هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی بیفشان زلف و صوفی را به پابازی و رقص آور که از هر رقعه دلقش هزاران بت بیفشانی گشاد کار مشتاقان در آن ابروی دلبند است خدا را یک نفس بنشین گره بگشا ز پیشانی ملک در سجده آدم زمین بوس تو نیت کرد که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است مباد این جمع را یا رب غم از باد پریشانی دریغا عیش شبگیری ، که در خواب سحر بگذشت ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که درمانی ملول از همرهان بودن طریق کاردانی نیست بکش دشواری منزل به یاد عهد آسانی خیال چنبر زلفش فریبت می‌دهد حافظ نگر تا حلقه اقبال ناممکن نجنبانی #حافظ •••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾••• ✨@HidajeNoo ✨

#به_وقت_شعر...✨ مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم هزاران گونه پیغام است و حاجب در میان ابرو روان گوشه گیران را جبینش طرفه گلزاریست که بر طرف سمن زارش همی گردد چمان ابرو دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی که این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابرو تو کافردل نمی بندی نقاب زلف و می ترسم که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو #حافظ •••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾••• ✨@HidajeNoo ✨

#به_وقت_شعر...✨ یـاد دارم کـه شبی همـدمِ پـروانـه شدم فـارغ از زمـزمـهٔ مُطـرب و میخـانه شدم همچو پروانه پریشان شدم و خانه خراب او چو ما گشته غزل خوان و پیِ بادهٔ ناب پیرِ میخانه بگفتـا که غمت از سرِ چیست گفتمش قصـهٔ ما و دلِ پـروانـه یکیست هـر دو بـر کـوی نگاری نظـر انداخته ایم هر دومان کرده وفا و بـه جفا ساخته ایم شمعِ بی مهر و محبت دلِ پروانه شکست یـارِ دیـوانـهٔ مـا رشتـهٔ پیمـان بگسست دل ز بی مهـریِ یاران شده بیمار و پریش غیرِ پروانه کسۍنیست بگویم غمِ خویش #حافظ •••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾••• ✨@HidajeNoo ✨

سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی گفت بازآی که دیرینه این درگاهی همچو جم جرعه ما کش که ز سر دو جهان پرتو جام جهان بین دهدت آگاهی بر در میکده رندان قلندر باشند که ستانند و دهند افسر شاهنشاهی خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای دست قدرت نگر و منصب صاحب جاهی سر ما و در میخانه که طرف بامش به فلک بر شد و دیوار بدین کوتاهی قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی تو دم فقر ندانی زدن از دست مده مسند خواجگی و مجلس تورانشاهی حافظ خام طمع شرمی از این قصه بدار عملت چیست که فردوس برین می‌خواهی #حافظ •••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾••• ✨@HidajeNoo ✨

#به_وقت_شعر...✨ اي بـی‌خبــر بکــوش کـه صاحب خبــر شوی تــا راهــــرو نباشی کـی راهـبـر شـوی در مکتب حقایق پیش ادیـب عشـق هان اي پسر بکـــوش که روزی پدر شوی دست از مس وجود چو مردان ره بشوی تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی… #حافظ 🌎 کانال ‌خبری هیدج نو 👇👇👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾••• ✨@HidajeNoo ✨

#به_وقت_شعر...✨ بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش وین سوخته را محرم اسرار نهان باش زان باده که در میکده عشق فروشند ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش در خرقه چو آتش زدی اي عارف سالک جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش دلدار که گفتا به توام دل نگران است گو می رسم اینک به سلامت نگران باش خون شد دلم از حسرت ان لعل روان بخش اي درج محبت به همان مهر و نشان باش تا بر دلش از غصه غباری ننشیند اي سیل سرشک از عقب نامه روان باش حافظ که هوس می‌کندش جام جهان بین گو درنظر آصف جمشید مکان باش #حافظ 🌎 کانال ‌خبری هیدج نو 👇👇👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾••• ✨@HidajeNoo ✨

#به_وقت_شعر...✨ ساقی به نور باده برافروز جام ما مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما #حافظ 🌎 کانال ‌خبری هیدج نو 👇👇👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾••• ✨@HidajeNoo ✨

#به_وقت_شعر...✨ گل در بر و می در کف و معشوق به کام است سلطان جهانم به چنین روز غلام است گو شمع میارید دراین جمع که امشب در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است در مذهب ما باده حلال است ولیکن بی روی تو اي سرو گل اندام حرام است گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است #حافظ 🌎 کانال ‌خبری هیدج نو 👇👇👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾••• ✨@HidajeNoo ✨

•┈┈•❀🕊🍃🌸🍃🍃🌸🍃🕊❀•┈┈ بداهه در بزرگداشت حضرت‌حافظ قدّس‌الله نفسه‌الزکیّة تو سفره‌ی غنی آب چشمه‌ی غزلی تو آیه آیه‌ی ناز و کرشمه‌ی غزلی ستایش‌ازتووشعرت‌نه‌درتوان‌من‌است که تاابد غزلت،روشنای انجمن است دگر به‌ملک جهان چون توئی نمی‌آید که چون تو مادر گیتی، دگر نمی‌زاید هنروران ادب، جمله ریزه خوار تواند به هر کجا، همه، مرهون اعتبار تواند هزارچشمه‌بجوشدز‌یک‌غزل‌که‌توراست به عاشقان، غزل تو چراغ راهنماست هَزار از غزلت، جز یک از هِزار نخواند که گاه خواندن آن، در خَم تحیُّر ماند به دلبران همه جا، دلبری کند غزلت چوساحریست‌که‌افسونگری‌کندغزلت قسم به‌جان،غزلت‌درجهان نمی‌گنجد که در مخیّله‌ ها، این گمان نمی‌گنجد بساط عیش مهیا نموده‌ای دل را نظر نمای تو حافظ هماره محفل را چو قطره‌ای نه‌ز دریای تو توانم بود به آستان تو سر را مگر توانم سود سخن‌ مگوی توراضی زحافظ‌دوران چو شهریار بوَد رادمرد این میدان #جعفر_جعفری #راضی_هیدجی #بزرگداشت_حافظ #حافظ کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b243 🌎 کـانـال « هـیـدج نـو » 👇 •••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾••• ✨@HidajeNoo ✨

