23.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
【• #فتوا_جاتے👳🏻 •】
.
.
📹 موشن گرافیک آموزش احکام
🌙قضا و کفاره
#قسمتسـوم
منتظر پرسش هاے شما هستیم☺️👇🏻:
@khademr_S_mir
.
.
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
#تاحالاازاینزاویهبهدیــننگاهڪردے😉
چند قدم مآنده ٺا خدا😌👇
[•📖•] @Heiyat_Majazi
【• #رزق_معنوے •】
.
.
+⚠️
.
.
•|• حتماً دقایقے از ساعات
رازآمیز روزهدارے خود را
به #برترین_عبادت اختصاص دهید!
وآن هم چیزے نیست جز
#تفکـــــــــر!💭
باخود و خداے خود #خــلوت کنید📿...
خصوصاًبه نوع رابطه حضرت حق
با خودتان بیندیشد؛
امید است ابوابے از #معـــــرفـت
به رویتان باز شود...!
#آيتالله_كشميرى
.
.
+⚠️
↫ #التماستفڪر✋🏻
.
.
| #تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار|💚
#حرفاےدرگوشے😌☝️
@heiyat_majazi
•🍃•☝️•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
【• #مغزبانے🤯 •】
.
.
🎥 گسترش تعداد مبتلایان به کرونا میتواند خبرخوب باشد
روحانی: با افزایش تعداد آزمایشگاه ها و کیت ها، افراد بدون علامت را شناسایی میکنیم
.
.
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد😌👇
[•📡•] @Heiyat_Majazi
10.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• #تولدے_دوباره🌱 •}
از لاڪ جیغ تآ خــدآ
زهره بآنو
#تولدتونمبارڪ🎂
.
.
•🕛• اولِ راهیآ؛ اینجا تپشے از نو 👇
[°•💓•°] @heiyat_majazi
[• #خانواده_درمانے💚 •]
.
.
قابل توجه آقایون و همچنین خانوماشون
اگر تو قادر باشی ، مثل علی زندگی کنی😉
زهرایی خواهد آمد ، ڪه در کنارت زهرایی کند😍
اگر مصمم به رفتار علی گونه باشی👌😊
زهرایی خواهد آمد،در کنارت با رفتار زهرایی اش زندگی ات را بهشت سازد🤗
اگر #تُُ نگاهت را علی وار تنظیم کردی👇
زهرایی خواهد آمد ،که حجابش بارفتار زهرایی تنظیم کند😌🌹
اگر #تُ علی گونه عاشق همسرت باشی💞
فاطمه ایی خواهد بود ،که زهرا گونه عاشقت باشد😋
فقط از طرف مقابل توقع نداشته باشید که
علوی یا فاطمی رفتار کند ، اول خودتون
فاطمی یا علوی رفتار کنین😉💝
.
.
نڪات تربیتے خانوادگے😌👇
[•🌙•] @heiyat_majazi
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #خالڪوبے_ٺـا_شهادت🍃 #قسمـت_نهم🙃👇 وقتی رفت تمام جیبهایش را خالی میڪند «مدافعان
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#خالڪوبے_ٺـا_شهادت🍃
#قسمت_دهم🙃👇
از ترس اینڪه نگذاریم برود، بی خداحافظی رفت مجید روزهای آخر در جواب تمام سؤالهای مادر تکرار میڪند ڪه نمیرود؛ اما مادر مجید از ترس رفتن مجید از ڪنارش تڪان نمیخورد. حتی میترسد که لباسهایش را بشوید: «روزهای آخر از ڪنارش تڪان نمیخوردم. میترسیدم نا غافل برود. مجید هم وانمود میڪرد ڪه نمیرود. لباسهایش را داده بود بشویم؛ اما من هر بار بهانه میآوردم و درمیرفتم. چند روزی بود که در لگن آب خیس بود. فکر میکردم اگر بشویم میرود. پنجشنبه و جمعه ڪه گذشت وقتی دیدم دوستانش رفتند و مجید نرفته گفتم لابد نمیرود. من در این چند سال زندگی یڪبار خرید نرفتم؛ اما آن روز از ذوق اینڪه باهم صبحانه بخوریم رفتم تا نان تازه بخرم. ڪاری ڪه همیشه مجید انجام میداد و دوست داشت با من صبحانه بخورد. وقتی برگشتم دیدم چمدان و لباسهایش نیست. فهمیدم همهچیز را خیس پوشیده و رفته است. همیشه به حضرت زینب میگویم. مجید خیلی به من وابسته بود. طوری ڪه هیچوقت جدا نمیشد. شما با مجید چه ڪردید ڪه آنقدر سادهدل ڪند؟ یڪی از دوستان مجید برایش عڪسی میفرستد ڪه در آنیڪ رزمنده ڪولهپشتی دارد و پیشانی مادرش را میبوسد. میگفت مجید مدام غصه میخوردڪه من این ڪار را انجام ندادهام.» مجید بیهوا میرود در خانه خواهرش و آنجا هم خداحافظی میڪند. سرش را پایین میگیرد و اشڪهایش را از چشمهای خواهرش میدزدد بیآنڪه سرش را بچرخاند دست تڪان میدهد و میرود. مجید با پدرش هم بیهوا خداحافظی میڪند و حالا جدی جدی راهی میشود.
