزام شدند و در ۱۶ آذرماه، روز دانشجو به دست تروریست‌های تکفیری در منطقه لاذقیه سوریه به شهادت رسید. . . . ᯽شھـادتت‌سنگ‌رابوسیدنےکرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌗᯽•
•᯽📖᯽• . . •• •• •ڪتاب: •به‌قلم:ناصرکاوه •قسمت‌:(چهل وهفتم) عــراق شــبه جزیــره فــاو را پــس گرفتــه بــود. در جریــان ایــن نبــرد فریــبرز مجــروح شـده بـود و بچههـا فرصـت را مغتنـم شـمرده بودنـد و ضمـن عیـادت و دل جویـی سربـه سرش میگذاشـتند. نگفتیـم جلـو نـرو، رفتـی فـاو را دو دسـتی تقدیـم دشـمن کنـی؟ حـاال خیالـت راحـت شـد؟ مـال حـرام از گلـوی مـا پاییـن نمی رود. مـال بـد بیـخ ریـش صاحبـش! * روزگاری بــه مــا در منطقــه، نهایــت هفتــهای دو قوطــی کمپــوت آلبالــو میدادنــد، میگذاشــتیم وســط میخوردیــم. فریـبرز تنهــا کســی بــود کــه ســهمیهاش را نگــه میداشــت و بــه هـمـان یکــی دو دانــهای کــه دیگــران تعــارف میکردنــد بســنده میکــرد و حــالا او هشــت قوطــی کمپــوت داشــت کــه خیلــی وسوســه انگیز بــود. چندبــار بــه زبــان خــوش از او خواهــش کــردم از خــر شــیطان بیایــد پاییــن و هــر چـه دارد بیـاورد برادرانـه بخوریـم، بـه خرجـش نرفـت. چـارهای نبـود، بـه نمایندگی از طــرف ســایر بــرادران مأموریــت یافتــم کــه در یــک عملیــات متهورانــه، ترتیــب قوطیهــای احتــکار شــده را بدهــم. تــک بــا موفقیــت انجــام شــد. شــب بــود، کمپوتهـا را آوردم ریختـم روی زمیـن و گفتـم بیایـد کـه تـدارکات شمارا مهمان کـرده اسـت، جلوتـر از همـه بیچـاره فریبذزآمـد، بـا چـه حـرص و ولعـی میخـورد و دسـت آخـر مثـل همیشـه خرسـند بـود از اینکـه شـکمش سـیر شـده در حالـی کـه انبـار ذخیـرهاش دسـت نخـورده باقـی مانـده اسـت.چارهای نبـود، ایـن خبـر ناگـوار را بایـد هـر چـه زودتـر و البتـه عاقلانه تر بـا او در میـان میگذاشـتیم. صحبـت را بـا یـک صلـوات شروع کـردم. بـرای سلامتی بـرادر فریـبرز صلـوات! بعـد ادامـه دادم، مـا نمیدانیم چطـور و بـا چـه زبانـی از آقافریبرزتشـکر کنیـم، واقعـاً لطـف کردنـد!میشــد حــدس زد چــه حالــی دارد، بیــن خــوف و رجــا، فهمیــده و نفهمیــده طبعــاً منتظــر بقیــه ماجــرا بــود. امــا بقیــهای نداشــت، خنــده رفقــا و صلواتهــای بعــدی جـای هیچگونـه ابهامـی را باقـی نگذاشـت. فریبـرز هـم بـرای اینکـه نشـان بدهـد خـودش را نباختـه، بعـد از آن شـوک بـا صـدای بلنـد گفـت: نـوش جانتـان، کسـی کـه چیـزی را انبـار کنـد، سـزایش همیـن اسـت... * صـدای تـوپ را مـی شـنیدیم. زودتـر از گلولـه اش صدایـش میآمـد. چهـار تـا تـوپ بـرای مـا چهـار نفـر شـلیک شـد. میخواسـتند بگوینـد کـه مـا قشـنگ مـی دانیـم شـماچـه کار مـی کنیـد. دوسـتان نظامی گفتنـد: بخوابیـد! فریبـرز بـه شـوخی گفـت »تـو ایـن وضعیـت کـه تـوپ داره میـاد کـی خوابـش مـی بـره؟!« ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•