بهار عمر خواه ای دل وگرنه این چمن هر سال چو نسرین صد گل آرد بار و چون بلبل هزار آرد #حافظ🌱 🌎 کـانـال « هـیـدج نـو » 👇 •••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾••• ✨@HidajeNoo ✨

✍️ #آشنایی_با_شعرا (۱۰) #محمدرسول_ملکی متخلّص به #صبا_هیدجی متولدسال ۱۳۵۴ شهر زیبای هیدج در استان زنجان، او می‌گوید: از آنجایی که پدر بزرگوارم جناب #حجه‌الاسلام_داود_ملکی در اوقات فراغت اشعار #کریمی_مراغه‌ای را برایمان می‌خواند از کودکی به شعر علاقه‌مند شدم. اول سعی می‌کردم اشعارش را بخوانم و بعدها با خرید کتاب #پروین_اعتصامی سعی کردم خودم شعر بگویم در ادامه خدمت استاد #رهگذر_هیدجی رفتم و از ایشان سوالاتی می‌کردم ولی نمی‌توانستم خیلی وقت استاد رهگذر را بگیرم برای همین دست به دامن فرزندشان جناب #منوچهر_صالحی_هیدجی شدم و چون با ایشان دوستی داشتم و هم ازنظر سنی به‌هم نزدیک بودیم از وی خواستم تا نوشتن و سرودن شعر را به‌من آموزش دهند. ایشان هم با گشاده‌رویی قبول کردند و چند وزن ساده را یاد دادند و چندین قافیه هم به‌من دادند و اولین شعر را با آن قافیه‌ها نوشتم و همتن شروع سرودن شعر برای من شد. پس از مهاجرت از هیدج در تهران در چندین انجمن شعر عضو شدم و همین‌طور در فرهنگ‌سراهای خاوران و بهمن عضو فعال بودم و در شب‌های شعر شرکت می‌کردم و در سال‌های ۷۵ تا ۸۰ با انجمن دکتر سیامی آشنا شدم و زیر نظر ایشان به.صورت خصوصی تلمذ کردم و به استاد #شهریار، #حافظ، #پروین_اعتصامی، علاقه خاصی دارم. چندین دفتر شعر دادم به‌خصوص در مورد شهر عزیزم هیدج شعرهای فارسی و ترکی بسیاری دارم و امیدوارم این شعرها را در یک جلد با عنوان #موطن_عشق چاپ کنم. به فضل الهی سرایش شعر ادامه دارد. #محمدرسول_ملکی #صبا_هیدجی کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24

✍️ #آشنایی_با_شعرا (۱۲) اینجانب #رستمعلی_جعفری فرزند بهرامعلی سال ۱۳۳۲ درشهر #صایین_قلعه متولدشدم در ۱۱سالگی با ادبیات آشنا شدم و از ۱۹ سالگی شعر می‌سرایم در نوشتن، شعر ساده و روان را می‌پسندم و ازشعر کلاسیک پیروی می‌کنم. ادب و ادبیات را از دوران کودکی سر لوحه‌ی زندگی خود قرار دادم و از دوران نوجوانی با #فردوسی، #مولوی، #خیام، #سعدی، #حافظ، #صائب_تبریزی، #پروین_اعتصامی، #شهریار، #حکیم_هیدجی، #ادیب_الشعرای_صائین_قلعه آشنا شدم. شاکله‌ی غزلیات حقیر را این بزرگان ودر ادبیات و زبان ترکی #صراف، #واحد و #صابر تشکیل می‌دهند و شعر عاشقانه، عارفانه و سیاسی_اجتماعی سه بُعد مکمل را ابعاد یک ادبیات کامل و فرهنگ مکفی استنباط می‌کنم. مدت سی‌وپنج سال رئیس انجمن و یا نایب رئیس انجمن شعر #صایین می‌باشم. هرسال چندبار در صداوسیما ظاهر شدم و اشعارم در جراید کشور چا‌‌پ می‌شود. بیست‌و پنج سال در دانشگاه و شب‌های شعر، داور ادبی انتخاب می‌شوم. صدو هفتاد مورد لوح تقدیر شهرستانی، استانی و کشوری اخذ نموده‌ام. یک‌بار به کشور آذربایجان، به‌شهر باکو دعوت شدم و چندبار با ارتباط تلفنی، شعرخوانی بنده از شبکه سحر آذربایجان ‌پخش شد. سه جلد از آثارم به نام‌های: #غنچه_های_غزل #گل‌های_غزل #باغ_غزل چاپ و منتشر شده است. برخی آثارم هنوز چاپ نشده و دیوانم تحت عنوان #دیوان_جعفری دردست چاپ است و #کلیات_آثار درحال جمع‌آوری می‌باشد. امروزه در شهر صائین‌قلعه استان زنجان سکونت داشته و به سرودن اشعار اشتغال دارم. حاج رستمعلی #جعفری_صایین_قلعه‌ای کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24