°⏳| #منبر_مجازے(33) |⌛️°
✨وقتے اهل بخشـشنیستیــ☹️ـم چطوراز
خداامیدتفضـــــلداریم؟
✨یڪ وقتے شخصــ☝️ـــے -خـدا او را بيامرزد؛
البتھ مـرد #متشرعے بود در حدے ڪھ واجباتش را
بھ دقــ👀ـــت عمل مےڪرد- گفت من يادم نمےآيد
ڪھ در همھ عمرم #يڪقـــ📖ــرآن بھ يڪ #فقير دادھ باشم ڪھ بر من واجب نباشد. 😶
✨گفتم ڪھ بھ همين👈 دليل هيچ وقت نبايد انتظار #تفضـــ🙁ــل حق را داشته باشى. پس تو مےخواهے
با خدا اينجور #معامله ڪرده باشے.
✨اگر خـــ✨ــدا بخواهد بھ ٫عدل خودش با تو
رفتار ڪند [نبايد خلاف انتظارت باشد]. تو وقتے
ڪھ هيچ #فضل ندارے😨
✨ پس چطور انتظار تفضل از پروردگار دارے؟
«مَنْ لا يَرْحَمْ لايُرْحَمْ».😒
#استاد_مطهری
#آیااهلعفووبخششهستیم؟
.
.
.
پاتوق [ #منبر_مجازے👳🎙: 👇]
🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
°| #حرفاے_خودمـونے(199) 😊✋ |°
کســی که از #ازدواج عقب افتــاده اگر صبور باشــد و خودش رو از #حــرام دور نگه دارد چقدر پیــش خداوند عــزیز خواهد بود
😥حضـــرت موسی از بچــگی خونه #فرعــون بزرگ شده بود وقتـــی از #عقیده اش خبــردار شدن #تهدیـدش کردن ؛ ســـوی شهر #مـــدین فرار کرد....
😱بزرگتـــرین #قـــدرت آن زمان #دشمـــن حضرت موســـی بود....
😰از دســت فرعون و دار و دستهاش به مدین پنـاه آورد هیـــچی نداشت حتی اولـین بارش بود که به شــهر مدین میرفـت....
به نظـــر شما چنین کسی میتـواند در عرض 24 ساعت اونم با آن وضعــییت #ازدواج کــند...❗️
😞آنجا نه کس و کاری داشت نه چیـــزی نداشت که بخـــورد حتـی #پناهگاهی نـداشت و ....غریبـــ و آواره...
😢حضرت موسی رفت تک و تنها یه گوشه نشست دو تا #دختر زیبا و #با_حــیا نیاز به کمک حضرت موســی داشتند که گوسفـندانشان را آب بدهــد....
👌حضـــرت موسی هم بـــدون اینکه حتی بهشون یک #نـــگاه بکند خییلی #مردانـــه به آنها کمک کرد فقط به خاطر #خدا و بــدون هیچ منتــی....
😔بعـــد از رفتن اونا حضرت موسی #دعــا کرد و فرمود؛ خدایا من بنـــده #فقـــیر و #گرســـنه تو هستم در #رحمـــتی به سویم باز کن.
😍 دخــتر شعیب نبی وقتی برگــشت به خانه نزد پدرش از #مردانـگی و #امانتـداری و #چشــم_پاکی و نیرومـندی موسی تعریف کرد
حضــرت شعیب هم خیــلی زود دخترش را فرســتاد دنبال حضرت #موســی در حالی که آن دخــتر خیلی آرام و در اوج #حــیا گام برمیداشت...( تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ)
👌و به او گفـــت پدرم دعوتت میکند تا مـــزد #سیراب کردن گوســفندانمان را بهتون بدهد....
☺️وقتـــی شعیب نبی موسی را دید و شرح حال زندگی ایشان را شنید دریافت که ایــشان خیلی #با_حیا و #قوی و #جــوان رعنایی است و به او پیشنهاد کــرد که یکی از دختــرانش را به نکاحش در بیــاورد...
😔حضرت مـــوسی گفت که من نه #سرپنـــاه دارم نه #پولـــی دارم و نه #کــاری...
