【• #قصه_دلبرے📚 •】
بسم رب الشهدا
#قسمت_هفتم
هفته ای یک بار مهمان ها توی طبقه بالای
خانه جمع می شدند برای قرائت قرآن.
محسن می رفت کنار بابا
و برادر هایش می نشست و به تلاوت ها گوش می داد.
کم کم به گوش جمع رسید
که پسر کوچک آقای حاجی حسنی
هم بلد است قرآن بخواند.
یک شب، استاد ِ جلسه از محسن خواست
که برود پشت بلندگو و تلاوت کند.
محسن دلش هُـرّی ریخت.
تا به حال توی هیچ جمعی تلاوت نکرده بود.
سریع بلند شد و از پله ها رفت پایین.
محسن آقا!
جماعت منتظر تلاوت شما هستند!
تشریف بیارین بالا! .
تسلیم شد.
پله ها را با تردید بالا رفت
و اولین قرائت خودش را در جمع اجرا کرد.
استاد، صورتش را بوسید و یک نوار قرآن بهش هدیه داد.
روی نوار، عکس استاد مورد علاقه اش بود؛
شحات محمد انور.
محسن پایش را که گذاشت طبقه پایین،
دویید طرف مامان و جایزه اش را نشان داد.
مامان پیشانی بلندش را بوسید.
پرسید:
اضطراب نداشتی؟
محسن بادی به غبغب انداخت:
نه! نمیخوام اضطراب داشته باشم!
✍ ادامه دارد ...
✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی
✍اعظم عظیمی
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
【• #قصه_دلبرے📚 •】
بسم رب الشھـدا
#قسمت_هشتم
مصطفی وقتی اشتیاق محسن را دید،
شروع کرد چیزهایی را که بلد بود
با زبان کودکانه به او یاد داد.
محسن شد اولین و بهترین شاگرد مصطفی.
هوش موسیقیایی خوبی داشت.
کافی بود مصطفی تلاوتی را یک بار با او تمرین کند،
بلافاصله آن را به شکل خوبی ارائه می کرد.
استاد، دست داداش خردسالش را می گرفت
و می برد به محافل حرفه ای که خودش پای ثابتشان بود.
اساتید وقتی صدای محسن را می شنیدند،
همگی می گفتند :
_ آینده اش درخشان است.
مامان تا ساعت یک شب،
چشم کشان بچه ها بیدار می ماند تا برگردند.
سرسفره شام با حوصله کنارشان می نشست
و از اتفاقات جلسه می پرسید.
برایش مهم بود بچه ها کجا رفتند
و چه کرده اند و پیشرفت داشته اند یا نه.
وضع مالی شان متوسط بود.
گاهی پایین تر از متوسط.
ولی بابا هزینه تمام کلاس ها
و دوره های بچه ها را با جان و دل جور می کرد.
محسن سریع پیشرفت کرد.
دوازده ساله که شد، رتبه اول کشوری را گرفت.
✍ ادامه دارد ...
✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی
✍ اعظم عظیمی
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
【• #حرفاے_خودمـونے🗣 •】
😍🍃
🔔 ای کسانی که وقتی پیامک
براتون میاد که"85درصد بسته ی
اینترنتیتون استفاده شده" ناراحت
می شید .....
📣 به هوش باشید که 85 درصد
بسته ی ماه رمضونتون تموم شد...
🔊 لازم به ذکره که این بسته تا
سال آینده قابل تمدید نیست!!
از اینجآ صآف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇
[•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
【• #طـبیـب🍎 •】
.
.
دمنوش موز دارچین یک درمان مناسب برای بی خوابی و بازگرداندن قوای از دست رفته است، همچنین این دمنوش جادویی مانند یک دارو عمل میکند و به عنوان آرام بخش نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
داروهای ضد درد، آنتی هیستامینها، داروهایی ضد فشارخون و داروهای قلبی که سبب خواب آلودگی میشوند، اغلب داروهای پرخطر هستند، بنابراین یک داروی طبیعی راه حل مناسبی برای رفع بیخوابی است؛ موز و به خصوص پوست آن سرشار از پتاسیم و منیزیم است و مواد معدنی مورد نیاز بدن شما را تامین میکند.
