eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
131 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
محمدرضا+طاهری-+نشسته+برق+شادی-+میلاد+امام+حسن+عسگری.mp3
4.6M
🌹 🌹 🎤مداح :حاج محمدرضا طاهری 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 نشسته برقِ شادی تویِ چشمایِ هادی ملائک دم گرفتند ، با آهنگِ منادی از همه سری ، عزیز حیدری خوش اومدی امام عسکری ...💐 اومده آیئنۀ خدا ، نوادۀ علیِ مرتضی دومین امیرِ سامرا،رسیده سومین ابن‌الرضا🌸 تو مدینه گل میبارن اسمشُ حسن میذارن ..💐 از همه سری ، عزیز حیدری خوش اومدی امام عسکری ...🌸 گلِ بابُ المرادِ،که عطر و بوش زیادِ خدا امشب چه ماهی،به هادی هدیه داده تاجِ سروری ، خدایِ دلبری خوش اومدی امام عسکری ...💐 نشسته برقِ شادی تویِ چشمای هادی ملائک دم گرفتند ، با آهنگِ منادی از همه سری ، عزیز حیدری خوش اومدی امام عسکری ...🌸 مقدمش به دل صفا میده،به خلقتِ خدا بها میده ای گدایِ سامرا بیا،آقا براتِ کربَلا میده ضریحِ شش گوشه داره برامون کم نمیذاره ...🌸 از همه سری ، عزیز حیدری خوش اومدی امام عسکری ...💐 تویی وردِ زبونم،تویی آروم جونم سرودِ سال بعدُ،تو سامرا میخونم ...🌸 نسلِ کوثری،شفیع محشری خوش اومدی امام عسکری ...💐 نشسته برقِ شادی تویِ چشمای هادی ملائک دم گرفتند ، با آهنگِ منادی از همه سری ، عزیز حیدری خوش اومدی امام عسکری ..🌸. سفره ‌داری و زبون زدی،میون آقاها سرآمدی اَیُهَا الزَکی العسکری،حسن حسن ابا محمدی💐 پدرِ صاحبِ مایی ... ثمرِ خونِ خدایی ... نشسته برقِ شادی تویِ چشمای هادی ملائک دم گرفتند ، با آهنگِ منادی از همه سری ، عزیز حیدری خوش اومدی امام عسکری 💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5802895502915668228.mp3
17.94M
🌹 🌹 🎤مداح :کربلایی مجتبی رمضانی ✍شاعر:کربلایی مجید مراد زاده 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 یابن الطاها،زندگیم فداته یابن الزهرا(س) موج دریا ،میزنه با نبض تو ای آقا تو صدای نبض و هر طپش قلب من نیرو میگیرم اقا وقتی میگم حسن دنیا بی نام شما تاریکه و سرده بزا اینجوری بگم روشن و بی پرده نور میگیره خورشید از حُسن جمال تو ماه به دوره قمر روی تو میگرده جانم حسن جانم حسن 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 دلبر دلبر،به خدا هستی تو آقا محشر عشق دلها ،پدر امام عصری مولا خورشید سامرا ای عشق محترم امام عسکری(ع) آقای با کَرم تو کرامت بی نظیری یا اباالمهدی(عج) وارث شاه غدیری یا اباالمهدی(عج) خوب می‌دونم لحظه ی نزع و گرفتاریم دستای من و میگیری یا اباالمهدی(عج) جانم حسن(ع) 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 ای دلدارم،میدونی که خیلی دوست دارم عمرم جونم، پای عشقت تا ابد می مونم صفا،داری حسن (ع) ماه قبله نما وفا داری حسن(ع) مثل جدت رضا(ع) عاشقی یه دردیه که درد سر داره وقتی که کرامت از دست تو می‌باره به دو دنیا نمی‌دم یه تار مو تو نو این معامله یه آسمون ضرر داره جانم حسن،جانم حسن(ع) ✅بندحیدری حیدر حیدر پهلوونه بی بدیلی خیبر حیدر حیدر می‌کنه با ذوالفقارش محشر تو میدون تا میره حیدر شیر عرب علی میره جلو لشکر میرن عقب با همون جاذبه و قدرت یزدانی با رجزهای (طویل)قریح وفوق طوفانی همه ی پهلوونا پیشش زدن زانو مرهب و عبدود از تیغش شدن فانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#روضه #شهادت_حضرت_معصومه 🎤حاج حسن شالبافان
