eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
131 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
قدّ و بالای ، از چشم دیدنی ست وای! وقتی می‌رسد دریا به دریا دیدنی ست
مداحی آنلاین - ببین باید چه دریایی - سیدمهدی حسینی.mp3
4.86M
🏴 🏴 🎤مداح :حاج سید مهدی حسینی ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی، که همراه امیری، چون امیرالمؤمنین باشی ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت، که در بین زنان، تنها تو عباس‌آفرین باشی شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را خدا، یک‌جا به تو بخشید، تا اُمّ البنین باشی همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری مگر بی‌نور می‌شد، مادر زیباترین باشی؟ مگر بی‌نور می‌شد، در دل خورشید بنشینی؟ تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست می‌گیرد رسیدی، باغبانِ غیرةٌ للعالمین باشی رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟ تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً، نه! نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری پس از کرببلا سخت است که اُمّ البنین باشی شاعر:
به‌مناسبت ٢۴ ذی الحجه محمّد با خودش آورد محبوبش، حبیبش را حسن، آن باغ حُسنش را، حسین و عطر سیبش را زنی از راه می‌آید، که دارد آرزو مریم... به رویش وا کند یک‌لحظه چشمان نجیبش را رسید از راه، روح‌الله و سرّالله و سیف‌الله شنید از آسمان، عیسی‌ابن‌مریم هم نهیبش را نگاهی می‌کند یعسوب و می‌ترسند ترسایان چه‌کس این‌گونه بیرون کرده از میدان، رقیبش را؟ بپرس از خیبر، ای نجران! که لرزان با تو واگوید: چه خواهد شد اگر حیدر کِشد تیغ مهیبش را «پدر» با ما، «پسر» با ما، دَمِ «روحُ‌القدس» با ماست بگو در پای حیدر افکنَد ترسا، صلیبش را ✍
سلام‌الله‌علیها رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی عبّاس من! دیدی امّا مانند خواهر ندیدی آن‌صورت‌مهربان را،محبوب‌هردوجهان را وقتی‌غریبانه‌می‌رفت،بی‌یار و یاور ندیدی آری‌درآوردن‌تیر،بی‌دست‌ازدیده‌سخت‌است امّا در آوردن تیر از نای اصغر ندیدی حیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دست یا بُهت ناباوری را در چشم مادر ندیدی شدپیش‌توناامیدی تیرنشسته به آن‌مشک مثل‌من اطراف‌عشقت انبوه لشکر ندیدی برگودی‌گرم‌گودال‌خوب‌است‌چشمت‌نیفتاد چون‌چشم‌ناباورمن دستی‌به‌خنجر ندیدی دلخونی‌امّابرادر،مجنونترازمن‌کسی‌نیست آخر تو برخاک‌صحرا مولای بی‌سر ندیدی قلبت نشد پاره‌پاره، آن‌شب میان خرابه آنجا سر یک‌پدر را در دست دختر ندیدی سقا!تو ساغرندیدی،در تشت زر سر ندیدی جای نی خیزران بر، لبهای دلبر ندیدی ..........................................................................