👌حضرت شـــعیب گفت که من بهت خانه میدهــم و یکی از دخترانم را به عقــدت در می آورم و تا 8 ســال دیگر برایم کار کن (چوپــانی) کن....😍
☺️ حضرت موسی کسی بود که از دســت فرعون فرار کرده و #غــریب و #بی_کــس و کار در شهری که تا به حال نرفته و بی پــول و بی سرپنــاه....
😳اصـــلا به فکرش نمیرســید که در عرض 24 ساعــت صاحب #همســری خوب و خــانه و کــار شود و حتی #داماد بزرگــوارترین مرد آن زمانه پیامبر شـعیب شود...
😍در اوج نا امــیدی بود که خـــداوند زندگیش را عـــ⚡️ــوض کرد....
😉این داســـتان زیبا در ســـوره قصص آمـــده....
❤️ #خـــواهران و #بـــرادرانم مطمئنا اگر خدا بخـــواهد در کمترین زمان زندگیت را عـــوض خواهد شد...
👋 نا امـــید نباشید فقط کافیـــست مثل موسی #چشـــم_پاک و #امانتـــدار باشید آنوقت خداوند هم با بهتـــرین نعمتها و موقعیـــتها جوابت را خواهـــد داد....
.
.
.
••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾••
🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
هیئت مجازی 🚩
◾️ ⚫️◾️ ⚫️◾️⚫️ °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 7⃣2⃣ گوشے را قطع ڪرد. احساس خ
◾️
⚫️◾️
⚫️◾️⚫️
°•○●﷽●○•°
•°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•°
رمان : #قدیس
قسمت 8⃣2⃣
مردم در صورت #ترس از حاڪم، در پشت پرده ے نفاق و ظاهر فریبے بیان مےشوند،
و هیچ #سمے مہلڪ تر از این نیست ڪہ مردم در ظاهر دوست و در باطن دشمن حاڪم باشند.
تو مےتوانستے با آن جوان معترض و گستاخ، کارے نداشتہ باشے، حتے بہ روے او لبخند بزنے و دلجویے اش ڪنے. اما بعد، ترتیبے بدهے مأمورانت دور از #چشم مردم، او را دستگیر و بہ قتل برسانند.
لازم نیست براے خفہ ڪردن صداے مخالفان، همان لحظہ و آشڪارا اقدام ڪنے.
ڪافے است ڪمے صبور باشے و اجازه بدهے صداها برخیزد، سپس تصمیم بگیرے با آن صدا چہ ڪنے. تو...
معاویہ ڪہ در طول سخنانم ڪم حوصلہ و تا حدودے ڪلافہ نگاهم مےڪرد، حرفم را برید و پرسید:
آیا علــــــــــــــــے هم از همین #شیوه اے ڪہ مےگویے بہره جستہ ڪہ همہ ے مردم ڪوفــہ مدینــہ و مڪــہ و سایر بلاد اسلامے با او بیعت ڪرده اند؟
پاسخ دادم:
خیر!
شیوه علــے در حڪومت دارے، شیوه ے دیگرے است ڪہ هرگز بہ #نفع او نیست.
او مردم را صاحب حق مےداند.
روش او همان روش #محمــد است.
علــے پیرو مردمان #فقیر و توده هاے زیرین جامعہ است. بہ ثروتمندان و اغنیا روے خوش نشان نمےدهد و در سفره ٻ آنان طعام نمےخورد.
✔️✔️@Heiyat_Majazi✔️✔️
علــے روابطش را با مردم، براساس اصول دینے اش تنظیم ڪرده و هرگز بہ فڪر بقاے قدرت و حڪومت خود نیست.
شنیدم ڪہ وقتے محمد بن ابی بڪر را بہ فرماندارے مصر برگزید،
در حڪمے بہ او نوشت:
با مردم، فروتــن، نــرم خو و مہربان باش.
گشــاده رو و خنــدان باش تا بزرگان در ستمڪارے تـو طمــع نڪنند و ناتــوان ها در #عدالـت تو مأيوس نگردند.
اما در واقع مردم بہ فڪر منافع خویشند؛
رابطہ شان با حڪومت بر همین اساس و پایہ تنظیم شده است.