. سلام الله علیها _حسن ●•┄༻↷◈↶༺┄•● هر کس گدایی می‌کند بر ساحت زهرا باید بیاید قم بیاید خدمت زهرا معصومه یعنی نور، یعنی عصمت زهرا پیداست در صحن و سرایش جنت زهرا مانند زهرا روشنایِ خانه این بانوست راضیه و انسیه و حنانه این بانوست کوثر شده زهرایِ اطهر می‌شود بی شک انسیه الحورای دیگر می شود بی شک معراج را معنا و مظهر می شود بی شک بندِ دل موسی بن جعفر می شود بی شک *اومدن یه عده درِ خانۀ آقا در زدن .. با حضرت کار داشتن، فرمودن آقا نیستم رفتن بیرونِ شهر چه کار دارید؟ سوال داشتیم محضرِ امام کاظم .. سوالتون چیه؟! سوالا رو گرفتن جواب دادن .. بر میگشتن تو راه بر خوردن به امام کاظم سلام الله، سلام و احوال پرسی کجا بودید آقاجان منزل شما بودیم سوال داشتیم .. سوال ها رو دخترتون فاطمه معصومه جواب دادن .. حضرت فرمودن ببینم جوابِ سوال ها رو تا نگاه حضرت افتاد دیدن حضرت هی می فرماید: «فداها أبوها ..» نمیشه ساده از این جمله گذشت .. امام معصوم داره اینطور می فرماید «فداها أبوها ..» این جمله رو دیگه کجا، کدوم بابا به کار برد ؟.. اینجا اگه اینا شنیدن بابا به قربونت بره همه دوست بودن، مُحب بودن .. اما یه جا دیگه سراغ دارم یه بابا گفت فاطمه جان فداها أبوها .. کاری کردن بین در و دیوار هی گفت بابا ..* بابا اگر این است دختر باید این باشد چون فاطمه حق است اُم المؤمنین باشد وا می‌شود سجاده‌اش، وا می‌شود درها درهای الطاف خداوندی به نوکرها از نسل اسماعیل‌ها تا نسل هاجرها در محضرش از فضه‌ها هستند و قنبرها در کهکشانش شاعران منظومه می‌گویند معصوم ها یا حضرت معصومه می‌گویند دستِ کریمه برکتش مثل کریمان است قم ظاهراً خشک است، در باطن گلستان است باران نمی خواهد همیشه نورباران است هر زائر قم زائر شاه خراسان است محتاجم و دور کس دیگر نمی‌گردم از محضر او دست خالی بر نمی‌گردم *وقتی این خانمُ دفن کردن یه عده رفتن طوس محضرِ امام رضا حضرت یه نگاه بهشون کرد فرمود ما یه امانتی تو شهرِ شما داریم .. یه فاطمه از ما تو شهرِ شما دفن شده .. زیارتش میرید یا نه .. لذا اونجا حضرت فرمود هرکسی خواهرم در قم رو زیارت کنه انگار منه امام رضا رو زیارت کرده ..* چون فاطمه نور است و شرحی در بیانش نیست چون زینب است و جز رضا ورد زبانش نیست گرچه شکسته، حرفی از قد کمانش نیست بر آسمان نیزه ماه کاروانش نیست بیکس نشد یک لحظه هم در این مسیر اصلاً بیمار شد اما نشد اینجا اسیر اصلاً باید از آقا گفت یا خواهر که تنها شد او را زدند اشرار بالا سر که تنها شد گودال شد عرش خدا مادر که تنها شد غارت شد از هر گوشه ای پیکر که تنها شد در ازدحام خیمه زینب ناتوان افتاد روبندۀ زن‌ها به‌دست این و آن افتاد شاعر :سیدپوریا هاشمی _ رضا دین‌پرور آی گریه کن ها؛ هفده روز این فاطمه تو شهر قم مهمان بود .. انقدر احترامش کردن، انقدر فهمیده بودن طوری شد زن ها اومدن به شوهرهاشون گفتن این چند روزه از اینجا عبور نکنید گفتن چرا؟ گفتن آخه یه فاطمه تو این خونه ست .. آخ برات بمیرم برات مادر، نامرد بی هوا زد تو صورتش .. بعد هفده روز هم که بی بی از دنیا رفت، چه تشییع جنازه ای کردن اهالی قم تو تاریخ نوشتن محل دفن بی بی قبلا باغی بوده، قبر رو سادات و بزرگان شهر قم آماده کردن آخه دخترِ امام احترام داره .. لذا وقتی بدنُ گذاشتن زمین هیچ کسی جرات نمی کرد به این بدن دست بزنه .. همه رفتن عقب خدا چه کار کنیم ..(خبره های روضه جلوتر رفتن ..) یه وقت دیدن دو تا سوار از سمت قبله دارن میان ..( ان شالله هیچ وقت داغ مادر نبینی ..) یه وقت اگه بخوان بدن یه خانمُ دفن کنند اول از همه یکی میگه نامحرما برن کنار، باید دو تا محرم باشن .. لذا میگن امام رضا اومد، جواد الائمه اومد .. این بدنُ با احترام نماز خواندن بدنُ دفن کردن .. باید یکی بره داخل قبر، یکی هم از بالا بدن رو روانۀ خانۀ قبر کنه .. ( چی میخوام بگم؟) اگه این روایت چهل و پنج روزِ شهادتِ بی بی رو بخوام بگم مثه این شبا علی هی رفت تو قبر بیرون آمد .. هی نگاه به قبر میکرد نگاه به فاطمه می کرد .. قهرمان خیبر به چه کنم، چه کنم افتاد .. یه وقت دید دو تا دست شبیه به دستان پیغمبر .. هی میگفت الی .. این دو تا بدن .. یه جا دیگه هم برات بگم .. بنی اسد هی نگاه به این بدن می کردن یه وقت دیدن یه سوار از سمتِ قبله آمد .. بنی اسد کنار برید .. من این بدن ها رو خوب می شناسم .. برید یه قطعه بوریا بیارید .. ای بی کفن .. به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند ــــــــــــــــــ .
4_5787480087901241424.mp3
5.33M
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی جواد مقدم ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سیده ی شهر قمو     سر تا به پا منزلتی خواهر شاه مشهد و    مظهر نور رحمتی مثال بانوی دمشق     تو عاشق برادری چشم به راه برادرت   تو لحظه های آخری دلت گرفت از غصه ها  از این دنیای بی وفا میگفتی زیر لب چنین     رضا بیا رضا بیا بیا مهتابم کنار من  بیا ماه شام تار من               بیا ببین حال زار من وای وای وای (رضای من ای رضای من) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ نم نم اشکتون بی بی    چکیده رو صورتتون واسه ملاقات رضا       اجل نداد مهلتتون گریز روضه ی شما      روضه ای از اسارته گریه ی صاحب الزمون   واسه همین عبارته اسیری قسمتت نشد   شکسته حرمتت نشد مثه قد زینب،بی بی    خمیده قامتت نشد ندیدی بر روی نیزه ها  چهل منزل در بر اعدا                    سر خونین برادر را وای وای وای (حسین جانم ای حسین جانم) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ روزی که اومدی به قم   به اونجا بخشیدی حیات تموم مردم اومدن         با سلام و با صلوات کسی بهت طعنه نزد      از دوریه برادرت بهت نزد زخم زبون     کسی نکرد مکدرت از بالای مناره ها      کسی نزد سنگ جفا خداروشکر نبردنت    تو مجلس نامحرما خرابه ها منزلت نشد   غم معجر مشکلت نشد                 و کعب نی قاتلت نشد وای وای وای (امان امان از دل زینب )۲
