#رستگارولایت۰{۲۱} یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم       در میان لاله و گل آشیانی داشتیم رهی معیری |•🌸•| @Heiyat_majazi

#رستگارولایت{۲۴} آنقـَدَر شعر نوشتم و نخواندى كه قلم گفت اينقدر عبث قامتِ ما را متراش من به تكبيرةُ الإحرام تو قامت بستم ريشه ى قامتِ كم طاقت ما را متراش |•🌸•| @Heiyat_majazi

#رستگارولایت{۲۷} وارث تمام اضطراب های من سلام        لیلی قشنگ خواب های من سلام |•🌸•| @heiyat_majazi

#رستگارولایت{۳۰} در دایره وجود موجود علیست اندر دوجهان مقصد و مقصود علیست گرخانه اعتقاد ویران نشدی من فاش بگفتمی که معبود علیست مولانا |•🌸•| @heiyat_majazi

#رستگارولایت{۳۲} یارب تو مرا به روی لیلی هر لحظه بده زیاده میلی از عمر من آنچه هست بر جای بستان و به عمر لیلی افزای نظامی |•🌸•| @heiyat_majazi

#رستگارولایت:۳۵ در کهن گلشن طوفانزده خاطر من چمن پرسمن تازه بهار آمده بود |•🌸•| @heiyat_majazi

#رستگارولایت[۴۵} دارم ز غم فراق یاری که مپرس روز سیهی و شام تاری که مپرس از دوری مهر دل فروزی است مرا روزی که مگوی و روزگاری که مپرس |•🌸•| @heiyat_majazi