🎖مدرّس حوزهام⚡🔖
✨کدتدریس:٥١٧٧✨
🌟سالها تدریس/حوزههای برادران و خواهران🌟
🌟برگزاری دوره🌟
👈 صداها رو گوش بده
👈 تو چالشها شرکت کن
👈 خودتو محک بزن
👈 اشتباهتو میگم
✅ نتیجه:
🥇 کمک به ترجمه متون عربی فصیح
🥈 دوره کردن عملی ادبیات
🥉 امتحان شفاهی
✅ مزایا:
🌟 رایگان بودن مطالب کانال
💊 فشرده بودن آموزشها
🥱 حذف مطالب اضافی
............................................
🛰ارتباط:
@Rakhshandel
............................................
کانال👇
https://eitaa.com/Matn_Khani/562
https://eitaa.com/Matn_Khani/562
🌹لطفا کانال ما رو رو به بقیه معرفی کنید🌹
هدایت شده از استاد عشایری منفرد
بسم الله
◀️ علت بی توجهی به نحو کوفه در تاریخ ادبیات عربی
#عباس_حسن ادیب برجسته معاصر مینوسد:
✍️مدتها در این اندیشه بودم که چرا بصریها با اینکه آراء نحویشان نابخردانه به نظر میرسد اما بازهم در عرف نُحات، #جمهور نامیده میشوند و مورد تقدیر و تأیید هستند و در مقابلْ نظرات نحویان کوفه هیچگاه مقبول و مورد ستایش واقع نمیشود در حالیکه از تأویلها و تقدیرهای نابجا پیراسته و به صواب و سداد نزدیکتر است؟ ...
🔰در حلّ این مسالهی بغرنج وامانده بودم تا اینکه یکی از مورخان برجسته برایم پرده از این راز برداشت و گفت: کوفه در قرن نخست هجری، کانون #شیعه و مرکز تجمع علویان بود و حکومت نوپای #عباسیان که از خیزش و شورش آنان در هراس بود، در پی آن بود تا این شهر و اندیشمندان و صاحبنظرانش از کانون توجه مردم دور و به تدریج فراموش شوند.
برای این کار تلاش دامنهداری را آغاز و سیاست زیرکانهای را پیریزی نمود و چنین بود که با اعطاء صله و جایزه به دانشوران بصره، از آنان تجلیل به عمل میآورد و آنان را با دادن پست و مقام از مقرّبان دربار قرار میداد تا در کانون توجه و عنایت مردم قرار بگیرند. بدین سان بود که افکار عمومی را از دانشمندان کوفه رویگردان و مردم را از پیرامون آنان پراکنده کردند تا آرای آنان نیز به انزوا کشیده شود.
📚مجلة مجمع اللغة العربیة بالقاهرة، ص124 ، دوره 31 ، ص 1068 و 1069:
#استاد_عشایری_منفرد
#ادبیات_عرب
#تاریخ
💯 کانال استاد محمد عشایری منفرد (حفظه الله)
🆔https://eitaa.com/ashayerimonfared
﷽
📚 نکات نحوی
⚜️ شماره 142
⚜️ «اسم تفضیل». قسمت 13
🗂 به هر حال، جایگیری فعل در مکان اسم تفضیل مشروط به شروطی است که به قرار ذیل است:
1️⃣ مسبوق به نفی باشد.
2️⃣ برای یک اسم جنس، نعت شود تا بتواند بدان اعتماد و تکیه داشته باشد.
3️⃣ مرفوعش اجنبی از منعوت باشد که بر خودش تفضیل پیدا کرده است. و به بیان دیگر، معنای مفضَّلیّت و مفضولیّت مطرح شود البته بین غیر کحل و خود کحل.
لازم به ذکر است، وجود این شرط سوم، صرفا در مقام لفظ، و رعایت قواعد لفظی ادبی است. از این رو، فرضیه بر این است که این قالب، به مانند اسمِ تفضیلِ معرَّف به الف و لام است و مفید معنایِ «ترین» است.
#أفعل_تفضیل
#مساله_کحل
✧❁ الذکر الحکیم ❁✧
🆔@Hojjat68Hekmat
🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽
📚 نکات نحوی
⚜️ شماره 143
⚜️ «اسم تفضیل». قسمت 14
🗂 به مثالهایی در این باب توجه شود:
♻️ «ما رأیت رجلا احسن فی عینه الکحل کحسنه فی عین فلان.»
♻️ «ما رأیت رجلا أکمل فی وجهه الاشراقُ منه فی وجه العبد الصادق.»
♻️ «ما شاهدت عيونا أجمل فيها الحور منه فى عيون الظباء.»
📂 در این مثالها میتوان فعلهای «یحسن»، «یکمل»، و «یجمل» را در جای «احسن»، «اکمل»، و «اجمل» جایگذاری نمود.
📂 پس مراد نحویها که میگویند «افعل تفضیل» توانایی رفع اسم ظاهر را ندارد مگر در «مساله کحل»، همین نکته است که مطرح شد.
📂 از این رو ضابطه رفع اسم ظاهر، همان جانشینی فعلِ هممعنا در جای اسم تفضیل است که به تفصیل بیان گردید.
♻️ پس معنا در عبارت اول چنین خواهد بود: کحل در چشمان فلانی به اوج زیبایی رسیده است و در چشم های دیگران چنین نمودی ندارد.