ڪافے است حڪومت، #شڪم هایشان را سیر ڪند تا مردم پیرو آن حڪومت شوند این ڪہ مےگویند مردم مانند #گله اند، سخن درستے است؛
#حاڪــــــــم_قدرتمند_ڪسے_است_ڪہ_روش_گلہ_دارے_را_بیاموزد.
چموشترین قوچ ها را ميتوان با مشتے علوفہ رام ڪرد تا شاخ هایشان فقط تزیینے بر سرهایشان باشد...
پس معاویہ! راه نگہدارے را بیاموز ڪارگزارانت را از دوستان و اقوامت قرار بده؛ البتہ این راهے است ڪہ شما بنےامیه آن را پیموده اید.
عثمان از این نظر با رسول خدا و دو خلیفہ پس از او متفاوت بود؛ او همہ ے بستگان خود را در رأس امور حڪومتے قرار داد و تو البته استاد بے بدیل این روش هستے معاویہ عمامہ اش را از سر برداشت، آن را روے زانویش گذاشت و گفت:
از علــے گفتے؛ بگذار سخنانے از او بر زبان آورم تا بگویے وصف حال تو ڪدام یڪ از آنان است.
علــے مےگوید مردم #چہار_گروهند؛ گروهے اگر دست بہ فساد نمےزنند، براے این است ڪہ روحشان ناتوان و شمشیرشان ڪند است و امڪانات مالے در اختیار ندارند و
گروه دیگر، آنانند ڪہ شمشیر ڪشیده و شر و فسادشان را آشڪار ڪرده اند، لشڪرهاے پیاده ے خود را گرد آورده و آمادهے ڪشتار دیگرانند، دین را براے بہ دست آوردن مال دنیا، تباه ساختہ اند ڪہ رئیس و فرماندهے گروهے شوند یا بہ منبرے رفتہ و خطبہ بخوانند.
چہ بد #تجارتے ڪہ #دنیا را بہاے جان خود بدانے و با آنچہ در نزد خداست، معاوضہ نمایے.
گروه دیگر با اعمال آخرت، دنیا را مےطلبند و با اعمال دنیا در پے ڪسب مقام هاے معنوے آخرت نیستند، خود را ڪوچڪ و متواضع جلوه مے دهند، گام ها را ریاڪارانہ و ڪوتاه بر مے دارند، دامن خود را جمع ڪرده خود را همانند مؤمنان واقعے مے آرایند و پوشش الہے را در سایہ ے نفاق و دورویے و دنیاطلبے خود قرار مے دهند.
برخے دیگر ڪہ با #پستے و ذلت و فقدان امڪانات، از بہ دست آوردن قدرت محروم مانده اند و خود را بہ زیور قناعت آراستہ و لباس زاهدان را پوشیده اند. اینان هرگز از زاهدان راستین نبوده اند.
#ادامھ_دارد◾️
بھ قلم✍: #ابراهیم_حسن_بیگے
⚫️کپے با ذڪر منبع
و نام نویسنده بلامانع است ...◾️
رمـان فوق العاده☝️
هرشب ساعت 21:00 از این ڪانال👇
📚| @Heiyat_Majazi
◾️
⚫️◾️
⚫️◾️⚫️
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 2⃣7⃣ علـــے فرمود: این ڪــارها و
🍃🌸🍃
🌸🍃
🍃
°•○●﷽●○•°
•°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•°
رمان : #قدیس
قسمت 3⃣7⃣
امام پاسخ داد:
من مانند تو نیستم.
خداوند بر حاکمان واجب کرده که در شیوه ی زندگی، خود را در ردیف #فقیر ترین افراد جامعه قرار دهند از مشکلات فقیران و تنگ دستان غافل نشوند.
علی چنان #شخصیتی داشت؛ حتی دشمنانش، کسانی چون معاویه هم می دانستند که علی چگونه انسانی است و هرگز نمی توانستند بر روی #حقایق چشم بپوشند.
می گویند روزی مردی از اهالی کوفه، سوار بر شتری به دمشق آمد.
مردی دمشقی به او آویخت که این شتر، شتر من است که آن را گم کرده بودم.
باید شترم را به من باز گرداندی.
#اختلاف بین آن دو شدت گرفت.
مرد دمشقی او را به نزد معاویه برد تا قضاوت کند.
