eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
151 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
. اگر عبد گنه کارم تو را دارم چه غم دارم اگر مرغ گرفتارم تو را دارم چه غم دارم اگر آلوده و پستم و گر خالی بود دستم و گر سنگین بود بارم تو را دارم چه غم دارم اگر آتش برافروزی تن و جان مرا سوزی چه باک از شعلۀ نارم تو را دارم چه غم دارم هم از لطفت بود هستم هم از جام تو سرمستم هم از شوق تو سرشارم تو را دارم چه غم دارم چه در صحرا چه در دریا چه در پایین چه در بالا به هر جانب که رو آرم تو را دارم چه غم دارم کیم من عبد شرمنده سیه روی و سرافکنده که با این جرم بسیارم تو را دارم چه غم دارم تهی از برگ و از بارم میان لاله ها خارم نباشد کس خریدارم تو را دارم چه غم دارم قرار من شکیب من طبیب من حبیب من دوایم ده که بیمارم تو را دارم چه غم دارم تو ستّار العیوب استی تو غفّار الذّنوب استی الا ستّار و غفّارم تو را دارم چه غم دارم سیه رویم سیه بختم بدین پروندۀ سختم بدین اشکی که میبارم تو را دارم چه غم دارم نه آبی در صبو دارم نه نائی در گلو دارم نه بر رو آبرو دارم تو را دارم چه غم دارم منم (میثم) که پیوسته به احسان تو دل بسته بغیر از تو که را دارم تو را دارم چه غم دارم شاعر: .
@MaddahionlinYEKNET.IR - monajat - shabe 6 ramezan 1402 - rasouli.mp3
زمان: حجم: 7.88M
مناجات با خدا: از یاد خدا دوری و غفلت به چه قیمت... 🎙حاج مهدی رسولی
🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شنیدم توبهٔ بی ادعا را زود می‌بخشی گنهکارانِ با حُجب و حیا را زود می‌بخشی همان‌هایی که اهلِ اشک و اقرارند؛ نه طغیان به قرآن! عاصیانِ با صفا را زود می‌بخشی طلبکارانِ از تو؛ حیف که این را نمی‌دانند بدهکارانه نیکوکارها را زود می‌بخشی دعای افتتاحِ تو، عجب حالِ بکا دارد سحرگاهان که اشکِ بی‌صدا را زود می‌بخشی به «أُدعوني» قسم، حاجاتِ اهل سجده را فوراً اجابت کرده و اهلِ دعا را زود می‌بخشی برای توبه گرچه دیر می‌آییم اما تو دقیقاً لحظهٔ افطار، ما را زود می‌بخشی به اَمراضِ وجودی بی تعلّل می‌دهی درمان گرفتارِ به انواعِ بلا را زود می‌بخشی همین «أَلعفو» می‌گویند مرهم می‌گذاری و به بیمارانِ نفساني شفا را زود می‌بخشی نمی‌دانم چه سرّی هست بینِ این همه سائل گدایانِ علي-موسی الرضا را زود می‌بخشی به عشقِ آن سلام ِ اولینِ رو به شش‌گوشه همیشه زائرانِ کربلا را زود می‌بخشی! ✍
؛ ؛ ؛ شبِ آخر رسید اما برای عاشق آغاز است که عاشق خوب می‌داند سحر هنگامِ پرواز است اگر این است آقایم! ندارد سفره‌اش پایان ضیافت‌خانه‌اش شُکرِ خدا هر روز و شب باز است خدا را شُکر در سی شب مرا دارالشفا آورد همین که دید بیمارم دلم لبریز امراض است  خدا را شُکر مهمانِ امامی مهربان بودیم چرا ما آمدیم اینجا، میان ما و او راز است خدایا کاش سال بعد سحر‌ها در بقیع باشیم که در صحن حسن یک طورِ دیگر گریه‌ها ساز است و شب‌ها جمع می‌گردیم گِردِ مرقدش آن‌جا کنارِ پنجره فولادِ زهرا که پُر اعجاز است توسل کن، توکل کن، خدا هست و خدا کافی‌ست چه غم در پیش راه تو هزاران دست انداز است خدا را کاش بنویسند در این شب برای ما امامش را نَه سربار است، بلکه خوب سرباز است ** حسین است و لبی خشک و... صدای لشکری سیراب کسی رو می‌زند که روی دستش کودکی ناز است الهی بشکند دست و کمان حرمله، بد زد رُباب است و همین روضه: ببین چشم علی باز است... ✍
