حسینیه ی شعرا
✍《 #شور 》 ▪️ #امام_حسین_ع ➕ قبله ی عاشقان بود ... 🎤 #محمود_کریمی @Hoseinie_Shoara
#لبیک_یا_حسین
عبد توام اگر ز کرم باورم کنی
پا بر سرم بنه که ز عالم سرم کنی
یا همچو شمع سوخته کن، قطره قطره آب
یا شعله ای ببخش که خاکسترم کنی
عمری به زخم های تنت گریه کرده ام
تا وقت مرگ، خنده به چشم ترم کنی
خار رهم، مگر به نگاه تو گل شوم
خاک در توام، تو مگر گوهرم کنی
یک عمر سائل در این خانه بوده ام
حاشا که وقت مرگ، جدا زین درم کنی
تنها شراب روح من از جام چشم توست
چشمی گشا که مست از این ساغرم کنی
یک عمر دوختم، به نگاه تو، چشم خویش
تا یک نگاه، در نگه آخرم کنی
از ذرّه کمترم، تو توانی به یک نگاه
برتر ز آفتاب جهان پرورم کنی
هرگز به جز در تو دری را نمی زنم
ای وای اگر گدای در دیگرم کنی!
من "میثمم" امید که محشور از کرم
با میثم علی به صف محشرم کنی
✍ #غلامرضا_سازگار
@Hoseinie_Shoara
حسینیه ی شعرا
✍《 #تک 》 ▪️ #حضرت_عباس_ع ➕تـــو وجه الله را وجــــهى | #محرم۹۷ 🎤 #محمود_کریمی @Hoseinie_Shoara
#لبیک_یا_عباس_بن_علی
تـو وجـهالله را وجـهـی تو ثارالله را جــانـی
تو در عین عطش دریای سر تـا پـا خروشانی
تو بـا زخـم تنـت سر تـا قـدم آیـات قـرآنی
تو هم سردار بیدستی و هم سقای عطشانی
تو باب حاجتی بابالمرادی اشجع الناسی
تو عباسی تـو عباسی تو عباسی تو عباسی
تـو مــانـنـد علی کــــرار امــا غیــر فـراری
تو با بیدستـــیات دسـت ولـی الله داداری
تو هم فرمانده هم سقای طفلان هم علمداری
علــم بـر شـانـهات بیـن علـمها شد علم آری
شهادت آبــرومندت ادب، ایثــار، فرزندت
رشادت سایۀ قامت شهامت طفل دلبندت
تو آن ماهی که در هر دل هزاران انجمن داری
تو آن شمعی که تا محشر هوای سوختن داری
تـو از سر تـا قدم قدر و جلال پنـج تــن داری
تـو آن شیـری که روح شیر حق را در بدن داری
تو خورشیـد سپهـر دامـن امالبنیـن استی
تو دست حق تو بازوی امیرالمؤمنین استی
به چون تو عبد صالح ذات ربالعالمین نازد
بـه آییـن علمـداریت ختــمالمـرسلین نازد
علی روز قیـامت هم بـه فرزندی چنین نازد
به دست از بــدن افتــادهات امالبنین نازد
سلامالله بر جسمت سلامالله بـر روحت
زیارت نـامه زهرا شده اندام مجروحت
تو در اوج عطش هم نـاز بـر آب روان کردی
تو در دریای خون سیر هزاران آسمـان کردی
تو صدها کـوه آتـش در دل دریا نهان کردی
تو هنگام جهـاد نفس خود را امتحان کردی
به دریا هم ادب هم استقامت را نشان دادی
سراپـا سـوختی امـا چه زیبـا امتحان دادی
تعالیالله چنـان سیلی زدی بـر صــورت دریا
کز آن سیلی به جوش آمد سراپا غیـرت دریا
نشد وصل لب خشک تـو آخـر قسمت دریا
در اینجا کاسۀ خون گشت چشم حیرت دریا
تو تا شام ابد از چشم دریا خواب را بردی
تو تا صبـح قیامت آبــروی آب را بردی
تو آن سقای بیدستی که شد دریا گرفتارت