▪️🎤رۅضِہ جــــــــــانسۅزِ بے بے معصۅمہ و گریز به ڪرببلا... 🍂🏴🍂🏴🍂🏴🍂🏴🍂🏴🍂🏴 السلام علیک یا بنت رسول الله،السلام علیک یا بنت موسی ابن جعفر یا اخت الرضا یا عمة ولی الله یا اخت ولی الله یا بنت ولی الله اشفعی لی فی الجنة بریم کنار حرم فاطمه معصومه ،امام صادق علیه السلام فرمود هر کی میخواد ما اهل بیت و زیارت کنه ،قم ،فاطمه معصومه رو زیارت کنه ،خیلی مقام داره همه از درکش عاجزند، ای عمه ی بزرگوار امام زمان دیده بر راهم و با گریه کمی آرامم 2 محتضر، خسته، از این بی کسی ایامم ازهمان کودکی ام روزی من هجران شد چهارده سال هم از وصل پدر ناکامم ▪️چهارده سال بابام رو ندیدم براش خواستگار زیاد میومد ،می فرمود تا بابام رو نبینم .... از تو یک نامه فقط مانده برایم چه کنم؟ شده تسکین به همین نامه کمی آلامم ▪️نامه ی امام رضا براش باقی موند چقدر خوب شد اینجا سروکارم افتاد میهمانِ قم و این سلسله خوش نامم وقتی آمد وارد شهر قم شد بزرگان از علمای قم همه پا برهنه رفتن استقبال بی بی اونقدر براش گل آورده بودن گفتن عمه ی امام خواهر امام دختره امامه... چقدر خوب شد اینجا سروکارم افتاد میهمانِ قم و این سلسله خوش نامم چشم ناپاک نیفتاده سوی محمل من فکر آوارگی زینبو شهر شامم،....آی مردم.. جز سلام،از همه یک بی ادبی نشنیدم سربازار ندادست کسی دشنامم داغها دیدم اگر بی کس و تنها نشدم دست بسته سرهر کوچه تماشا نشدم عزتم را نشکستند خیالت راحت داره با امام رضا حرف میزنه عزتم را نشکستند خیالت راحت داره با امام رضا حرف میزنه عزتم را نشکستند خیالت راحت غیرتم را نشکستند خیالت راحت پر خاکی ننشسته به روی چادر من حرمتم را نشکستند خیالت راحت کسی از بام به پیشانی من سنگ نزد صورتم را نشکستند خیالت راحت مثلِ کوفه وسط خطبه ی من کف نزدند صحبتم را نشکستند خیالت راحت دست بر سینه مودب همه ره وا کردند شوکتم را نشکستند خیالت راحت ▪️برا زینبم همین کارها رو کردن با لگد باز نکردند درِ بیت النور خلوتم را نشکستند خیالت راحت قم کجا شام کجا غربت سادات کجا سرِ بر نیزه و دروازه ساعات کجا حالا آگه میخوای خوب گریه کنی بسم الله... دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند ما که از کوچه فقط خاطره ی بد داریم شود این حادثه تکرار خدارحم کند ▪️سیدها به من اجازه میدن یکی دو جمله بگم.... یک زن و قافله و خنده نامحرم ها بر اسیران گرفتار خدا رحم کند وای وای وای دست انداخت یکی پرده ی محمل را کند جلوی چشم علمدار خدا رحم کند ▪️با هزار خجالت با هزار سرافکندگی عرض میکنم راهشان از گذر برده فروشان افتاد اینهمه چشم خریدار خدا رحم کند ای جانم زینب .... زینب از دور صدا زد نزنیدش با سنگ یک سر و اینهمه آزار خدا رحم کند 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 میون اون همه شلوغی چشمم افتاد به سر بریده صدا زد : نیزه داران همه مستند نیفتی پایین 2 حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند زنی از بام صدا زد که کدام است حسین نوبت من شده این بار خدارحم کند حسین ......🍃🍃🍃🍃 حالا روضه بخونم دلهاتون رو ببرم کنار حرم فاطمه معصومه سلام الله علیه،بدن بی بی رو برداشتند میان تابوت ، همه ی قم ، اطراف،سیاه پوشه" آنقدر مردم برا تسلیت گل آوردند پیکر خانم میان تابوت بین گل ها غرق شد کنار قبر آوردند ،آی... شنیدید اون شخص میگه دیدم دو تا سوار اومدن همه کنار رفتن اختیار از همه گرفته شد،این بدن رو میان خاک گذاشتند ای وای ای وای میگم بدن این فاطمه رو روز برداشتن ،بدن این خانم رو خوب تشیع کردن همه گل آورده بودن ،سلمان میگه در خانه ی علی باز شد دیدم یه بدنی رو غریبانه بیرون آوردن حسنین جلو جنازه ،مظلوم عالم سر برهنه پا برهنه دنبال جنازه یه وقت شنیدن یه کسی صدا می زنه مادر مادر اماه ....