طرز تهیه: قسمتهای بالا و پایین موز را قطع کنید و موز را درون ظرف آب قرار دهید تا به مدت ۱۰ دقیقه بجوشد، اما باید در نظر داشت که آب مورد نظر باید سالم و خالص باشد. در هنگام جوشیدن آب مقداری دارچین به آن اضافه کنید و هنگامی که موز به مدت ۱۰ دقیقه جوشید آن را از درون ظرف خارج و مایع حاصل را از صافی رد کنید و مایع به دست آمده که به صورت گرم و چسبنده است را بنا به ذائقه خودتان دارچین اضافه کنید و از خوردن این دمنوش انرژی زا لذت ببرید.
.
.
سـالـمــ زندگے ڪن مؤمن😉👇
{•☘•} @heiyat_majazi
【• #ڪلید_زندگے🔑 •】
🍃بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـ🍃
😱 هنوز نرفتی؟؟ کی راه می افتی؟
😕 دنبال یه همسفر هوب هستم.
🙂 چرا تنهایی نمیری؟
☺️ همسفر آدم تنها شیطانه.
دوست ندارم همسفرم شیطان باشه.
🤨 می خوای من بیام؟؟
😊 واییی خیلی عالیه
📕|• #مفاتیح_الحیاة. ص: ۱۸۳
#آیتالله_جوادی_آملی.
نڪتہ ـهای نابِـــ👌 زندگے بـا😌👇
[°☀️°] @Heiyat_Majazi
【• #سڪینه🌙 •】
.
.
✨دعاےروزبیستُهفتمماهمبارکرمضان
🌸بسماللهالرحمنالرحیم
🌿••اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ
القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ
الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ
عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً
بِعبادِهِ الصّالِحین.
💚••خدایا روزى كن مرا در آن
فضیلت شب قدر را وبگردان در
آن كارهاى مرا از سختى به آسانى
وبپذیر عذرهایم وبریز از من گناه وبارگران را اى مهربان به بندگان
شایسته خویش.
#یاعَزیز☔️
#باترجمهبخونمؤمن👌☺️
.
.
شیرینزبونے ڪن
ولے، واسه خــدا😉👇
[•♡•] @heiyat_majazi
تحدیر جز 27.mp3
4.79M
【• #ختـم_قــرآن📖 •】
.
.
•| جزء بیست و هفتمـ |•
🙋♂استادمعتزآقایے
🔊تحدیر
.
.
سے روز؛ هــر روز مهـمانِ
یڪ¹ جزء از ڪلام الـلّٰـه☺️👇
[•🍃🕋•] @Heiyat_Majazi
【• #رزق_معنوے •】
.
.
+⚠️
.
.
•|• گناهِزیاد
سنگینیمیاورد
دیدیدبعضیهامیخواهند
دورکعتنمازصبحبخوانند
انگاریککوهافتادهپشتآنها
هرچهآنهاراصدامیکنند
مثلاینکهبختکرویآنهاافتادهاست
اینهاهمهبراثر
گناهانزیاداست...
#آیتاللهمجتهدی
.
.
+⚠️
↫ #التماستفڪر✋🏻
.
.
| #تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار|💚
#حرفاےدرگوشے😌☝️
@heiyat_majazi
•🍃•☝️•
16.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
【• #مغزبانے🤯 •】
.
.
🎥••| ماجرای عکس امام و رهبر انقلاب در خانه یکی از ولی نعمتان واقعی انقلاب
.
.
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد😌👇
[•📡•] @Heiyat_Majazi
[• #خانواده_درمانے💚 •]
.
.
برای زنها مهمترین اتفاقی که میتواند بعد از یک دعوا یا دلخوری پیش بیاید، شنیدن «عـذرخواهی» و در «آغـوش» گرفته شدن توسط مردشان است.
آنها دوست دارند تاسف واقعی شما را ببینند و بعد از این دلخوریها مورد دلجویی قرار گیرند. غرورتان را کنار بگذارید و اگر اشتباه کردهاید قبل از توضیح دادن دلایلتان از همسرتان عذرخواهی کنید.
.
.