بـه دور قبـر تـا روز جــزا آب اســت زوارت
بـه دریــا آب دادی از یـــم چشـم گهربارت
به روی آب مـانده تـا قیـامت نقـش ایثارت
نگاهت تا به آب افتـاد دیــدم تشنهتر گشتی
عطش را نوشجان کردی ز دریا تشنه برگشتی
ز نیش تیرها نـوش وجــودت زخم کاری شد
تنت سـر تا قدم چون باغ گلهای بهاری شد
علم افتاد و دست افتاد جان در بیقراری شد
برای غربتت بـر خاک اشک مشک جاری شد
تمام هست و بـود خــویـش تقـدیــم خـدا کردی
که در یک لحظه جان و چشم ودست و سرفدا کردی
تو در دریا نهـادی پا و دل بـر تشنگی بستی
تو سقایی و از جام عطش تا حشر سرمستی
تو با بیدستیات دست خدا را تا ابد دستی
تو تا روز قیامت همچنان بابالحسین استی
نه تنهـا روز عاشورا امیــر جیـش داداری
تو روز حشر هم پشت سر حیدر علمداری
تو عباسی که جبریل امین بوسیده دستت را
به یـاد کربلا امالبنیـن بـــوسیده دستـت را
چه میگویم امیرالمؤمنین بوسیده دستت را
به وقت دفن زینالعابدین بوسیده دستت را
ببــوسم پــای زوار حــریـم بـاصفـــایت را
کرم کن تا که«میثم»سجده آرد خاک پایت را
✍ #غلامرضا_سازگار
@Hoseinie_Shoara
#امام_حسین_ع
#شب_جمعه
عبد توام اگر ز کرم باورم کنی
پا بر سرم بنه که ز عالم سرم کنی
یا همچو شمع سوخته کن، قطره قطره آب
یا شعله ای ببخش که خاکسترم کنی
عمری به زخم های تنت گریه کرده ام
تا وقت مرگ، خنده به چشم ترم کنی
خار رهم، مگر به نگاه تو گل شوم
خاک در توام، تو مگر گوهرم کنی
یک عمر سائل در این خانه بوده ام
حاشا که وقت مرگ، جدا زین درم کنی
تنها شراب روح من از جام چشم توست
چشمی گشا که مست از این ساغرم کنی
یک عمر دوختم، به نگاه تو، چشم خویش
تا یک نگاه، در نگه آخرم کنی
از ذرّه کمترم، تو توانی به یک نگاه
برتر ز آفتاب جهان پرورم کنی
هرگز به جز در تو دری را نمی زنم
ای وای اگر گدای در دیگرم کنی!
من "میثمم" امید که محشور از کرم
با میثم علی به صف محشرم کنی
✍ #غلامرضا_سازگار
@Hoseinie_Shoara
حسینیه ی شعرا
✍《 #زمینه 》 ▪️#حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها #فاطمیه ➕دامن فردوس و دود! چگونه باور کنم؟ 🎤 #محمود_کری
دامن فردوس و دود، چگونه باور کنم؟
آتش و بیت ودود، چگونه باور کنم؟
حوریه و دیو زشت، وای از این سرنوشت
جنت و یاس کبود، چگونه باور کنم؟
حکم خدا و رسول، حرمت و قدر بتول
گشت فراموش زود، چگونه باور کنم؟
سوی بهشت حجاز، بولهب آورده باز
بار حَطَب جای عود، چگونه باور کنم؟
پیش روی باغبان، آمده دست خزان
بر ورق گل فرود، چگونه باور کنم؟
دری که روح الامین، بر آن گذارد جبین
خصم به آتش گشود، چگونه باور کنم؟
خوردن نان و نمک، آتش و غصب فدک
اجر رسالت نبود، چگونه باور کنم؟
حق علی را همه، با زدن فاطمه
خصم تلافی نمود، چگونه باور کنم؟
«میثم» از اعماق دل، ناله بزن متصل
ظلم گذشت از حدود چگونه باور کنم؟
#غلامرضا_سازگار
@Hoseinie_Shoara