✨﷽✨ ✍🏻 مردان و زنان باید یادشان باشد که با همسرشان همخانه نیستند ، بلکه همسرند . 👈🏻 نگذاریم طرف مقابلمان احساس فقر و کمبود کند . 🔺 ما نباید برای خودمان زندگی کنیم ، بلکه باید برای همدیگر زندگی کنیم و همدیگر را شاد کنیم . 👌🏻 وقتی همسر شدیم باید همسری کنیم نه اینکه فقط به امورات خودمان برسیم ، فرق نمیکند ، چه زن و چه مرد ✅ زن و شوهر مکمل هم هستند هر دو حق زندگی دارند و هر دو باید از زندگی مشترک بهره مند شوند. این منافاتی با شخصیت‌ زن و مرد ندارد و نه مردسالاری است نه زن ذلیلی...! 💞 این معنای درست زندگي است. ‌‌‌ ‌#آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

#همسرانھ🫀 وقتی از شوهرتان درخواست کمک میکنید، درصورتی که پاسخ منفی بدهد، وقتی او را از خودتان نرانید، شوهرتان این موضوع را از یاد نخواهد برد و بار دیگر با میل و اشتیاق بیشتری به شما پاسخ مثبت خواهد داد‌😙🦋 ‌‌‌ ‌ #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

­ #سیاست_زنانه یک زن باهوش همسرش رو مجبور نمیکنه که آدم متفاوتی بشه. زنی که ارزش واقعی یک رابطه رو میدونه از همسرش نمیخواد که تغییر کنه چون میدونه عاشق مردی شده که تنها در صورتی که خودش بخواد تغییر میکنه. مردها ارزش زنی رو میدونن که اون هارو همونطور که هستن پذیرفته. #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

امشب برایتان دعا میکنم خدای بزرگ نصیبتان کند هر آنچه ازخوبی ها آرزو دارید🙏🏻 لحظه هاتون آروم خونه هاتون گرم از محبت آسمون دلتون ستاره بارون خواب تون شیرین شبتون بخیر🌙❤️✨ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‎

طلوع تماشایت در آسمان خیالم 🌸🍂 طلوع خوشید است وقتے تمام مساحت آغوشت را با عشق بہ من مے سپاری یعنے عاشقے دوستم دارے 🌸🍂 و با بذل چشمان ماہ گونت صبحے از جنس عشق را تقدیمم مے داری صبحے ڪہ با تماشاے نگاهت پاگشا گردد زیباترین صبح جهان است🌸🍂 ‌ *ܣ_________________________________* ✿༻*

🌤بیدار شو! آرزوهایت راصدا بزن خوشبختی نزدیک است مهربانی را به قلبت بسپار💖 گلهای شادی رابه خانه ات دعوت کن❄️ وقلبت روجایگاه عشق ومحبت قراربده❄️ دوستیهات رو با صداقت رنگ بزن +صبح تون بخیر 🍵

