eitaa logo
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
6.3هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
18 فایل
𖧧••♥️بسم‌اللّھ‌الرحمـٰنِ‌الـࢪحیم⋆. مطالب #همسرداری هرآنچه برای یک #زندگی_سالم نیاز است ✌ هَر چی عاشقانه ے قشنگه اینجا جَمعِه...😍🙃 🍃🌸🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جون میدارم برا کشورم من رگ و خونم ایـرانـیه🇮🇷
پارت جدید کیانا
🔥____ یک هشدار مهم____🔥 👌یادمان باشدکه هروقت رهبری حرفی زد وگوش نکردیم سرمان به سنگ خورد. پس دقت کنیم که این بارهم سرمان به سنگ نخورد که جای جبران نیست:👇 🔴 چرا فرزندآوری جهاد است 🔹امام خامنه‌ای در سخنان اخیرشان به گونه‌ای سخن گفتند که گویا دیگر از افزایش جمعیت ناامید شده‌اند. فرمودند: «ما امروز در کشورمان جوان خیلی داریم. اما آیا فردا هم همین اندازه جوان خواهیم داشت؟ معلوم نیست. با این وضعی که من مشاهده می‌کنم، با این‌‌همه تاکیدی هم که کردیم، در عین حال نتایج، خیلی نتایجِ دلگرم‌کننده‌ای نیست.» 🔹امام و رهبر جامعه این سخنان را با چهره‌ای دلخور و پرغصه‌ای بیان کردند و ای کاش این تلنگری باشد برای ما 🔹 ای کاش همه خانواده‌های شیعه و پیرو اهل بیت که اقتضائات سن و سالشان فراهم است، نیت می‌کردند و فرزند دیگری بر اساس پاسخ به این مطالبه نائب امام در برنامه‌ریزی زندگی‌شان قرار می‌دادند. ➖فرزندی که ظاهرا به دنیا آوردنش دیوانگی است، ➖فرزندی که ظاهرا توانش را نداریم، ➖فرزندی که ظاهرا نمی‌دانیم نانش را از کجا بیاوریم. اصلا جهاد بودنش به همین‌هاست.... 🔹والا سال ۵۹ که جنگ شروع شد و مادربزرگ‌های امروز کشور، دست‌گل‌هاشون را یکی یکی راهی جبهه کردند هم این کارشون ظاهرا دیوانگی بود! و حتما یک دیوانگی خیلی غلیظ تر از دیوانگی‌های مامان باباهای امروز... 🔹آنچه از نظر ما در امروز، دیوانگی است در حقیقت اضافه کردن یک دلخوشی به دلخوشی‌ها زندگی‌مان است ولی آنچه پدران و مادران دیروز رقم زدند، دل کندن از یک دلخوشی و جدا کردن یک تیکه از وجودشان بود. ➖جهاد این است که مشکل اقتصادی داشته باشی و بچه بیاری، ➖جهاد این است که حاملگی برات سخت باشه و بچه بیاری ➖جهاد این است که دست تنها وبه دورازپدرومادرباشی و بچه بیاری ➖جهاد این است که به ضعف بدنت بررسی و بچه بیاری ➖جهاد این است که از جمله سخت زایمان‌ها باشی و بچه بیاری ➖جهاد این است که حرف و حدیث بشنوی و بچه بیاری ➖جهاد این است که آپارتمان‌نشین باشی و بچه بیاری ➖جهاد این است که بدانی تربیت بچه در این روزگار سخت است و بچه بیاری 🔹اگر همه چیز فراهم باشد و بچه بیاورید، جهاد که چه عرض کنم ، هنر هم نکرده‌ای... ✍🏻 حجت‌الاسلام حمید رسایی
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منو حلالم کن اگه یه وقت آبرو بردم منو حلالم کن فقط بدی پیش تو آوردم
⊰•🔐👀🦋•⊱ . نَشۅۍتَنهـٰآ،‌مـن‌یـٰآرتۅمۍگَـردم ۅزجُـرگہ‌؏ُـشآقَت‌ッ سَـردآرِتۅمۍگَـرد!🦋❤️ مقام معظم دِلبری☁️✨
حس خوب زندگی 🍀کاشانه مهر
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼 🌼 به نام آنکه عشق آفرید . . .♥️ رمان عشق در همین نزدیکی / فصل اول 🌿 به قلم
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼 🌼 به نام آنکه عشق آفرید . . .♥️ رمان عشق در همین نزدیکی / فصل اول 🌿 به قلم : (میم . ر) پارت صد و شانزدهم ......... بعد در حالی که با لیوان اب داشتم می نشستم روی صندلی به ارومی ادامه دادم : ندیدین اریا چطوری تیکه می انداخت و زنش چطوری زوم کرده بود روی منو و ارین ...... انگاری یه جای کار این خانواده لنگه . مامان ملیحه هم اومد کنارم نشست : تموم این حرف ها و حدیث ها رو بذار کنار جان مادر ..... اگر اونام بی احترامی کردن در اصل به خودشون بی احترامی کردن ما فقط یه مهمان بودیم ..... در ثانی فقط تو و ارین مهم هستید و بقیه اگر هر کاری کنند به خودشون مربوطه . ولی مامان من قراره یه عمر اونا رو ببینم و باهاشون برخورد کنم ....چون اونام جزوی از خانواده ارین هستن ..... اگر بخوام همه چیز رو ندید بگیرم پس باید رو خیلی از چیزا پا بذارم تا جلوی خودم بگیرم تا حرفی در مقابلشون نزنم که بی احترامی به وجود بیاره . مامان ملیحه در حالی که دستاش رو با کرم مرطوب کننده ماساژ می داد جواب داد : می دونم اتفاقات امشب هم اوقات تو رو تلخ کرد و هم اعصاب ارین جان رو بهم ریخت ولی باید با این قضیه کنار بیاید .... این دو نفر اینجورین و تا اونجایی که من فهمیدم مشکل دارن با هم ........ چون توی کل مهمونی از وقتی وارد شدن داشتن باهم ریز بحث می کردن و بهم چشم غره می رفتن .... ولی من بازم به عنوان کسی که چند تا پیراهن بیشتر از شما جوونای امروزی پاره کرده دارم میگم که فقط و فقط خودت و شوهرت و زندگیت مهم هستید پس از کنار همه این اتفاقات بگذر و عبور کن . مثل همیشه حرف ها و کلام مامان ملیحه برام اب روی اتیشی بود که در حال گر گرفتن بود ........ من از ارین و خانواده اش مورد مشکوک یا زننده ای ندیده بودم و یا حرفی برخلاف میل من و خانواده ام نزده بودن ولی اریا و زنش امشب با کاراشون چیو میخواستن ثابت کنند برام معلوم نبود . تنها چیزی که از دستم بر اومد این بود که خودم رو بسپرم دست خدا تا ببینم چی برام رغم میزنه . خواستم از جام بلند بشم و دوباره برگردم به اتاقم که شنیدم مامان ملیحه اروم گفت : برا پس فردا سیزده بدر اقاجونت میخواد ارین و خانواده اش هم کنارمون باشن .‌ از شنیدن اینکه پس فردا سیزده به در بود و قرار بود ارین هم کنارمون باشه کلی ذوق کردم . همیشه کنار خانواده رادمنش با هم می رفتیم سمت جاده رودبارک کلاردشت که طبیعتی بکر و دست و نخورده داشت . احتمالا میثم هم دوباره برا سیزده بدر بر می گشت پیشمون . به اتاقم که بر گشتم نگاهی به اتاق مریم انداختم که حالا برق هایش خاموش بود و انگاری خوابیده بود . گوشیم رو برا ساعت کوک کردم و گذاشتم رو میز تحریرم و اروم رفتم زیر پتو . چشم هام رو بستم و به عادت همیشگی ایه الکرسی رو خوندم و خوابیدم . امروز صبح همه زود از خواب بیدار شده بودن چون قرار بود بریم سمت کلاردشت تا سیزده بدری متفاوت رو تجربه کنیم . میثم شب قبلش از شیراز برگشته بود و کتایون از خوشحالی روی پا بند نبود . مامان ملیحه و اقاجون شب قبل گوشت ها رو مزه دار کرده بودن و وسایل مورد نیاز رو بارماشین کرده بودن . تونیک ساده ابی رنگ به همراه شلوار مشکی و شال ابی رنگی رو پوشیدم و گوشیم رو برداشتم و از اتاق زدم بیرون . همگی اماده بودن و منتظر من . خانواده رادمنش و مریم گلی هم با کلی کوله بار و وسایل و خوراکی در ماشین خودشون انتظار ما رو می کشیدن تا بهشون ملحق بشیم . وقتی که راه افتادیم سمت جاده اصلی کلاردشت ارین بهم زنگ زد که گوشی رو جواب دادم و صدای جذابش از اون ور خط شنیدم : سلام عزیز دل .... صبحت بخیر خانومی ..... کجای الان ؟ سلام ..... صبح توام بخیر .... راه افتادیم ، شما کجا هستین ؟ درست پشت سرت خانومی .... یه نگاه از شیشه عقب بندازی بنده رو رویت میکنی . با ذوق برگشتم از عقب که پر بود از وسایل نگاه کردم به جاده که دیدم ارین و مادر و پدرش برام دست تکون دادن . مثل اینکه بقیه همراهشون نبودن . بعد از حدود دو ساعتی حرکت با ماشین تازه رسیدیم به خونه ویلایی رودبارک که یه جای خوش اب و هوا بود و ادمی اون دور و بر نبود . من و ارین مشغول پیاده کردن وسایل از ماشین ها شدیم و ارین سعی می کرد نذاره من وسایل ها رو بلند کنم . فقط و فقط با ۴۰ تومن رمان رو همین امروز تا آخر بخونید😍😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh 🌿 ادامه دارد... 🌿 منتظر فصل دوم این رمان از همین کانال باشید. دوست عزیز : نشر و کپی برداری از این رمان به هر دلیلی پیگرد قانونی و الهی دارد . 🌿 🌼 🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حرکت قشنگ در فرودگاه مهرآباد 🔺تشکر از مدیریت فرودگاه بابت تابلو‌ و ‌عدم ارائه خدمات به افراد بی حجاب تصویری وحشتناک از قهرمان مرش که بر اثر سه زلزله ویران شده است ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄
این عبارت شهید چمران را تصادفا دیدم حیفم آمده به اشتراک نگذارم.فوق العاده است: ‏ “خدايا! تو را شكر ميكنم كه غم و دردهاي شخصي مرا كه كثيف و كشنده بود از من گرفتي،و غمها و دردهاي خدايي دادي،كه زيبا و متعال بود”. ✍️توییت: عبدالله گنجی تصویری وحشتناک از قهرمان مرش که بر اثر سه زلزله ویران شده است ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀حکم خدا را تنها می‌شود از لسان فقیه شنید 🔹️کسانی که با شرمندگی و تعارف از حجاب دفاع می‌کنند و یا از ترس ازدست‌دادنِ رأی کم‌حجاب‌ها شهامت بیان "فقه مسلّم شیعه" را ندارند چگونه می‌توان حجّتِ اسلام و آیتِ اللّه نامید؟! تصویری وحشتناک از قهرمان مرش که بر اثر سه زلزله ویران شده است ┄┅═🔹☫جهاد تبیین☫🔹═┅┄