﷽
📚 نکات نحوی
⚜️ شماره 153
⚜️ مصدر و اسم مصدر. قسمت 1
🗂 پیرامون تعریف مصدر و اسم مصدر، بیان معروف و مشهوری مطرح است که مصدر ناظر به فرآیند و فعلیّت حدث است ولی اسم مصدر ناظر به برآیند، اتمام حدث و آن حالت پایانی که از تحقق حدث حاصل میشود است.
✅ اما محقّق یزدی (رحمه الله تعالی) از یک تعریف دقیقی یاد میکنند که به نظر میرسد از قوت خوبی برخوردار است.
📂 مصدر ناظر به حیثیت صدوری از فاعل است، ولی در اسم مصدر هیچ نگاهی به فاعل و حیثیت صدوری آن مطرح نیست، مانند گفتن و گفتار، نوشتن و نوشتار، نگاه کردن و نگاه، اندیشیدن و اندیشه، و ... .
📂 به بیان دیگر، در اسم مصدر، توجه به فاعل و حیثیت صدوری اصلا مطمح نظر نیست بلکه یک نگاه کلّی مورد نظر است مانند اینکه در استعمالات خود میگوییم: «این نگاه و این اندیشه را دوست ندارم.» و این چیزی جز همان اسم مصدر نیست بر خلاف اینکه بگوییم «این حرف زدن تو را دوست نداشتم.»
#مصدر
#اسم_مصدر
✧❁ الذکر الحکیم ❁✧
🆔@Hojjat68Hekmat
🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽
📚 نکات نحوی
⚜️ شماره 154
⚜️ مصدر و اسم مصدر. قسمت 2
🗂 در برخی از استعمالات، اسم مصدر را با فاعل همراه میکنند ولی قابل دقت است که در این موارد هم، فاعل اصلا موضوعیت ندارد بلکه فاعلِ نوعی مدّ نظر است مثلا وقتی گفته میشود: «اندیشه تو را دوست ندارم.» یعنی این اندیشه را دوست ندارم با اینکه تو الان بیانکننده این اندیشه بودی ولی اصلا تو موضوعیت نداری بلکه توِ نوعی مراد است.
#مصدر
#اسم_مصدر
✧❁ الذکر الحکیم ❁✧
🆔@Hojjat68Hekmat
🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽
📚 نکات نحوی
⚜️ شماره 155
⚜️ مصدر و اسم مصدر. قسمت 3
🗂 در تمامی زبانها، مقوله مصدر و اسم مصدر مطرح است چون نیاز هر زبانی است هر چند برای هر دو معنا، یک واژه وجود داشته باشد ولی در هر جملهای با لحاظ قرینه، یکی از این دو معنا مراد متکلم خواهد بود.
📂 به عنوان نمونه، به موارد ذیل توجه نمایید.
✅ عربی: غَسل و غُسل؛ توضّأ و وضوء؛ تسلیم و سَلام؛ اطاعة و طاعة؛ بَغاضة و بُغض
✅ ترکی: باخماخ و باخیش؛ گؤرمَخ و گؤروش؛ گِدمَخ و گِدیش؛ دانیشماخ و دانیشیخ.
✅ فارسی: شستن، و شست و شو؛ رفتار کردن و رفتار؛ نگاه کردن و نگاه؛ گریه کردن و گریه؛ خوابیدن و خواب.
#مصدر
#اسم_مصدر
✧❁ الذکر الحکیم ❁✧
🆔@Hojjat68Hekmat
🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
﷽
📚 نکات نحوی
⚜️ شماره 156
⚜️ مصدر و اسم مصدر. قسمت 4
🗂 در آموزش زبان انگلیسی، دو مفهومِ (infinitive) و (gerund) مطرح است که - به اشتباه یا با تسامح یا با عنایت خاص -، به اولی، مصدر گفته میشود و به دومی، اسم مصدر؛ و حال آنکه واژه اول بر مصدری اطلاق میشود که همشکل با فعل خود است و قابلیت استعمال به نحو مصدری ندارد، و واژه دوم به مصدری گفته میشود که با یک تغییر کوچکی در ساختار خود، قابلیت استعمال در جمله را دارا میشود که این اعمّ از مصدر مقرون به «ing»، یا مقرون به «to» در ابتدای آن است.
📂 خالی از ذکر نیست که اصطلاحسازی هیچ مؤونهای ندارد و اهل هر علمی این اجازه را دارند که اصطلاحات خاصّ به خود را داشته باشند و لذا اهل تعلیم زبان انگلیسی میتوانند به این دو مفهوم، اطلاق مصدر و اسم مصدر نمایند ولی باید این را تذکّر داد و بدان متذکّر شد که این دو مفهوم نباید با مصدر و اسم مصدری که در ادبیات بر گونه و مفهوم خاصی اطلاق میشود اشتباه گرفت.