فصل دوم ...... پارت ۴۵۶ ...... علی رغم اینکه قرار بود دفتر رو تعطیل کنیم تا یکم اوضاع رو به راه بشه ولی اقا امیر قبول نکرد و خودشو بی وقفه مشغول کار کرده بود ..... من و مریم هم تقریبا به رفتار های عصبی و پرتنشی که این روزا شده بود اخلاق اقا امیر عادت کرده بودیم و به پیشنهاد اقا فرهاد رو حرف اقا امیر هر چند غلط هیچی نمی گفتیم و فقط اطاعت می کردیم تا اوضاع اروم بمونه توی کار . نگم از حال و روز پدر و مادر نیلوفر که دوبار با مریم بهشون سر زدیم ..... بیچاره ها داشتن دق می اوردن از نبود تک دخترشون ..... ناگفته نمونه که اقا امیر توی این مدت مثل پدر و مادر خودش بهشون سر زد و حال و دردی که داشتن از نبود نیلوفر رو پذیرا بود . کما فی سابق به شرکت کاویانفرا می رفتم و کارهاشون رو رسیدگی می کردم .... اما خبری از سامان کاویانفر نبود ..... جدیدا توی هر اتاقی از اون شرکت پا می ذاشتم دوست داشتم یه خبری ازش بشنوم ولی انگاری هیچ خبری ازش نبود و کسی در موردش حرف نمیزد ..... از طرفی خوشحال بودم که نبود ولی از طرف دیگه یه حس دلواپسی داشتم .... چون تو اخرین دیدارمون خیلی غمگین بود و انگاری یه چیزیش شده بود که داشت اون حرفا رو میزد . حالم مثل حال کسایی بود که دارن دنبال یه چیزی می گردن ولی هرچی می گردن کمتر پیدا می کنند ..... این حالت های متضاد درونم رو دوست نداشتم ..... انگاری داشتم از بند یه چیزی رها میشدم .... یا بهتر بگم کنده میشدم ..... و من اینو دوست نداشتم .... در واقع دلم می خواست ارامشم بهم نخوره .... تازه داشتم به نبود ارین عادت می کردم . ظهر بعد از کلی کار راهی دفتر وکالت شدم .... اونقدر به کج خلقی های اقا امیر عادت کرده بودم که دیگه ناهار نمی خوردم ..... به قول مریم یا کوفتمون می کرد یا یه اتفاقی می افتاد و ناهارمون دست نخورده می موند . با رسیدنمون به دفتر ..... اقا امیر از سوئیت اومد بیرون و رو کرد سمت مریم : بی زحمت زنگ بزنید فرهاد بیاد کارش دارم . بعدش هم رفت داخل اتاقش .... مریم نگاهی بهم انداخت : خب چرا خودش زنگ نمی زنه . کلافه شونه ای بالا انداختم و مشغول کار ها شدم و مریم هم زنگ زد شوهرش بیاد دفتر . اقا فرهاد حوالی ساعت ۴ رسید دفتر ..... همون لحظه گوشی اقا امیر زنگ خورد ..... درب اتاقش رو بست .... انگاری خبر مهمی رو داشتن بهش می دادن که هی عرض و طول اتاقش رو طی می کرد . یکدفعه از اتاق اومد بیرون و رو کرد سمت اقا فرهاد : جمع کن بریم پلیس فتا .... انگاری خبری ازشون پیدا کردن و الانم اطلاع دادن بهم .****با۶۰ تومن یه شبه همه ی قسمت های رمان رو تا اخر بخون 😍 به ازاده جون پیام بدید @AdminAzadeh لینک قسمت اول https://eitaa.com/Hesszendegi/61558 ❤️❤️❤️ عشق در همین نزدیکی / فصل دوم 🌿 به قلم : (میم . ر) 🌿 ادامه دارد... دوست عزیز : نشر و کپی برداری به هر دلیلی پیگرد قانونی و الهی دارد .**** 🌿 🌼 🍃🌼 🌼🍃🌼🍃 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃

#روانشناسی ☑️از زن خود تعریف کنید! ‌■ هیچ چیز قلب زن را سرشار از محبت و مهر شما و روح او را سرشار از رضایت نسبت به شما نمی سازد مگر اینکه از او پیش دیگران تعریف کنی... ‌■ خانم شما میل دارد همه بدانند که شما از داشتن چنین زنی خوشبخت هستید و دلش می خواهد که شما همواره این خوشبختی را نزد پدر و مادر و اقوام و.....ابراز کنید. ‌‌‌ ‌#آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

‌ 🌙 محبت به همسر عار نیست ✨ نکات دکتر عزیزی برای تعامل بین زن وشوهر #دکتر_عزیزی ‌‌‌ ‌ #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

­ #زن زن‌ها خالق و زندگی‌بخش‌اند آنها با آفرینش، به خلاقیت خود نمود می‌بخشند؛ خلق یک کودک، ایجاد ارتباط صمیمی، پخت غذای خوشمزه، تزیین خانه، آرایش موها و... آفرینش جزء طبیعت زنهاست ‌‌‌ #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

👈🏼مردان بیشتر از زن ها تحت تاثیر مشکلات عاطفی درروابط عاشقانه قرار میگیرند. فقط آنها در پنهان کردن ناراحتی و احساسات خود قوی تر از زنها عمل میکنند. #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi

#همسرانه زن و شوهر یک سال بعد از ازدواج به زیبایی صورت یکدیگر فکر نمی کنند، بلکه هردو متوجه اخلاق و رفتار هم‌ میشوند... ‌‌‌ ‌ #آشیونه‌تون‌گرم ☕️ 🔥 ✿💞ڪانال‌گـرم‌ِ حس خوب زندگے‌💞✿ @Hesszendegi