•᯽🪴᯽• . . •• •• 🖌نمـاز از ما کمی وقت می‌گیرد تا به ما برکت در وقت بدهد 🖌نمـاز کمی از ما خواب می‌گیرد تا بیداری بدهد. 🖌نمـاز از ما کمی توجه می‌طلبد تا به ما قدرت بسیار بدهد. 🖌نمـاز از ما کمی حوصله می‌خواهد تا به ما اشتیاق فراوان بدهد. . . ᯽خوب‌شد‌شمارا‌ دارم...خدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪴᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽📞᯽• . . •• •• «و البته برای هرکس که توبه کند و به خداوند ایمان آورد و عمل صالح انجام دهدو به راه راست هدایت شود،✨ مغفرت و آمرزش من بسیار است!» -🌱 ســوره طـٰهٰ،آیـه 82 💚- . . 🎧🕊 ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•
•᯽🍃᯽• . . •• •• اونے ڪه امام زمانشو نشناسه❌و بمیره، به مرگِ جاهلیت مرده!.. خدایا.. مارو به مرگ جاهلیت دچار نڪن..⚰🥀 ‌* اللهم الرزقنا ازون معرفت واقعےها..((:🤲📿 ᯽دل‌تورامیطلبد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍃᯽•
•᯽📿᯽• . . •• •• خدایا؛ اگر ترک گناه توبه محسوب می‌شود، پس نخستین توبه کننده منم.🥲 . . ᯽سجادّه‌عشق‌تو‌تماشاگه‌راز᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📿᯽•
•᯽🧪᯽• . . •• •• ⛔️هیچ وقت بیش از حد عاشق نباش بیش از حد اعتماد نکن و بیش از حد محبت نڪن چون همین بیش از حد بہ تو بیش از حد آسیب مے‌ࢪسونہ ...!🌼 . . ᯽درسـاحل‌امن‌خانوادھ᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🧪᯽•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•᯽🎞᯽• . . •• •• مادَری بین دود گُفت بیــــا... با صِدای کبود گفت بیا💔! . . ᯽بدون‌ِاستورےنمونے᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎞᯽•
مداحی آنلاین - ای فرشته ی من چرا پرت شکسته - حاج احمد واعظی.mp3
8.26M
•᯽🎺᯽• . . •• •• ای فرشته ی من چرا پرت شکسته قلب نازنینت چرا به من نشسته . . ᯽چوندیدم‌خوشتر از آواز تو᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🎺᯽•
•᯽🍬᯽• . . •• •• هدف از بزرگ کردن کودک این نیست که او را مطیع و فرمانبردار خود تربیت کنیم. باید به کودک خود فرصت فکر و خطا کردن بدهید. تهدید کردن کودک باعث می شود تا اعتماد به نفس او از بین برود و در بزرگسالی دچار مشکل بشود. . . ᯽ایرانـم،جـوانـ بمـان᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🍬᯽•
•᯽🪞᯽• . . •• •• سربلندیم! اگر تکیه‌ به‌ دنیا نکنیم... آنچه‌‌داریم، زِ‌ بیگانه‌ تمنا نکنیم... غرقِ‌ زخمیم،‌ولی‌ قامتمان‌ خم‌ نشده... سایه‌ی‌ چادرِ‌ او،از سرمان‌ کم‌ نشده... بنویسید: امیدِ دلِ‌ زهرا(س)، مهدیست... چاره‌ی‌ کارِ‌ همه‌ مردمِ‌ دنیا، مهدیست... . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•
•᯽📖᯽• . . •• •• •ڪتاب: •به‌قلم:ناصرکاوه •قسمت‌:(چهل وهشتم) پیرمــردی گوشــی را برداشــت و بعــد ازیکــی دو تــا سرفه گفــت: بهشــت زهــرا بفرمائیـد... آقافریـبرز گفـت، آقـا شـهیدان زنـده انـد؟... پیرمـرد بـا تعجـب پرسـید یعنــی چــه معلومــه كــه زنــده انــد، بــر منكــرش لعنــت... گفتــم: پــس لطفــا وصــل كنیـد قطعـه بیسـت و سـه... شـهید فلانی ... گفـت: چی؟