نڪات تربیتے خانوادگے😌👇
[•🌙•] @heiyat_majazi
【• #قصه_دلبرے📚 •】
بسم رب الشھـدا
#قسمت_دهم
هفت سالش که بود، دبستان جوادالائمه علیه السلام ثبت نامش کردند. نزدیک همان کوچه جوادیه.
یک ماه که گذشت مامان را برای انجمن اولیاء و مربیان خواستند.
پدر و مادرها که همگی جمع شدند
و روی صندلی ها نشستند، معلم ِ محسن بلند شد.
دفتری را در دست گرفت و جلوی چشم همه ورق زد.
همه نگاه کردند به خط خوش دفتر و دهان معلم.
گفت:
محسن حاجی حسنی کارگر با همه شاگردام فرق می کنه.
نگاه کنید دفتر دیکته اش رو! یک نوزده نمی بینید! ... .
انگار یک دسته کبوتر توی دل مامان باهم شروع کردند
به بال زدن.
هنوز یک ماه نگذشته محسن اینطور گل کرده بود.
وقتی فهمیدند محسن قاری قرآن است،
بلندگوی روی سکو هر روز انتظارش را می کشید.
تلاوت های سر صف،
فرصت خوبی بود برای پس دادن درس هایی که
از مصطفی و بقیه اساتید می گرفت.
مسابقات دانش آموزی که راه افتاد،
محسن بارها برای مدرسه اش افتخار کسب کرد.
مامان دلش می سوخت. بهش می گفت:
از این ور مدرسه می ری،
از اون ور شهرستان می ری برای قرائت،
درس قرآنت هم که هست. از پا در میای خب!
جواب محسن فقط یک چیز بود:
من مال قرآنم!
✍ ادامه دارد
✍اعظم عظیمی
✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
【• #قصه_دلبرے📚 •】
بسم رب الشهدا
#قسمت_نهم
استاد راغب مصطفی غلوش آمده بود مشهد.
محسن شش سال بیشتر نداشت.
همراه مصطفی آمده بود حرم که غلوش را از نزدیک ببیند
و قرائت زنده اش را بشنود.
اما چیزی که در آن محفل چشم محسن را گرفته بود،
قرائت غلوش نبود!
قرائت غلوش در "حرم امام رضا علیه السلام" بود.
حرم آقا آنقدر در نگاه محسن بزرگ بود
که روی بزرگی غلوش سایه می انداخت.
خانه شان، خیابان طبرسی بود .
کوچه جوادیه ،نزدیک حرم.
صدای تلاوت قاری های حرم تا خانه آنها می آمد.
پیش خوانی اذان که شروع می شد
گوش های محسن هم تیز می شد سمت قرائت ها.
می دانست بلندگوی حرم مال قاری های اسمی است.
آن روز در محفل غلوش آرزویی که خیلی وقت توی دلش داشت
یک دفعه آنقدر بزرگ شد که به زبانش آمد.
به مصطفی گفت:
داداش!
من خیلی دوست دارم
حرم امام رضا علیه السلام قرآن بخونم.
مصطفی از بلند پروازی محسن خوشش آمد.
گفت:
هرچی می خوای از خودش بخواه!
محسن خواست و آقا پذیرفت.
دوسال بعد، صدای نازک ِ هشت ساله اش
توی صحن ها و رواق ها پیچید.
ادامه دارد ..
✍اعظم عظیمی
✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
【• #حرفاے_خودمـونے🗣 •】
😍🍃
گوینـد کریمـ استـ
و گنہ مے بخشد ...
گیـرمـ کہ ببخشد
ز خجالتـ چہ ڪنم ...😔
✨اݪلّہُمَـ عَجِّݪ ݪِوَݪیڪ اݪّفَرَج✨
.
.
از اینجآ صآف بـرو ٺو بغـل خـدا😍👇
[•❣🍃•] @Heiyat_Majazi
【• #خانمےڪه_شماباشے👒•】
.
.
#افـطــــارے ســــ🤩ـــاده🍱
مواد لازم👩🏻🌾👇 :
شیر ۳ پیمانه
شکر ۱ پیمانه
خامه ۱ بسته
پودر ژلاتین ۳ قاشق سوپ خوری
وانیل ۱/۴ قاشق چای خوری
گلاب ۲ قاشق غذا خوری
پودر کاکائو به مقدار لازم
👩🏻🍳دستور تهیه پاناکوتای دو رنگ:
۱- پودر ژلاتین رو با آب سرد حل کردم و روی حرارت غیر مستقیم به روش بن ماری حسابی حل کردم تا مایع شفافی ایجاد بشه. (روی بخار کتری بزاریدش)
۲- شیر ، شکر رو توی قابلمه میریزم و میزاریم تا به جوش بیاد.