🏴؛ 🏴؛ 🏴؛ 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سخت در نفْس خود گرفتارم نیست جز‌ معصیت دراین بارم دور افتاده‌ام ز آغوشت تو به فکر منی و من زارم فیض آماده‌ست و من کورم نور آماده‌ست و من نارم با تو بودم ولی عوض نشدم این همه با گُلم، ولی خارم مثل خوبان به من محل دادی نه! نگفتی که من گنه‌کارم تو به رویم نمی‌زنی اما... چه کنم با گناه بسیارم عمر رفت و اجل رسید و هنوز بنده‌ی زرق و برق بازارم نیمه‌شب آمدم که عرض کنم... عذرخواهم خدای غفارم! تو دوای منی، شفای منی نظری کن که سخت بیمارم به سرم فکر کربلا زده است به هوای حسین بیدارم کربلای مرا ضمانت کن برسان تربتی ز دلدارم فاطمه امشب آمده به حرم آرزومند شام دیدارم ناله ی یا بُنَیَّ خواهد زد به تنت هرکسی که آمد زد... اهل کوفه چرا نفهمیدند به بزرگان لگد نباید زد... تو بریده بریده جان دادی خنجرش را کشید و ممتد زد حرمله بر گلوت محکم زد و سنان بر دهان تو بد زد ✍
حاج محمود کریمیenc_16797879357849943116634.mp3
زمان: حجم: 5.09M
⚪️ عبد گنهکارت دلش بی قراره بنده ات به غیر از تو کسی رو نداره خدایا از بس که مهربونی تو دلیل این اشکام رو میدونی تو 🎤 #⃣
حجت الاسلام و المسلمین میرزامحمدی1_11981823522.mp3
زمان: حجم: 8.91M
🏴 🏴 🎤مداح :حاج میرزا محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ پهن شد سفرهٔ احسان همه را بخشیدی باز با لطف فراوان همه را بخشیدی ابر وقتی که ببارد همه جا می بارد رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی گفته بودند به ما سخت نمیگیری تو همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی یک نفر توبه کند با همه خو میگیری یک نفر گشت پشیمان همه را بخشیدی این گنهکاری امروز مرا نیز ببخش تو که ایام قدیم ، آنهمه را بخشیدی داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم همه را بخشیدی بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد مادری گفت همه را بخشیدی
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ این تویی حالا اینم منم کنتُ بِئسَ العَبد وَ اَنتَ نِعمَ الرَّب أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ بخدا اگه همین یه فراز رو بفهمم، دیگه از در خونه ات جایی نمیرم يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ یعنی همیشه دو دستی به بنده ات عطا میکنی يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة به حجة بن الحسن الهی العفو.... ◾️آمدم یا رب گدای روسیاهت را ببخش ◾️سائل آلوده و پراشتباهت را ببخش ◾️حضرت غفار، عبد پرگناهت را ببخش ◾️این گدای بی حیا و بی پناهت را ببخش ◾️بر در لطف تو اشک چشم و آه اورده ام ◾️هرچه هستم باز سوی تو پناه آورده ام ◾️ای خدا من سینه ام را غرق ظلمت کرده ام ◾️توبه کردم، توبه بشکستم خیانت کرده ام امشب به خاطر مادر سادات یه نگاه به دلم کن حالم خیلی خرابه ◾️جای خلوت باتو، با غیرتو خلوت کرده ام ◾️من به عصیان و گناه خویش عادت کرده ام ◾️میکنم اقرار یا رب که تو خوب و من بدم ◾️باامیدی بر سر ابن سفره امشب امدم ◾️نیست این گر حال اشک و حال گریه حال من ◾️سنگ عصیان بارها زخمی نموده بال من ◾️غرق غفلت ها