،کیه داره جانسوز ناله میکنه دختر علی زینبه ،اینجا دنبال تابوت مادر دوید ،اصلا مثل اینکه دویدن شده سهم این خانم  راوی میگه از خیمه ها یه زنی بیرون اومد دودستش رو، رو سر گذاشت فنادا به صوت الحزین ......،یا حسین ..... 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم سال‌ها منتظر روی برادر بودم روی قبرم بنویسید جدایی سخت است این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم سال‌ها می‌شود از پیرهنش بی خبرم روی قبرم بنویسید ندیده رفتم با تن خسته و با قد خمیده رفتم بنویسید همه دور و برم ریخته‌اند چقدر دسته‌ی گل روی سرم ریخته‌اند چقدر مردم این شهر ولایی خوبند که سرم را نشکستند، خدایی خوبند بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد چادرم دور و برم بود و به پایی نگرفت معجرم روی سرم بود و به جایی نگرفت ...من کجا، شام کجا، زینب بی یار کجا؟ من کجا، بام کجا، کوچه و بازار کجا؟ بنویسید که عشّاق همه مال هم‌اند هر کجا نیز که باشند به دنبال هم‌اند گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید... روی قبرش بنویسید برادر بوده سال‌ها منتظر دیدن خواهر بوده روی قبرش بنویسید که عطشان نشده بدنش پیش نگاه همه عریان نشده بنویسید کفن بود، خدایا شکرت هر چه هم بود، بدن بود، خدایا شکرت یار هم آن قَدَری داشت که غارت نشود در کنارش پسری داشت که غارت نشود او کجا، نیزه کجا، گودی گودال کجا؟ او کجا، نعل کجا، پیکر پامال کجا؟ * * بنویسید سری بر سر نی جا می‌کرد خواهری از جلوی خیمه تماشا می‌کرد ✍
ماییم گدای حضرت معصومه محتاج عطای حضرت معصومه همراه رضا ز دیده خون می باریم در روز عزای حضرت معصومه آمد ز مدینه تا که در قم باشد در مملکت امام هشتم باشد شاید که خدا نخواست تا مرقد او مانند مزار فاطمه گم باشد در سر هوس دیدن دلبر دارد بر سینه ی خود داغ برادر دارد افسوس که تا دیار ساوه آمد دیگر نتوانست قدم بردارد زخمی به جگر داشت و در تب میسوخت از داغ برادرش مرتب می سوخت هر جا که سر دردِ دلش وا می شد می گفت : " امان از دل زینب " می سوخت با ناله دو چشمان ترش را وا کرد تا سِیر کند دور و برش را ، وا کرد نومید ز دیدن برادر بود و با ذکر رضا بال و پرش را وا کرد صد آه اگر بر جگرش افتاده هر چند جدا ز دلبرش افتاده کِی بر بدن برادرش رقصیدند ؟ کی دست کسی به معجرش افتاده او خواهر یک امام بود و زینب... ! او شاهد احترام بود و زینب... ! ظلم بسیار اگر چه دید ، اما کِی - در مجلسی از حرام بود ؟ و زینب...!
هم غمِ اشک دو خواهر،دو برادر را کشت هم فراق دو برادر که دوخواهر را کشت هر دو تا داغِ بزرگیست برای زهرا وای از غصّۀ اولاد که مادر را کشت خواهری در قُم و از هجرِ برادر جان داد کوفه و شام هم آن خواهرِ دیگر را کشت آه ای حضرت معصومه بمیرم بی بی غربت تو به خدا شیعۀ حیدر را کشت پیش چشمت به رضای تو جسارت شد؟ نه دید زینب که عدو سبط پیمبر را کشت کرد خورشیدِ سرش بر افقِ نیزه طلوع گیسوی درهمِ او خواهرِ مضطر را کشت جان گرفت و به لبش آیۀ قرآن گل کرد خیزران صوت رسای لب وحنجر را کشت دلِ شب داخلِ ویران، سر خونینِ حسین در طبق آمد و این منظره دختر را کشت