۳- وقتی به جوش اومد گلاب و وانیل رو اضافه میکنیم. گلاب رو اگه از اول بریزید هم بوش میره و هم تلخ میکنه مواد رو. حالا ژلاتین رو که هم دما است با شیرمون به مواد اضافه میکنیم و میزاریم تا حسابی خنک بشه.
۴- نوبت باز کردن خامه است. کمی خامه رو میزنیم تا باز بشه . نیازی نیست زیاد فرم بگیره.
۵- وقتی دمای خامه و دسر یکی شد خامه رو به مواد اضافه میکنیم. بهتره اول یک کم مواد رو توی خامه بریزید و وقتی رقیق شد باقی مواد رو اضافه کنید و خوب هم بزنید. اگه هم دما نباشن خامه میبره!
۶- و تو قالب مورد نظر میریزیم و میزاریم کمه کم 12 ساعت تو یخچال بمونه.
برای قسمت قهوه ای همین کارهای بالا رو انجام بدید فقط بهش به مقدار دلخواه پودر کاکایو اضافه کنید و لایه لایه از هر رنگ داخل ظرفتون بریزید بزارید ببنده بعد لایه ی بعدی رو روش بریزید 😊
.
.
یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇
[•🌻🍃•] @heiyat_majazi
【• #منبر_مجازے☺️ •】
.
.
😇|• حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله:
😍|• قطعا درهاى آسمان در شب اوّل
ماه رمضان گشوده مى شود و تا
آخرين شب اين ماه بسته نمیشود.
📚|• بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۴۴
.
.
یـه حبـه مـوعــظـهِ شیریـن😉👇
[•📿🍃•] @Heiyat_Majazi
【• #طـبیـب🍎 •】
.
.
مصرف بامیه و زولبیا را محدود کنید
رئیس گروه بهبود تغذیه جامعه مرکز بهداشت گفت: در این شرایط کرونایی
که سلامت را تهـدید میکند، مصرف
غذاهای شیرین، پرادویه، چرب، بامیه
و زولبیا و قند و شکر، به دلیل تحلیل
سیستم ایمنی بدن، باید محدود شود.
امینی در ادامه تصریح کرد: مصرف نوشیدنیهای کافئیندار همچون قهوه، نوشابههای گازدار، نسکافه و چای پررنگ
به عـلت دفع زیـاد آب از بدن و ضـعیف
کردن سیستم ایمنی فرد برای روزهداران
توصیه نمیشود.
.
.
سـالـمــ زندگے ڪن مؤمن😉👇
{•☘•} @heiyat_majazi
【• #ڪلید_زندگے🔑 •】
🍃بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـ🍃
😎 طریقه صحیح خوابیدن:
😉 مگه خوابیدنم دستورالعمل داره؟
😎 بله داره. خوبم داره. بنویس بچه
۱- مسواک میزد.
۲-به رختخواب میرفت
۳- به پهلوی راست میخوابید
۴- دست راستش رو زیر گونه راستش
قرار میداد.
🤓 کی؟
📕|• #مفاتیح_الحیاة. ص: ۱۹۲
#آیتالله_جوادی_آملی.
.
نڪتہ ـهای نابِـــ👌 زندگے بـا😌👇
[°☀️°] @Heiyat_Majazi
【• #سڪینه🌙 •】
.
.
❇️رعاےروزبیستُهشتمماهمبارکرمضان
⚜بسماللهالرحمنالرحیم
✨•~اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واكْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ
فیهِ وسیلتی الیكَ من بینِ الوسائل
یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین .
💌•~خدایا زیاد كن بهره مرا در آن
از اقدام به مستحبات وگرامى دار
در آن به حاضر كردن ویا داشتن
مسائل ونزدیك گردان در آن
وسیله ام به سویت از میان
وسیله ها اى آنكه سرگرمش
نكند اصرار وسماجت اصرار
كنندگان.
