محفل #شعرای_هیدج
عکس یادگاری و به یاد ماندنی از شعرای حاضر در محفل ادبی و دورهمی شاعرانه در هشتم فروردین سال۱۴۰۳ در هیدج؛
حاضران از سمت راست :
۱_ #عمران_واعظی #دشتی،
۲_ #محمد_حسین_نظری ،
۳_ #محمد_عبادی،
۴_ #محمدرضا_هادی_نیا #هادی_هیدجی ،
۵_ #رحیم_نقیلو_هیدجی،
۶_ #داوودواعظی #مصباح_هیدجی ،
۷_ #حجتالاسلام_قربانعلی_مرسلی #برهان_هیدجی
۸_ #محمدرسول_ملکی #صبا_هیدجی،
۹_ #عارف_یارقلی_هیدجی
۱۰_ریحانه یاریقلی
۱۱_ #مهدی_صالحی (نفر نشسته)
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b240
🌎 کـانـال « هـیـدج نـو » 👇
•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾•••
💥@HidajeNoo 💥
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#محرم 🏴
#السلام_علیک_یااباعبدالله
خاک ازخون تو چون سیراب گشت
در تفکر شد ز خجلت آب گشت
عشق تو در جان هرد موجود شد
بندگی نشناخت خود معبود شد ...
#محمد_عبادی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
🌎 کـانـال « هـیـدج نـو » 👇
•••✾•••✾•••✾•••✾•••✾•••
▪️@HidajeNoo ▪️
🏴🏴🏴🏴🏴🏴#یاحسین(ع)
#محرم
#السلام_علیک_یااباعبدالله
کاش میشدعاشقیرا پاس کرد
لاله ها را همدم صد یاس کرد
تا گلابِ گل درون شیشه را
قبلِ بوئیدن کمی احساس کرد
لیلی و مجنون کجا ؟ باور مکن
کِیتَوانمعشوقه رامقیاس کرد!
سوختم از غم ، الهی همدمی
سوختن بایدهرآن وسواس کرد
گرجهان بیندحسین (ع) دیگری
نیستمقیاسیکهچونعباسکرد
ذکر حق کن تا به آرامش رسی
می توان از دل برون خنّاس کرد
میتوان دیدن «عبادی»می توان
هرچهرادرذهن خوداحساس کرد
#محمد_عبادی
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
🌎 کـانـال « هـیـدج نـو » 👇
•••✾•••✾•••✾•••✾•••✾•••
▪️@HidajeNoo ▪️
ما در جهان ز انجمن و حزب احمدیم (ص) ؛
زین رو ز حزب های دگر ، ما سرآمدیم.
تا زنده ایم توشه گرفتن ، روا بُوَد ؛
ورنه چه سود ؟ روز جزا ، گیرِ شایدیم.
از کار خلق تا نگُشائیم یک گِرِه ؛
در ظاهر آدمیم و به باطن بد از دَدیم !
اندر جهان بکوش که محبوب دل شوی ؛
نِیْ در مثل که ما ز بَدان هم کمی بدیم !
هر کس زند به دامن معشوقه دست التماس ؛
ما خطِّ دایره به نقطه ی پرگار او زدیم.
وَاللَّهْ به عشق روی علی ع زنده ایم و بس ؛
ورنه «عبادیا» نداده ایم امتحان ، رَدیم.
از سوز آفتاب تفرقه ما را چه بیم و غم ؟
تا در پناه قائمِ آلِ محمدیم ... (ص)
✍ #محمد_عبادی - ۱۳۸۵/۰۲/۱۳ - تهران
•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾•••
💥@HidajeNoo 💥
آفرین بر پهلوانِ نامیِّ ایرانْ زمین ،
آفرین انگشتر زیبای مردی را نگین (۱)
آفرین بر همّت و بر غیرت و بر عزّتش ،
آن که با مردانگی افتاده نامش در قرین (۲)
آفرین خاکی که این چون پهلوانی پَرْوَرَد ،
آفرین بر مادری کاورده فرزندی چنین (۳)
آفرین بر ساغری کو لب به لبهایش زند ،
نام او معنای عشق و مستی و شورِ یقین (۴)
آفرین بر مکتب و بر جمله شاگردانِ او ،
گرچه می بازد مقام ، اما نمی بازد ز دین (۵)
چون جوانمردی بمیرد بر سرِ مردانگی ،
عاقبت جایش یقین باشد چو گلزارِ بَرین (۶)
نام هر کس از جوانمردان نشاید تا مگر ،
هر که را ثبت است عنوانی ز اصحابِ یَمین (۷)
می توان آئینه بودن در تمام زندگی ،
هر که پردازد دلِ خود از غبار قهر و کین (۸)
گر ندارد نقشه ای رنگ سفیدی از گذشت ،
هیچ باشد ، گرچه باشد نقشه ی نقّاشِ چین (۹)
نامِ تختی را «عبادی» حکْ نما بر قلبِ خود ،
تا جوانمردی چو انگشتر بود ، تختی نگین (۱۰)
✍#محمد_عبادی
(به مناسبت سالروز درگذشت جهان پهلوان تختی --- ۱۳۸۰/۱۰/۱۸ ، خدابنده)
🌎 کـانـال « هـیـدج نـو » 👇
•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾•••
✨@HidajeNoo ✨
من اگر خشنود و سرمستم ، نشانِ عاشقی است ؛
با همه یکرنگ بودن ، رمز و رازِ صادقی است. (۱)
هیچ کس تصویرِ رخسارِ علی ع نَتْوانْ کِشَد ؛
آنکه خَلقِ جسم و جانش کرد ، حقّش خالقی است. (۲)
هر که آید بر سرِ بالینِ بیمارانِ عشق ؛
گویمش اندر طبابت ، او طبیبِ حاذقی است. (۳)
دزدْ تنها جان و مالِ مردمان را می بَرَد ؛
آنکه ناموس خلائق می بَرَد چون سارقی است ؟ (۴)
هر که می گوید حدیث عشق پنهانت مرا ؛
گویدم حقّا به تدریس و سخن ، خوش ناطقی است. (۵)
آنکه خلقِ جان زهرا س و علی ع بِتْوانْ کُنَد ؛
زین سببْ نامِ خدا را شأن و رمزِ لایقی است. (۶)
پس «عبادی» جهد کُن تا از محبّانش شوی ؛
چونکه نامش ، آتش و جان تو را ، خوش عایقی است ... (۷)
شعر از : #محمد_عبادی --- تهران (وزارت دادگستری) --- ۱۳۸۱/۰۴/۱۳
🌎 کـانـال « هـیـدج نـو » 👇
•••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾•••
✨@HidajeNoo ✨