او بیش از ۵۰ تن را نیز به عنوان شاهد با خود آورد تا شهادت بدهند که شتر مال اوست.
معاویه با دیدن شهادت آن همه شاهد علیه مرد کوفی رأی داد و امر کرد که مرد کوفی شتر را به مرد دمشقی بازگرداند.
مرد کوفی از مرد دمشقی پرسید:
🎈🎈🎈@Heiyat_Majazi🎈🎈
شتر تو، نر بود یا ماده؟
مرد دمشقی گفت:
ماده
مرد کوفی رو به معاویه گفت:
اما شتر من #نر است، نه یک شتر #ماده.
معاویه به حرف مرد کوفی توجهی نکرد و گفت:
هر چه بوده رأی ما صادر شده و پس گرفته نمی شود.
چون آن ها از محضرش خارج شدند، معاویه رو به اطرافیانش گفت:
می بینید که ما قصد داریم با چه کسانی بجنگیم؟!
حتی اگر یکصد هزار سپاهی را به سوی علی گسیل کنیم، یکی از آن ها #فرق بين شتر نر و ماده را نمی داند.
شاید بد نباشد در همین زمینه، حکایت دیگری نقل کنم:
می گویند در هنگام جنگ صفین، امام به میان دو لشکر آمد و با صدای بلند معاویه را صدا زد.
معاویه به اطرافیانش گفت:
بپرسید با من چه کار دارد؟
علی فرمود:
می خواهم خود را آشکار سازد تا جمله ای به او بگویم.
معاویه در حالی که عمروعاص در کنارش بود، به میدان آمد و پیشاپیش لشکریان خود ایستاد.
امام علی رو به او گفت:
این مردم برای چه #هدفی در برابر من و تو با هم بجنگند و یکدیگر را #بکشند؟
اکنون تو خود به جنگ من آی تا هر کس دیگری را کشت، #خلافت از آن او باشد.
معاویه خطاب به عمروعاص گفت:
نظر تو راجع به این پیشنهاد علی چیست؟
#ادامھ_دارد🍃
بھ قلم✍: #ابراهیم_حسن_بیگے
🌸کپے با ذڪر منبع
و نام نویسنده بلامانع است ...🍃
منــبع👇
🖇 @chaharrah_majazi
رمان فوق العاده☝️
هرشب ساعت21:00 از این ڪانال👇
📚| @Heiyat_Majazi
🍃
🌸🍃
🍃🌸🍃
° #نھج_علے(ع)☀️📖 [94] °
🍃🌸🍃🌸🍃
✨بہ نام خـــــداے علے✨
🤓 ببخشید آقا ما اومدیم اینجا
چیکار کنیم؟
🙂 اومدیم یکم شرایط رو بسنجیم
البته از نظر اوشون←👹
🙂 ببخشید شما دارین چکار
می کنین؟
👹 بنده در حال بررسی اینجا
هستم تا ببینم قابلیت تله گذاری
رو داره یا نه؟
🙂 مگه چه شرایطی لازمه تا بشه
توش تله کار بزاری؟
👹 یکی از شرطها ،استقبال و
پذیرش زشتی ها و گناهان
توسط مردمِ .
🙂 شرط بعدی؟
👹 کار #خیر وخدمت مورد بی مهری
و بی اعتنایی مردم باشه.
👹 #فقیر با فقرش دست به گریبان
و ثروتمند ناسپاس باشه.
👹 #بخیل با #بُخل ورزیدن در حقِ
خدا فکر کنه که ثروتمنده.
👹 تعداد آدم های لجوج که گوشی
برای شنیدن پند دانایان ندارن، زیاد
باشه.
🙂 خب اینجا این شرایطی که
گفتین رو داره؟
👹 بله. بله . شرایط خوبی داره
که میشه تله ها رو کاشت و به
راحتی شکار کرد..
👹 اینجا فوق العاده است.
🙂 خب. شرایط #طمع شیطان
برای تباهی مردم رو فهمیدیم
بریم برای از بین بردن این شرایط
📚|• #نهج_البلاغه . خطبه۱۲۹
🍃🌺🍃🌺🍃
#هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇
#ڪپے⛔️🙏
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
باعلے تاخــ💚ـدا؛
پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇
|•✍•| @heiyat_majazi