گذشته روز و ماه و سال من ◾️یا کریم الصفح ، رحمی تو بر احوال من ◾️این شب جمعه بگیر از لطف دست این گدا ◾️عفو کن یا رب به حق چادر زهرا مرا اومد خونه همینکه فهمید تو خونه چیزی برا خوردن نیست، چقدر علی خجالت کشید اما مگه تا فاطمه زنده هست میزاره علی خجالت بکشه، علی جان چادرم رو ببر نزد زید یهودی گرو بزار، اصلا تصورشم برا ما محاله، علی چادر خانمش رو آورد، زید یهودی یه نگاه کرد، دید دوازده تا وصله داره، اما تا فرمود این چادر فاطمه است، آنچه که میخواست زید یهودی بهش گرو داد، سه کیلو جو گرفت اومد خونه، خانومش آرد کرد، نان پخت، آخر شب زید یهودی چادر گرو گرفته از علی رو برد خونه، چیزی نگذشت خانومش دید خونه اش نورانی شده چیه تو این صندوق ... علی چادر خانومش رو گرو گذاشته، نوشتن همون شب هشتاد یهودی مسلمان شدند، اومدن در خونه امیرالمومنین شهادتین رو بر زبان جاری کردند (۱) به نور چادر وصله دار فاطمه هشتاد یهودی مسلمان شدند اما به نوری که از سر بریده ی ابی عبدالله از تنور خانه خولی.... ◾️چادر زهرا به دادم روز محشر میرسد فرمود یه سرچادر توی بهشت دست فاطمه ی منه یه سر چادر هم روی صراط پهنه، ندا میاد : یٰا اَیُّهَا المُحِبُّون لِفٰاطِمَة، تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ (۲) ◾️چادر زهرا به دادم روز محشر میرسد ببین یه ذره با صدا بلند خوندیم اذیت شدیم نه سینه ات شکافته شده نه لگد خوردی من نمیدونم چجوری فریاد زد : خَلُّوا عَن اِبن عَمِّی (۳) خانمی که نفس به سختی میکشید برا علی داد میزد رها کنید علی رو تا حالا یه نامحرم صدای این خانم رو نشنیده، بخدا یه نامحرم هم صدای زینبش رو نشنیده بود اما کربلا کار به جایی رسید دیدن داره داد میزنه هی میگه واحُسَینٰاه 📚منابع: ۱. الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 537 – 538 ۲. بحار الأنوار ج ۱۷، ص ۲۳۹ ۳. همان، ج ۲۸، ص ۲۰۶ ====================
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین[Sarallah_zn.ir] 030113 05 (6).mp3
زمان: حجم: 12.49M
🏴 🏴 🏴 🎤مداح : حاج مهدی رسولی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دوباره اومدم چونکه یه عمره شده بنده‌نوازی کار و بارت می‌شینی با دل و جون پای حرفام دوسِت دارم، سبک میشم کنارت دلم خیلی گرفته، بس که قلبم همش تاریکه و محتاج نوره خبر داری، می‌دونم، آره اما بذار واست بگم حالم چه‌جوره دلم رو خیلیا خیلی شکستن چه شب‌ها سوختم تا صبح توی تب تک و تنها با گریه مثل هر سال به آغوشت پناه آوردم امشب خدایا از زمونه خیلی خسته‌ام دلم خونه، ندارم حس و حالی می‌دونم که نمی‌ذاری بمونه شب بیست و یکم دستام خالی شب قدره، شدم حالا که مهمون بگو بخشیدمت، پیش خودم باش گذشتی از گناهام با یه توبه بدونم بیشتر قدر تو، ای کاش شب قدره، به قدر چند جرعه میشه قسمت بشه رزق شهادت؟! واسه من که حسین آقامه، والله به قرآن اُفت داره مرگِ راحت خودت می‌دونی که دارم شب قدر به این نیت فقط جوشن می‌خونم می‌ترسم آخه از مُردن، خدایا شهیدم کن، می‌خوام زنده بمونم تورو جون همون آقا که دیگه توی بستر داره از حال میره یتیما پشت در میگن با گریه دیگه شیر از گلوش پایین نمیره دلم آتیش گرفت از این که باید بسوزن بچه‌ها از غم تو خونه که تشییع علی هم خیلی آروم شبیه فاطمه باشه شبونه