#یاصَمَد💚
#باترجمهبخونمؤمن👌🏻☺️
.
.
شیرینزبونے ڪن
ولے، واسه خــدا😉👇
[•♡•] @heiyat_majazi
تحدیر جز 28.mp3
4.76M
【• #ختـم_قــرآن📖 •】
.
.
•| جزء بیست و هشتمـ |•
🙋♂استادمعتزآقایے
🔊تحدیر
.
.
سے روز؛ هــر روز مهـمانِ
یڪ¹ جزء از ڪلام الـلّٰـه☺️👇
[•🍃🕋•] @Heiyat_Majazi
【• #فتوا_جاتے👳🏻 •】
.
.
پرسش⁉️:
حكم روزه شخصي كه براي خنك شدن مضمضه كند و آب بي اختيار فرو رود، چيست؟(1)
#پاسخ✨:
🌿بهجت: بنابر احتياط واجب روزه باطل است.
🌿بقيه مراجع: روزه باطل است وبايد قضاي آن را بگيرد.
پاورقي:
1- توضيح المسائل 16 مرجع، م 1688؛ العروه الوثقي، ج 2، كتاب الصوم، فصل في موارد وجوب القضاء، م 3؛ منهاج الصالحين ج 1 ذيل م 1024 – بهجت: وسيله النجاه، م 1138 و ذيل م 1108؛ صافي: هدايه العباد ج 1، م 1343
منتظر پرسش هاے شما هستیم☺️👇🏻:
@khademr_S_mir
.
.
#رمضان
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
#تاحالاازاینزاویهبهدیــننگاهڪردے😉
چند قدم مآنده ٺا خدا😌👇
[•📖•] @Heiyat_Majazi
【• #رزق_معنوے •】
.
.
+⚠️
.
.
•|• از کاســبی پرســیدند:
☘️ چگونہ در این کوچہےِ پرت
و بـے عابر #کسبروزے میــکنے!؟
➕گفت: آن خدایـے کہ فرشـــتہےِ
#مــرگش مرا در هــر مـــکانے کہ باشــم
پــیدا میــکند..، چــگونہ فرشتہےِ #روزےاش
مــرا گــم میــکند..!؟
.
.
+⚠️
↫ #التماستفڪر✋🏻
.
.
| #تقبلالله
#دلتو_بهخدا_بسپار|💚
#حرفاےدرگوشے😌☝️
@heiyat_majazi
•🍃•☝️•
🇮🇷🍃
🍃
{• #خادم_مجازی | #مناسبتے •}
فلسطین را آزاد خواهیم کرد✌️💪
💔 به بهای خون حاج قاسم..
به بهای خونهایی که ریختند
در دفاع از خاک🇵🇸 وطن
برای شادی دل کودکی👧🏻که ،
از زمانی که چشم باز کرد چشم
و گوشش با خمپاره و موشک
آشنا شد!
🤝برای یاری ...
#روزقدس
#کمتراز۲۵سال
.
.
🍃 @HEIYAT_MAJAZI ••
🇵🇸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
【• #مغزبانے🤯 •】
.
.
🎥••| پاتاگونیا جایگزین جدید فلسطین اشغالی
.
.
#بازنشر ≈ #صدقهجاریه🍃
با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد😌👇
[•📡•] @Heiyat_Majazi
سه دقيقه در قيامت 08.mp3
21.61M
{• #تولدے_دوباره🌱 •}
🌿 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🍂 تجربه نزدیک به مرگ
جانباز مدافع حرم
🎙 جلسه هـشـتـم
.
.
•⏱• اولِ راهیآ؛
اینجا تپشے از نو 👇
[°•💓•°] @heiyat_majazi
[• #خانواده_درمانے💚 •]
.
.
#اخلاق_اهل_بیت 💡••
[😌] بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم
[😋] نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم
[😍] ڪسانی هستند ڪہ با همسرانشان مهــربان و
[☺️] بخشنده اند.
#حضرتزهـراۜ 🌸🍃
#ارزشمندترینِزندگۍامدوسْتدارَمَت😙❣
#امنترینجاۍجهانشیبِکمِشانۀتوست🐣😇🙊
#فوروارد_ڪنین_واسش🤨👈
.