♻️ معنا در عبارت دوم بدین قرار:
ان کان الاشراق فی وجه العبد الصادق، کان هو الاکملَ ای یصل الی حدّ الکمال؛ و ان کان فی وجه غیره، لم یتحقّق هذا الحدّ.
#أفعل_تفضیل
#مساله_کحل
✧❁ الذکر الحکیم ❁✧
🆔@Hojjat68Hekmat
🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽
📚 نکات نحوی
⚜️ شماره 144
⚜️ «تعریف و تنکیر در أسماء عَلَم». قسمت 1
🗂 معرفه باید در کنار مفهوم مقابلش - یعنی نکره - تبیین شود.
از این رو، در ابتدا به توضیح مفهوم نکره میپردازیم.
📂 یک دستهای از مصادیق، در عین داشتن خصوصیات منحصر به فرد و خاص، در یک نقطهای اشتراک دارند و به آن نقطه مشترک، جنس گفته میشود و همین نقطه اشتراک است که باعث می شود واژهای به مانند واژه مرد بر تمامی این مصادیق اطلاق شود.
📂 حال، در معرفهای مثل عَلَم، چنین فرآیندی مطرح نیست یعنی فردی به نام زید بن علی، دارای مصادیق فراوان نیست تا بتوان از آنها، یک نقطه اشتراکی را انتزاع نمود.
#معرفه_نکره
#عَلَم
#تنوینِ_تمکّن
#تنوینِ_تنکیر
✧❁ الذکر الحکیم ❁✧
🆔@Hojjat68Hekmat
🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽
📚 نکات نحوی
⚜️ شماره 145
⚜️ «تعریف و تنکیر در أسماء عَلَم». قسمت 2
🗂 با لحاظ پست پیشین، ممکن است یک رندی بگوید که خود کلمه زید هم مشترک بین خیلی از زیدها است و لذا نام واحد، نقطه اشتراک ایشان است.
📂 بله این اندازه درست است و از این رو اگر از واژه زید، زیدِ مشترک میان همه افراد مسمّا به زید در نظر گرفته شود، این کلمه زید، نکره خواهد شد چون تعداد زیادی از مصادیق مشاهده شده که ایشان در یک نقطه با هم اشتراک دارند و آن چیزی نیست جز نام مشترک.
📂 بر این اساس است که میگویند عَلَم در فرض تثنیه یا جمع نکره میشود چون چند فرد در نظر گرفته شده که ایشان در یک ناحیه به نام اسم زید، مشترکاند.
#معرفه_نکره
#عَلَم
#تنوینِ_تمکّن
#تنوینِ_تنکیر
✧❁ الذکر الحکیم ❁✧
🆔@Hojjat68Hekmat
🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽
📚 نکات نحوی
⚜️ شماره 146
⚜️ «تعریف و تنکیر در أسماء عَلَم». قسمت 3
🗂 رد پای این مبحث، در بخش تنوین قابل مشاهده است.
📂 یکی از انواع تنوین، تنکیر است و برخی چنین طرح بحث میکنند که تنوینِ تنکیر در دو مورد قابلیت جریان دارد؛ در برخی از اسمفعلها مثل «صه» و «مه»، و در اسم غیر منصرف. از این رو همین که واژهای مانند «أحمد» متحمل تنوین شود، از وضعیت تعریف خارج شده و در زمره تنکیر وارد میشود.
پس «جاء أحمد.» یعنی «أحمدنامی آمد.»
📂 البته ممکن است گفته شود تنوین در اسم عَلَم غیر منصرف، همان تنوین تمکّن است و وجود این تنوین حاکی از مفقود شدن سبب عَلَمیت در این واژه است.
📂 قابل دقت است که با فقدان سبب عَلَمیّت، تنها سبب وزن الفعلی یارای مقابله با عدم پذیرش تنوین تمکن نخواهد بود و مسلّم است که در بحث حال حاضر، وصفیت قابلیت طرح ندارد چون فرض بر این است که معنای وصفیت در کنار عَلَمیت قابل جمع نیستند، فافهم.
#معرفه_نکره
#عَلَم
#تنوینِ_تمکّن
#تنوینِ_تنکیر
✧❁ الذکر الحکیم ❁✧
🆔@Hojjat68Hekmat
🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽
📚 نکات نحوی
⚜️ شماره 147
⚜️ «تعریف و تنکیر در أسماء عَلَم». قسمت 4
⁉️ سوال: نکره در عَلَمهای منصرف به چه نحو خواهد بود؟
📝 پاسخ: در اسمهای عَلَم غیر منصرف، صِرف وجود تنوین قرینهی دالّ بر نکره بودن است ولی در أعلام منصرف، نیازمند قرینهای مثل «مسمّیً بإسم زید» است چون اگر چنین قرینهای ذکر نشود، ظهور در یک فرد معیّن خواهد داشت مثلا وقتی گفته میشود «جاء زیدٌ»، بدین معناست که مراد از زید، در نزد گوینده و مخاطب یک فرد معیّن است.
📂 حال اگر مقصود متکلم این است که «یک زید نامی آمده است»، باید قرینه مذکور را بیاورد یعنی بگوید «جاء رجلٌ مسمّیً بإسم زید.».
#معرفه_نکره
#عَلَم
#تنوینِ_تمکّن
#تنوینِ_تنکیر
✧❁ الذکر الحکیم ❁✧
🆔@Hojjat68Hekmat
🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83