📂 شایان ذکر است که مصدر مقرون به «ing» همان مصدر صریح است؛ و مصدر مقرون به «to»یِ در ابتدای آن، همان مصدر مؤوّل است. فرق میان مصدر صریح و مصدر مؤوّل در پستهای قبل تفصیلا توضیح داده شده است.
📂 در این زبان، همانطوری که ذکر شد، مصدر از نوع (infinitive) از لحاظ صرفی همان فعل خالی از هر گونه قیدی است مانند: Forget(فراموش کردن)، Remember( به یاد آوردن)، Regret (پشیمان شدن)، Try( تلاش کردن).
📂 لازم به بیان است که ظاهرا مصدرِ «ing»دار، مشترک بین مصدر و اسم مصدر است.
📂 این وضعیت تقریبا در زبانهای دیگر هم جاری است.
#مصدر
#اسم_مصدر
✧❁ الذکر الحکیم ❁✧
🆔@Hojjat68Hekmat
🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83
هدایت شده از با نهج البلاغه
بسم الله
دعوت از اساتید ادبیات به یک #چالش_ادبی؛ در «لا ابا لغیرکم»
« لاَ أَبَا لِغَيْرِكُمْ مَا تَنْتَظِرُونَ بِنَصْرِكُمْ وَ اَلْجِهَادِ عَلَى حَقِّكُمْ» (خطبه 179)
ظاهرا «اب» چون از اسماء سته است فقط زمانی میتواند اعراب به حرف بگیرد که مضاف باشد. پس در تعبیر «لا ابا لغیرکم»، کلمهی «اب» با اینکه مضاف نیست، چرا «الف» گرفته است!
1️⃣پاسخ شیخ ابوالبقاء:
شیخ ابوالبقاء متن را دچار اشکال نمیداند و درتوجیه آن گفته است: «برای این الف دو وجه جایز است: یکی اینکه الف، حرف اشباع و منقلب از فتحه باشد و وجه دوم این است که کلمهی «ابا» طبق لغت قبایلی به کار رفته باشد که همواره آن را با الف به کار میبرند».
2️⃣پاسخ ابن ابی الحدید:
ابن ابیالحدید (ج ۱۰، صص:۶۸ و ۶۹) اما معتقد است که اثبات الف در اینجا چندان فصیح نیست! وی توضیح داده است:
درباره «لا أبا لغیرکم»، افصح آن است که گفته شود: «لا اب لغیرکم» چنانکه شاعر نیز گفته است: ««أبي الإسلام لا أبَ لي سواه». اما اینکه گاهی عرب «اب» را با الف به کار میبرد و میگوید: «لا أبا لك»، از نظر فصاحت پایینتر از حذف الف (لا اب) است چون گوینده قصد داشته «اب» را اضافه کند و لام را هم به صورت زائده موکدة بین مضاف و مضافالیه آورده است مانند «يا تيم تيم عدي» اما این کار غرابت دارد چرا که حکم لاء نفی جنس این است که در نکره عمل کند اما وقتی «اب» اضافه میشود به «کاف»، معرفه میشود...! البته در پایان، توجیه ابوالبقا را هم ذکر کرده است. (متن ابن ابی الحدید را در این لینک بخوانید:
https://lib.eshia.ir/15335/10/68
↩️نظر شما چیست؟
✍️دیدگاهتان را به صورت خلاصه (در قالب متن و کمتر از سیصدکلمه) برای ادمین بفرستید.
#چالش_ادبی 7
┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄
🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
هدایت شده از با نهج البلاغه
بسم الله
پاسخ به #چالش_ادبی۷
✍استاد حجت الاسلام والمسلمین محمد نادری:
▫️ادعای ابن ابی الحدید: جمله «لا أبا لغیرکم» فصاحت چندانی ندارد زیرا «أبا» معرفه است در حالی که لای نفی جنس در معرفه عمل نمیکند. توضیح اینکه ثبوت الف «أبا» نشانگر اضافه به «غیر» است و اضافه مفید تعریف است. وأما اللام فمزیدة للتوکید.
▫️جواب نقضی به ادعای ابن ابی الحدید: راهکار شارح معتزلی، بدترین توجیه ممکن و البته نادرست است زیرا الف در قول عرب: «لا أبا لی» نیز ثابت است با اینکه میدانیم أسماء سته در صورت اضافه شدن به یاء متکلم، اعرابشان به حروف نیست بلکه تقدیری است.
▫️جواب حلی به ابن ابی الحدید: ادعای ابن ابی الحدید در صورتی مورد پذیرش است که «أبا» معرب به حروف باشد، در حالی که «أبا» به اثبات لام الفعل، اسم مقصور و گویشی مشهور در «أب» است، گفته میشود: «هذا أَباً» و «رأَيتُ أَباً» و «مَرَرْتُ بِأَباً»، مثل «هَذَا قَفاً» و «رأَيْتُ قَفاً» و «مَرَرْتُ بِقَفاً». (المحكم و المحيط الأعظم، ج10، ص 563 - تاج العروس ؛ ج19 ؛ ص128). ابن مالک نیز در الفیه به همین مطلب اشاره میکند: «وفي أب وتالييه يندر*وقصرها من نقصهن أشهر».