•
•
✍🏻شهـید مجـید قربانخانے...
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
هیئت مجازی 🚩
【• #قصه_دلبرے📚 •】 #خالڪوبے_ٺـا_شهادت🍃 #قسمت_دهم🙃👇 از ترس اینڪه نگذاریم برود، بی خداحافظی رفت مجید
【• #قصه_دلبرے📚 •】
#خالڪوبے_ٺـا_شهادت🍃
#قسمت_یازدهم🙃👇
حتی در لحظه شهادتش از روی شوخی فحش می داد پای مجید به سوریه ڪه میرسد بیقراریهای مادرش آغاز میشود. طوری ڪه چند بار به گردان میرود و همهجوره اعتراض میڪند ڪه ما رضایت نداشتیم و باید مجید برگردد. همه هم قول میدهند هر طور ڪه شده مجید را برگردانند. مجید برای بیقراریهای مادرش هرروز چندین بار تماس میگیرد و شوخیهایش حتی از پشت تلفن ادامه دارد خواهر ڪوچڪتر مجید میگوید: «روزی چند بار تماس میگرفت و تا آمار ریز خانه را میگرفت. اینڪه شام و ناهار چه خوردهایم. اینڪه ڪجا رفتهایم و چه کسی به خانه آمده است. همهچیز را موبهمو میپرسید. آنقدر ڪه خواهرش میگفت: «مجید تهران ڪه بودی روزی یڪبار حرف میزدیم» اما حالا روزی پنج شش بار تماس میگیری. ازآنجا به همه هم زنگ میزد. مثلاً با پسردایی پدرم و فامیلهای دورمان هم تماس میگرفت. هرڪسی ما را میدید میگفت راستی مجید دیروز تماس گرفت و فلان سفارش را ڪرد. تا لحظه آخر هم پای تلفن شوخی میڪرد. آخر هر تماس هم با مادرم دعوایش میشد؛ اما دوباره چند ساعت بعد زنگ میزد. شنیدهایم همانجا را هم با شوخیهایش روی سرش گذاشته است. مجید به خاطر #خالڪوبی هایش طوری در سوریه وضو می گرفته ڪه معلوم نباشد. اما شب آخر بی خیال می شود و راحت وضو می گیرد. وقتی جوراب یڪی از رزمندها را می شست. یڪی از بچه ها که تازه مجید را در سوریه شناخته بود به او می گوید:مجیدجان تو این همه خوبی حیف نیست #خالڪوبی داری؟ مجید هم جواب می دهد: این #خالڪوبی یا فردا پاک می شود، یا خاڪ می شود. مجید حتی لحظه شهادتش بااینڪه چند تیر به شڪمش خورده باز شوخی میڪرده و فحش می داده است. حتی به یڪی از همرزمهایش گفته بیا یڪ تیر بزن خلاصم کن. وقتی بقیه می گفتند مجید داری شهید می شوی فحش نده. می گفت من همینطوری هستم. آنجا هم بروم همین شڪلی حرف می زنم. یڪی از دوستانش میگوید هرڪسی تیر میخورد بعد از یڪ مدت بیهوش میشود. مجید سه ساعت تمام بیدار بود و یکبند شوخی میڪرد و حرف میزد تا اینڪه شهید شد.»
•
•
✍🏻شهـید مجـید قربانخانے...
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
Farahmand-Dua-Iftitah.mp3
15.36M
{• #تمنـا_براے_ظهـور💚 •}
.
.
چند روزے آسـ🌙ـمان نزدیڪ
است،لحظهها را دریاب!
نـذر ظهـور مولآ هـرشب
دعاے افتتاح بخـوان!👌😉
•• اللهم عجـل لولیڪ الفرج ••
وَ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ وَ
انْصُرْهُ نَصْرا عَزِیزا
خدایا امام زمان را یارے
ڪن و به دیگران از سوے
او یارے بده...🌱
#رمضانِ_مهدوے
#بانواےاستادفرهمند
.
.
یڪ قدم مآنده؛
زمـ🌍ـین شوقِ تڪآمل دارد☺️👇
|🎧| @HEIYAT_MAJAZI
•💓•
سلام
حالتون خوبہ
نماز روزه هاتون قبول باشہ
دم افطار و سر سفره سحر
مارو هم دعا کنید
•💓•
•💓•
راستی میدونستی امروز دومین جمعہ
ماه رمضانہ
دوهفتہ است کہ مهمون ماه خداییم
ولے ماه دوازدهم خدا هنوز نیومده..
•💓•