حجتالاسلام #قاسمیان
✨ راه ورود ملائک به خانه
در روایت آمده است که: خانه ای که در آن قران خوانده می شود و ذکر خدا گفته می شود، برکت این خانه زیاد می شود، ملائک در آن حاضر می شوند، شیاطین از این خانه می روند و خانه ای که در آن قرآن تلاوت نمی شود و ذکر الهی گفته نمی شود، برکتش کم می شود، ملائک از این خانه بیرون می روند و به جایش شیاطین در آن حاضر می شوند.
برادر من، خواهرمن ! در خوابگاه یا خانه خود، مجلس کوچک قرآن، ذکر، زیارت عاشورا یا #روضهخانگی بگیرید، لزومی هم به پذیرایی بزرگ نیست، افراد را به منزل دعوت کنید با یک پذیرایی مختصر که این ها ابزار تربیت در خانه است.
شما هم دعوتید به
هيئت موكب الزهرا س
(خواهران شمالِ شرق تهران)👇👇
https://eitaa.com/Heyatalzahra
خانه ی پیرزن ته کوچه
پشت یک تیر برق چوبی بود
پشت فریاد های گل کوچک
واقعا روزهای خوبی بود
پیرزن هر دوشنبه بعد از ظهر
منتظر بود در زدن ها را
دم در می نشست و با لبخند
جفت می کرد آمدن ها را
روضه خوان محله می آمد
میرزا با دوچرخه آهسته
مثل هر هفته باز خیلی دیر
مثل هر هفته سینه اش خسته
"ای شه تشنه لب سلام علیک"
ای شه تشنه لب ... چه آوازی
زیر و بم های گوشه دشتی
شعرهای وصال شیرازی
می نشستیم گوشه مجلس
با همان شور و اشتیاقی که...
چقدر خوب یاد من مانده
در و دیوار آن اتاقی که -
یک طرف جملهء «خوش آمده اید
به عزای حسین» بر دیوار
آن طرف عکس کعبه می گردد
دور تا دور این اتاق انگار
گوشه گوشه چه محشری برپاست
توی این خانه چهل متری
گوش کن! دم گرفته با گریه
به سر و سینه می زند کتری
عطر پر رنگ چایی روضه
زیر و رو کرده خانه او را
چقدر ناگهان هوس کردم
طعم آن چای قند پهلو را
تا که یک روز در حوالی مهر
روی آن برگ های رنگارنگ
با تمام وجود راهی کرد
پسری را که برنگشت از جنگ
هی دوشنبه دوشنبه رد شد و باز
پستچی نامه از عزیز نداشت
کاشکی آن دوشنبه آخر
روضهء میرزا گریز نداشت
پیرزن قطره قطره باران شد
کمی از خاک کربلا در مشت
السلام و علیک گفت و سپس
روضهء قتلگاه او را کشت
تاهمیشه نمی برم از یاد
روضه آن سپید گیسو را
سالیانی است آرزو دارم
کربلای نرفتهء او را
#روضهخانگی
#چایروضه
#مادرشهدا
#کربلا
👌😭🖤
اینجا حسینیه شعر آئینی است✨
دعوتید به گروه شعر، علیه السلام👇🌸
http://eitaa.com/joinchat/1666777100C9ca21a858d