.
نڪات تربیتے خانوادگے😌👇
[•🌙•] @heiyat_majazi
【• #قصه_دلبرے📚 •】
بسم رب الشھـدا
#قسمت_یازدهم
خانواده و مخصوصا استادش مصطفی،
تشویقش می کردند.
می خواستند درسش را خوب بخواند
و قرائت را هم با قوت پی بگیرد.
محسن، از همان بچگی شش دانگ حواسش را جمع کرده بود
و اوضاع را مدیریت می کرد.
ماه رمضان، از مدرسه که بر می گشت،
بدو می رفت سر درس و مشق.
همه را زود می نوشت و کاری باقی نمی گذاشت.
👕 عصر که می شد آب و شانه می کرد
لباس می پوشید و منتظر می نشست.
آقای سجادی از طرف اوقاف می آمد دنبالش.
می بردش شهرستان برای تلاوت.
یک شب محسن از خستگی در راه برگشت خوابش برد.
آقای سجادی از توی ماشین برش داشت
و آورد درِ خانه.
مامان دید محسن،
مثل یک تکه ماه روی دست های آقای سجادی خوابیده.
دلش غنج رفت از داشتن پسری که نگفته بود
من صبح مدرسه بودم و ظهر مشق نوشته ام
و حالا چطور این همه راه را بروم شهرستان که قرآن بخوانم؟!
ده ـ یازده سال بیشتر نداشت
که یک روز در خانه را زدند.
مرد جا افتاده ای آمده بود
و با محسن کار داشت.
گفته بود جلسه قرآنی دارند
و می خواهد محسن آن را اداره کند.
همان وقت ها یک روز از مامان اجازه گرفت:
_ برام کلاس گذاشتن.
گفتن برم قرآن درس بدم.
کلاسش چهار راه خواجه ربیع بود.
جایی دور از کوچه جوادیه.
مامان گفت:
_ می خوای این مسیر رو هی بری و بیای؟!
دلواپس می شم!
محسن گفت:
_ من دیگه مــرد شدم!
✍ ادامه دارد ..
✍اعظم عظیمی
✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼
【• #قصه_دلبرے📚 •】
بسم رب الشھـدا
#قسمت_دوازدهم
دبستان که تمام شد مدرسه راهنمایی
محل شان ثبت نام کرد.
یک ماه که گذشت یک نفر زنگ زد.
مامان گوشی را برداشت.
مردِ پشت تلفن خودش را معرفی کرد:
_ آقای طوسی از منطقه پنج مشهد.
گفت:
حاج خانم حاجی حسنی!
چرا محسن رو مدرسه معمولی ثبت نام کردید؟!
ما پرونده اش رو بررسی کردیم.
با این نمرات و استعداد قرآنی اش نباید
مدرسه معمولی ثبت نامش می کردید.
مدرسه ای هست به نام شهید اندرزگو.
شما باید بیاین اونجا ثبت نام کنید.
مامان منّ و منّی کرد و گفت :
_ راستش آقای طوسی یک ماه از اول مهر گذشته.
اگه الان اونجا ثبت نامش کنیم
شاید جابه جایی سخت باشه برای بچه.
اما او این حرف ها توی کتش نمی رفت.
گفت:
_حالا شما بیاین مدرسه رو از نزدیک ببینید!
قول می دم خودتون انتخابش کنید.
بابا همراه محسن رفت برای دیدن مدرسه.
مدرسه خوبی بود.
آزمون می گرفتند
و بچه های تیز هوش را انتخاب می کردند
برای درس خواندن در آنجا.
وقتی بنا شد محسن برود مدرسه اندرزگو،
مدرسه قبلی پرونده اش را نمی دادند.
می گفتند:
_محسن بهترین دانش آموز ماست!
پرونده اش رو نمی دیم!
دست آخر با اصرار بابا
و آقای طوسی پرونده اش را گرفتند
و محسن به مدرسه جدید منتقل شد.
✍ ادامه دارد ..
✍اعظم عظیمی
✍🏻شهـید محسن حاجی حسنی
#سفربـهدنیایےمملوازدلـدادگے😍🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌹
🌿
🍃 @heiyat_majazi
💐🍃🌿🌹🍃🌼