eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
131 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
نماز امشب خیلی آسونه از دست ندین التماس دعا🙏 در شب بیست و سوم ماه رجب، دو رکعت نماز-در هر رکعت سوره‌ى «حمد» یک بار و سوره‌ى«و الضّحى» پنج بار-، خداوند در برابر هر حرف و به تعداد هر مرد و زن کافر، یک درجه در بهشت به او عطا می‌کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14001207eheyat-motiee-roze2.mp3
2.02M
|⇦•عمری زدیم از دل صدا... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
|⇦•عمری زدیم از دل صدا... #روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام ب
عمری زدیم از دل صدا، باب الحوائج را خواندیم بعد از ربنا، باب الحوائج را روزیِ ما کرده خدا، باب الحوائج را از ما نگیرد کاش، یا باب الحوائج را هرکس صدایش کرد، بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد، پاره نخواهد شد یادش بخیر آن روزها که مادرِ خانه گه گاه میزد پرچمی را سر درِ خانه پُر می شد از همسایه ها دور و بر خانه یک سفره نذری، قدر وُسع شوهر خانه مادر پدرهامان همین که کم میاوردند یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند عَصر سه شنبه خانه ی ما رو به را می شد یک سفره می افتاد و درد ما دوا می شد با اشک،وقتی چشم مادر آشنا می شد :محسن عرب خالقی *مادرم به روضه خون میگفت: سفرهٔ موسی ابن جعفر دارم، روضهٔ موسی الکاظم برام بخون، روضه خون شروع می کرد روضه خوندن، اینجوری میخوند: «یه وقت دیدن در زندون باز شد، چهار تا غلام سیاه این بدن نحیف رو روی تخت پاره گذاشتن، هی صدا میزدن: "أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَرَى الْخَبِيثَ بْنَ الْخَبِيثِ‏ فَلْيَخْرُج‏‎.‎"میگفتن :"هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَةِ فَاعْرِفُوهُ"...» مادرم چادر گلدارش رو روی صورت میکشید، برات ناله میزد... روضه خون باز شروع می کرد به روضه خوندن، میگفت : «صدا به گوش عموی هارون الرشید رسید، گفت چه خبره؟ گفتن: بدن موسی ابن جعفر رو از زندان بیرون آوردن ، اهانت میکنند، بی احترامی میکنند...عموی هارون پابرهنه به راه افتاد، عبا برداشت، عمامه برداشت، گفت: برید بدن رو بگیرید. بدن رو آوردند در بازاری به نام "سُوق الریاحین‌" گذاشتن . گفت منادی صدا بزنه: "أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَرَی الطَیب بْنِ الطَیب فَلْیَخٰرُجٰ" هرکسی میخواد بدن این آقای پاک رو ببینه باهاش وداع کنه بیاد، تشیع جنازه ی باشکوهی شد، مردم همه آمدند...» اینجا بود که میدیدم مادرم روی پا میزد هی میگفت: غریب کربلا حسین ... *
14001206eheyat-bazri-zamine.mp3
2.64M
|⇦•دوباره از دل سیاه زندان... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس حاج محمدرضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
|⇦•دوباره از دل سیاه زندان... #سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه ا
دوباره از دل سیاه زندان میاد صدای ناله ی ضعیفی از نفسای یوسف فاطمه نمونده غیر خِس خِس خفیفی نوری که برا اهل جهان مثل یه گنجه سهم همه ی ثانیه هاش آهِ و رنجه حالا نداره هیچ رمقی زیر شکنجه تک‌و تنها، توی زندون، براش فرقی نداره روز و شب رو سجاده، با گریه، داره میخونه"خَلِّصٰنِی یا رَب" آه! واویلا، آه! واویلا... تموم آدما قبول دارن‌ که زخم زبون یه خنجرِ بُرَّنْدَه است برا کسی که کوه غیرت باشه بردن اسم مادرش کُشنده است «گفت: زتازیانه و سیلی تو‌ندارم باک به ناسزای تو برمادرم هراس دارم » تا حرف علی رو میزنن با بغض و کینه وقتی زیر پا حُرمت مادر و میبینه سر وا میکنه توی دلش زخم‌ مدینه در ودیوار ،نوک‌مسمار، بمیرم رو‌خاک‌افتاده‌ مادر رخ نیلی ،زدن سیلی، جلو‌ چشم بارونیِ حیدر آه! واویلا، آه! واویلا... چیا سرش آوُرده بودن مگه؟ که‌ جای سالمی نداره تنش این سند غربت آقامونه زنجیر و وا نکردن از گردنش با اینکه پُر از زخمه ولی بال و پری هست توی قتلگاه شهید شده اما سَری هست میشه بدنش غسل و کفن تا پسری هست ته گودال، تنِ پامال، دارن اسبا میتازن رو‌ پیکر جلو‌چشمِ، تَرِ خواهر، به روی نیزه رأس برادر به گوش خاک سپردم تنت بپوشاند بد است کسی ببیند تو را عریان به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای ولی نعمتِ ایران پدرت را کشتند آه ، ای شاهِ خراسان پدرت را کشتند در میان حرمت سینه زنان می گوییم ... وامصییت که رضا جان پدرت را کشتند آنقَدَر از نفس حیدری اش ترسیدند ... آخر از ترس ، هراسان پدرت را کشتند چارده سال ، سیه چالِ بلا جایش بود عاقبت در دلِ زندان پدرت را کشتند از بلا هر چه که می شد به سرش آوردند امتِ دور ، ز انسان پدرت را کشتند اشک ، در چشم و به لب ناله ی "خَلِّصْنی" داشت در عوض با لب خندان پدرت را کشتند تا که دیدند کسی نیست ، که یاری ش کند ... چقَدَر ساده و آسان پدرت را کشتند حتما آن لحظه که بارید ، برای جدش ... موقع بارش باران پدرت را کشتند گر چه از فرطِ شکنجه بدنش آب شده ... تو بگو با لب عطشان پدرت را کشتند ؟ گر چه اصلا غُل و زنجیر ، لباسش شده بود کِی دگر با تن عریان پدرت را کشتند
4_5816564244925123380.mp3
2.09M
دوباره رزقمون زياده، ديگه از اين نميشه بهتر خدا گذاشته روزيمونو، توو سفره هاى موسى بن جعفر آه،خاك حرم تو روى چشَم آه،به خاطر تو نفس مى كشم آه،آرزومه كاظمينى بشم آه، بيمه ى تو كردم اين بدنو آه،تو مى گيرى دست سينه زنو آه،بده آقا حاجتاى منو رد غل و زنجيرا،روى بدنت افتاد من زندونى دنيام،تو زندونى بغداد اى واى،آه و واويلا ........ با اينكه تو قبله ى عشقه، تموم اهل آسمونى بگو بهم برا چى آقا، معذب فى قعر سجونى آه،خون دل از چشات اومده آه،چى به سر ساق پات اومده آه،فاطمه برا عزات اومده آه،دل تو خون از زمونه شده آه،روضه ى تو مادرونه شده آه،روزى تو تازيونه شده اسمترو رضاى تو، تا دم مى گيره امشب با گريه ى معصومه،گريه ام مى گيره امشب اى واى،آه و واويلا ...... دوباره موقع وداع و،دوباره موسم عزا شد به سرزنان شدم كه امشب،سيا به تن امام رضا شد آه،آقاى ما ديده داغ پدر آه،يه كبوترى و بى بال و پر آه،دارن ميارن رو تخته در آه،ديگه ساعت جدايى شده آه،دوباره دل عاشورايى شده آه،گريز ما كربلايى شده با اينكه برا بابات،هفت تا كفن آوردند اما ز تن جدت،اون پيرهنم بردند اى واى،ابى عبدالله
4_5816564244925123378.mp3
1.11M
میون زندونمو نفس بُریدم خدا لحظه های آخرم برس به دادم رضا توو غُل و زنجیرمو شکسته بال و پرم یه جای سالم دیگه نمونده روو پیکرم روزه ام و وای از غصه ها افطارم شد تازیوونه ها وای غریبم آه غریبم ....... خدا می دونه پُر از کبودیه دست و پام برای معصومه ام دیده به راهه چشام سِندیه ملعون مُدام زخم زبون میزنه با سیلی و با لگد چه بی امون میزنه بین غربت قلبم خون شده حال و احوالم محزوون شده وای غریبم آه غریبم ...... توو اوج دلواپسی یادِ غم کربلام تشنه ام و فکر اون تشنه لب قتلگام شهیدی که از جفا شد هدف نیزه ها افتاده بود روی خاک جلو چشِ عمه ها این دَم آخر با شور و شین گریونم واسه جدّم حسین وای حسینم آه حسینم
4_6021781480294843921.mp3
409.4K
زندان شده نورانی از ماه جمال تو دشمن به غل و زنجیر بسته پروبال تو دلها از داغ تو گردیده مضطر جانم فدایت یا موسی ابن جعفر یا باب الحوائج موسی ابن جعفر نور بصر زهرا از چه شده زندانی در بند غل و زنجیر آن جلوه ربانی با بغض و کینه میزد بی بهانه دشمن بر پیکر تو تازیانه یا باب الحوائج موسی ابن جعفر این زهر ستم آخر آتش زده بر جانت زهرا به جنان گرید برحال پریشانت برلب داری دم آخر نوایی ای رضا ای رضاجانم کجایی یا باب الحوائج موسی ابن جعفر لب تشنه دم آخر یاد شهدا بودی باذکر حسین جانم در کرببلا بودی در تشییع پیکرت شد جسارت اما نرفته دخترت اسارت یا باب الحوائج موسی ابن جعفر شوری دگر اندازد یاد حرمت در دل ما را بطلب یکشب مارا تو بدان قابل ما زنده از فیض نام حسینیم عاشق و دلداه کاظمینیم یا باب الحوائج موسی ابن جعفر
◼️ به فدای آن امامی که تاوانِ گناهِ شیعیان را به جان خرید... از امام موسى بن جعفر(علیهماالسلام) نقل شده است که فرمودند: إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِی ▪️خداوند عزوجل بر شيعیان غضب كرد، پس مرا مخير ساخت كه يا من و يا آنها فدا شويم، به خدا من با دادن جان خودم ايشان را حفظ كردم. 📚الكافی، ج‏۱، ص۶۴۶ 🔹تاریخ اینگونه وضعیت امام(علیه السلام) را شرح می دهد که؛ لا یَزالُ یَنتَقِلُ مِن سِجنٍ اِلَی سِجنِ ▪️آن حضرت همواره از زندانی به زندان دیگر منتقل می شد. 📚مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۳۲