فریبـرز گفـت، ترسـیدم بهـم بــد و بیــراه بگویــد كــه گوشــی را گذاشــتم زمیــن و گفتــم مــا نبودیـم!! ** از بـس کـه آتـش سـنگین شـد، دیگـه نمی تونسـتیم خاکریـز بزنیـم. حاجـی گفـت: »بلدوزرهـا رو خامـوش کنیـد بزاریـد داخـل سـنگرها تـا بریّم مقـر«. هـوا داغ بـود و ترکـش َ کُلمـن آب رو سـوراخ کـرده بـود. تشـنه و خسـته و کوفتـه، سـوار آمبولانس شــدیم و رفتیــم. بــه مقــر کــه رســیدیم ســاعت دو نصفــه شــب بــود. از آمبولانس پیـاده شـدیم و دویدیـم داخـل سـنگر... سـنگر تاریـک بـود، فقـط یـه فانـوس کـم نــور آخــر ســنگر میســوخت. دنبــال آب میگشــتیم کــه پیــر مردی داد زد: »پیــدا کــردم!« و بعــد پــارچ آبــی رو برداشــت و تکــون داد. انــگار یخــی داخلــش باشـه صـدای تَلـق تَلـق کـرد. گفـت: »آخ جـون«. و بعـد آب رو سرازیر گلـوش کـرد. میخــورد کــه حــاج مســلم )پیــر مــرد مقــر( از زیــر پتــو چیــزی گفــت: »کســی بــه حرفـش گـوش نـداد. مرتضـی پـارچ رو کشـید و چنـد قلپ ُخوردیــم. فریــبرزآخــری بــود. تَــه آب رو سر کشــید.پارچ آب رو تکــون ُ چنــد قل داد و گفـت: »ایـن کـه یـخ نیسـت. ایـن چیـه؟!«... حـاج مسـلم آشـپز،سرشو از زیـر پتـو بیـرون کـرد و گفـت: »مـن کـه گفتـم اینـا دندونـای مصنوعـی منـه! یـخ نیسـت، امـا کسـی گـوش نکـرد، منـم گفتـم گنـاه دارن بـزار بخـورن!« هنـوز حرفـش تموم نشـده بـود کـه همـه بـا هـم داد زدیـم: وای!... از سـنگر دویدیـم بیـرون. هـر کسـی یـه گوشـهای سرشو پاییـن گرفتـه بـود تـا کـه فریـبرز داد زد: »مگـه چیـه! چیـز بـدی ِ حـاج مسـلمش! مثـل آبنبـات.« اصـلا فکـر کنیـد اب انجیرخوردید... ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•
•᯽📞᯽• . . •• •• "هرڪس ڪه عزت و سربلندے‌ مے‌ خواهد، پس بایـد آن را از خدا بخواهد، زیرا همهٔ عزت ها ویژه ے‌ خداست!💙" 🌧{ سـوره فـاطـر،آیه 10 }🦋 . . ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•
•᯽📿᯽• . . •• •• معبود من✨ اگر استغفار سبب ریختن گناهان است، پس من در برابرت از استغفار کنندگانم.🥲 . . ᯽سجادّه‌عشق‌تو‌تماشاگه‌راز᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📿᯽•
•᯽🌱᯽• . . •• •• خدایا، شکرت کہ زنده‌ایم🤍 شکرت کہ سرِ جای خودمونیم :) . . شڪرانه‌هاتون رو می‌شنویم...👀 ••📬•• @Daricheh_khadem . . ᯽من‌بےتودمےقرارنتوانم‌کرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌱᯽•
•᯽🪞᯽• . . •• •• کسی که زبان را بر خود حاکم کند (زبانش جای عقلش به او فرمان دهد) بی ارزش می شود -نهج‌البلاغه حکمت ۲ . . ᯽اےآرامِ‌ دلم᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🪞᯽•
•᯽🌗᯽• . . •• •• خوب که به چشمانش نگاه می کنی میبینی خیلی حرف دارد حرف های جنس خدا ... از جنس مردانگی... از جنس شھادت! خوبتر که نگاه کنی شرمنده میشوی از اینکه همیشه نگاهش به تو بوده و تو از آن غافل بوده ای... نگاھ شھدا و آقاﷻ به ماست! پس گناھ نڪنیم... شهیدابراهیم هادی . . . ᯽شھـادتت‌سنگ‌رابوسیدنےکرد᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🌗᯽•