بنابراین «أبا» در «لا أبا لغیرکم» اسم لای نفی جنس و نکره و مبنی بر فتح مقدر است. و «لغیر» جار و مجرور، متعلق به محذوف، خبر لا است، به تقدیر: لا أبا موجودٌ لغیرکم، به معنای هیچ پدری مباد دشمنانتان را، یعنی آفرین بر آنان.
نکته: وجه بهره گیری از «لا أبا» نه «لا أبَ» این است که «لا أبا» جاری مجرای مثَل است و الأمثال لا تغیر. یعنی در اصل، این مثَل با گویش قصر (لا أبا) انشاء شده، هرچند برخی در آن اندکی تصرف کرده و به صورتهای مختلف از جمله «لا أبَ» درآورده است.
#چالش_ادبی 7
┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄
🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
هدایت شده از با نهج البلاغه
بسم الله
پاسخ به #چالش_ادبی۷
✍حجت الإسلام و المسلمین نعمت رئیسی:
آنچه در کلمات ادبا برای بنده در این زمینه جالب توجه تر بود، سخنی است که ابن جنی رحمه الله در خصائص جلد ۱ از ص ۳۴۲ تا ۳۴۷ و ذیل عنوان «باب فى التقديرين المختلفين لمعنيين مختلفين» به آن پرداخته است که خلاصه آن این است که:
الف نشان اضافه و در نتیجه تعریف است و در نتیجه وجود پدر را می رساند و لام نشان فصل و تنکیر و کارکرد لای نفی جنس است که عدم را می رساند روی هم به زیبایی، نفرین برای معدوم شدن پدر موجود را تداعی می کند.
البته ایشان این کلام را از ابوعلی فارسی گرفته است و در ابتدای باب، ادعای قیاسی بودن می کند و برخی ادبا گفته اند اگر هم قیاس نباشد کثرت دارد.
#چالش_ادبی 7
┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄
🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
هدایت شده از با نهج البلاغه
بسم الله
آخرین یادداشت درباره#چالش_ادبی۷
🟣خطای فاحش ابن ابیالحدید در تنقیص کلام امیرالمؤمنین علیه السلام
1️⃣خلاصهی ادعای ابن ابیالحدید به زبان ساده:
درجملهی «لا أبا لغیرکم» ابن ابیالحدید «أبا» را مضاف میداند تا اعراب نیابتی با حرف الف، توجیه شود.
برای اینکه اضافهی «اب» به «غیرکم»، موجّه باشد، لام را هم زائده بین مضاف و مضافإلیه محسوب میکند.
بعد، کلام مولا را به این مشکل میرساند که وقتی «اب» اضافه میشود، معرفه میشود در حالیکه اسم معرفه نمیتواند مدخول لای نفی جنس بشود. بنابراین کلام مولا فصاحت ندارد! (لینک کلام ابن ابی الحدید https://lib.eshia.ir/15335/10/68)
2️⃣خطای ابن ابیالحدید به زبان ساده
خطای اول ابن ابیالحدید این است که «اب» وقتی به نکره اضافه شود، معرفه نمیشود. دراینجا «غیرکم» نکره است. غیر از اسماء متوغل در ابهام است و با اضافه شدن به ضمیر «کُم» معرفه نشده است!
خطای دوم ابن ابیالحدید این است که گمان کرده تنها راه توجیه «الف» در کلمهی «أبا»، همین مضاف انگاشتن است در حالیکه طبق بیان ابوالبقا و ابوعلی فارسی و ابنجنی، راههای دیگری نیز وجود دارد.
#چالش_ادبی 7
┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
┄┅═✧☫ با نهج البلاغه ☫✧═┅┄
🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
﷽
📚 نکات نحوی
⚜️ شماره 157
⚜️ عدم توالی دو کلمه همطراز. قسمت 1
🗂 در تمامی زبانها، پشت سر هم ذکر نمودن دو کلمه – اعمّ از فعل، اسم و حرف - از یک خانواده صحیح نیست؛ مثلا دو حرف نفی، مُعاقَب هم ذکر نمیگردد.
📂 قابل توجّه است که مراد از این دو کلمه، آن دو کلمهای است که معانی متباینی از هم دارند مانند زید و عمرو. از این رو گفته نمیشود: «جاء زیدٌ عمروٌ». پس بدین منظور است که حرف عطف میان این دو کلمه ذکر میگردد.
#عدم_توالی_دو_کلمه_همطراز
✧❁ الذکر الحکیم ❁✧
🆔@Hojjat68Hekmat
🆔https://eitaa.com/joinchat/1290404153Cf2a3596a83