•᯽📖᯽• . . •• •• •ڪتاب: •به‌قلم:ناصرکاوه •قسمت‌:(چهل ونهم) عملیـات را بـا همـه مشـکلاتش پشـت سر گذاشـته بودیم.هنـوز گـرد غم بـار فـراق دوسـتان سـفر کـرده را در سر داشـتیم کـه سـفر مشـهد را بـرای تجدیـد روحیـه مهیـا کردنـد... در راه برگشـت، فریـبرز بـرای شـادابی دوسـتان و همسـفران دسـت بـه کار ریـش مصنوعـی خـود کـه همیشـه همراهـش بـود، شـد.در مکانـی بیـن راه ایسـتادیم تـا استـراحتی کنیـم. فریـرز از فرصـت اسـتفاده کـرده و در اتاقکـی ریـش مصنوعـی را بـر چهـره چسـبانده، شـال سـبزی بـر کمـر و دسـتاری بـر سر از اتاقـک خـارج شـد... در هــمان لحظــه چشــم نگهبــان پــارک کــه بــه او افتــاد، ناباورانــه دســتها را بــه سـینه چسـباند و بـا بغضـی در گلـو و چشـمی اشـکبار رو بـه فریـبرز و گفـت: سـام آقـا جـان... فریـبرز در حالـی کـه دسـت و پـای خـود را گـم کـرده بـود، نگهبـان ازش پرسـید: از کجـا تشریف آوردیـد، آقـا؟... فریبـرز هـم بی خبر از برداشـت او گفـت: از بـالا آمـدم... ایـن بـار نگهبـان دسـتها را بـرسر گذاشـت و صلـوات پشـت صلـوات مـی فرسـتاد ... فریـبرز تـازه متوجـه برداشـت او شـده بـود... بچههـای گـردان کـم کــم دور مــا حلقــه زده و خنــده کنــان نگاهمــان میکردنــد. خواســتیم فریــبرز او را رهـا کنیـم و برویـم کـه نگهبـان گفـت: کجـا آقـا؟ مگـر مـن میگـذارم بروید.هرچـه میگفتــم پدرجــان اشــتباه گرفتــی، زیــر بــار نمی رفت تــا اینکــه فریــبرز لبــه ریــش مصنوعــی را در جلــو دیــدگان دوســتانی کــه قــرار بــود غافلگیرشــان کنــد پاییــن زد و گفــت: پــدرم ببیــن اشــتباه گرفتــی! بــرای لحظاتــی بــا دهــان بــاز نگهبــان، فقــط نگاهـم مـی کـرد و مـات و مبهـوت بازیگوشـی فریـبرز مانـده بـود و... ڪپےبدون‌ذڪرنام‌نویسنده‌ممنوع!📌 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📖᯽•
•᯽🕯᯽• . . •• •• بیاید از امروز صبح خودمون رو آماده کنیم برای... فقط چند کلمه‌اش رو میگم!..(: «💔🥀» مــٰادر.. آتش.. در.. چادر.. سوختن.. پھلو.. سیلی.. صل‍ـــی‌الله‌علــیک‌یافاطــمة‌الزهــراسَیِّدَةِالنِّساءِ العالَمین🖤 . . Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🕯᯽•
•᯽📞᯽• . . •• •• خداوند از راز دل ها به خوبی، آگاه اسـت! :) ✨ 🌨﴿ســوره مـُلـک،آیــه 13 ﴾🤍 . . ᯽چه‌کسےماراشنیـدالاخدا᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📞᯽•
•᯽📿᯽• . . •• •• ‮ مهربونم خیلی ازت تشکر میکنم که از خطاها چشم پوشی می‌کنی با اینکه علم کامل داری 💔🥲 . . ᯽سجادّه‌عشق‌تو‌تماشاگه‌راز᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📿᯽•
•᯽📚᯽• . . •• •• •ڪتاب: وقتی که از خودت می‌سوزی •به‌قلم: علی صفایی حائری 📚 این کتاب یکی از آثار مجموعه تطهیر با جاری قرآن است که در‌این‌جلد ‌اســتاد‌علی‌صفایی‌حائری‌ مــا ‌را‌ بــه‌ محضر‌ ســوره ‌مســد‌ می‌بــرد‌ 💫 تا ‌پــرده ‌از ‌چهــره ‌ایــن‌ بندهایی ‌‌که ‌به ‌دســت‌ و ‌پایمان ‌پیچیده، ‌برداشــته ‌شــود ‌و ‌آتشــی ‌که‌ خود ‌آن ‌را ‌افروخته‌ایم، ‌به ‌عیان ‌مشاهده‌ کنیم؛ ‌تا ‌با ‌این ‌خسارت‌های‌ گسترده ‌روبرو ‌‌شویم🤍🫰 . . ᯽فوق‌العاده‌فوق‌العاده‌،آخرین‌کتاب᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽📚᯽•
•᯽🧪᯽• . . •• •• ❇️ وقتی مردان، از همسرانشان حمایت مےڪنند⬇️ آنان ࢪا دࢪ حل مشڪلات‌شان توانمندتر مےسازند😊👌 و بہ زندگی امیدواࢪتر و علاقه‌مندتر مےڪنند.😍🤩🥰✌️ . . ᯽درسـاحل‌امن‌خانوادھ᯽ Eitaa.com/Heiyat_Majazi •᯽🧪᯽•