eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
131 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 🚦زمان و نحوه دفن شهدای کربلا استاد دکتر محمد حسین 🔹ویژه ماه 🚦 : زمان و نحوه دفن پیکر شهدای کربلا و مشخص کردن قبور مطهر آنها چگونه بوده است؟ 📍 : طبق نقل‌های صحیح، پس از شهادت یاران امام حسین علیه‌السلام و نهایتاً وجود مقدس حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام، این جنایتکاران شروع کردند به بریدن سرهای مطهر شهیدان. 📍عمرسعد لعنه‌الله سر مقدس امام حسین علیه‌السلام را به خولی داد که همراه با که وقایع‌نگار لشکرخود بود، به سرعت به کوفه نزد عبیدالله ببرند و خبر پیروزی خود و شکست و شهادت امام حسین علیه‌السلام را به اطلاع او برسانند. 📍اما چون دیر وقت بود و به شب رسیدند، این جنایتکاران پس از غارت خیمه‌های عزاداران و مصیبت‌زدگان امام حسین علیه‌السلام شب را به صبح رساندند و صبح روز یازدهم تا ظهر به غسل دادن و دفن کشته‌های منحوس خود پرداختند و بعدازظهر روز یازدهم در حالی که پیکر مقدس شهیدان را دفن نشده روی زمین رها کردند، عمرسعد لعنه‌الله دستور داد که آماده حرکت بشوند و به سوی کوفه بازگردند. 📍وقتی که لشکر عمرسعد لعنه‌الله همراه با اسیران آل الله منطقه را ترک کردند و از کربلا دور شدند، قبیله بنی‌اسد که در غاضریه در نزدیکی کربلا زندگی می‌کردند و از حادثه خبر داشتند، عصر روز یازدهم خود را به کربلا رساندند و امر تدفین پیکر مقدس شهدا را بر عهده گرفتند. منابع تاریخی که عمدتاً اهل تسنن هستند به این صورت آورده اند. یعنی قبیله بنی اسد در عصر روز یازدهم آمدند و پیکر مقدس شهدا را دفن کردند. 📍اما در منابع شیعی و عمدتاً در احادیث ما اینگونه آمده است که چون بر مبنای اعتقاد شیعه امام معصوم را جز امام معصوم نماز نمیخواند و دفن نمیکند، امام سجاد علیه‌السلام که در اسارت به سوی کوفه برده می‌شدند با قدرت امامت و به اذن الهی از همان اسارت به کربلا باز گردانده شد و امام سجاد علیه‌السلام است که بنی‌اسد را راهنمایی دفن شهدا می‌کند. چون سر شهدا همه بریده شده بود و پیکر‌های آنها قابل شناسایی نبود و این مهم فقط از امام معصوم برمی‌آمد. 📍لذا امام سجاد علیه‌السلام پیکر مقدس پدر خود را شناسایی کردند و خود این پیکر مقدس را دفن فرمودند سپس پیکر مطهر برادر خویش حضرت علی اکبر علیه‌السلام را هم شناسایی کردند و آن پیکر مطهر را در مقابل پدر دفن کردند. بعد امام سجاد علیه‌السلام به بنی‌اسد دستور دادند که در پایین‌تر از پای امام علیه‌السلام یک قبر بزرگی حفر شود و پیکر مطهر همه شهدا را در این قبر جمعی دفن کنند، جز وجود مقدس حضرت عباس علیه‌السلام که در کنار شریعه به خاک افتاده بود و در همان‌جا پیکر مقدسش دفن شد. 📍برخی نقل‌ها حاکی از آن است که حر هم که با فاصله‌ای از منطقه درگیری به شهادت رسیده بود را هم در آنجا دفن کردند. برخی از نقل ها البته نه در نقل‌های معتبر اصلی، حاکی از این است که چون قبیله بنی اسد از خویشاوندان حبیب‌بن‌مظاهر بودند پیکر او را هم شناسایی کردند و وی را جداگانه در کنار امام حسین علیه‌السلام دفن کردند که امروز هم ضریحی منسوب به حبیب بن مظاهر در نزدیکی قبر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام وجود دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6026062098105109606.mp3
1.64M
❣️﷽❣️ 📿 📿 📿 سلام آقا که الان روبروتونم سلام مادر .... ببین با من چها کردن لب تشنه ... سرم از تن جدا کردن ببین موهام .... پر از خاکستر و خونه سرم اینجاس ... تنم بین بیابونه سلام مادر ... چرا دیر اومدی مادر بگو امشب ... به زینب سرزدی مادر ته گودال ... که غوغا شد کجا بودی سر نعشم .... که دعوا شد کجا بودی ...... سلام مادر ... چرا پر خونِ موی تو سلام مادر ... بریده کی گلوی تو خودم دیدم ... چها بر روزت آوردن به پیش من ... لباس کهنت‌م بردن ته گودال ... برای تو دعا کردم تو دست و پا ... زدی و من نگا کردم 👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
AUD-20220726-WA0003.mp3
5.15M
روضه دشتی زبانحال حضرت زینب سلام الله وگریز به روضه امام سجاد علیه السلام 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
روضه دشتی زبانحال حضرت زینب سلام الله وگریز به روضه امام سجاد علیه السلام 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
ای دل همیشه قلب دشمن سنگ بوده بیداد بیدادم میخوام زینب بخونم گودال ببینم چقد سنگ روضه خوردیا امیدوارم حقشو اداء کنیا همیشه $.... داداش سر پیراهنت هم جنگ بوده بیداد بیدادم آخ داداش ولی شرمنده زینب دیر فهمید بیداد بیدادم وای که انگشتر به دستت تنگ بوده بیداد بیدادم گفت حسین من بخوان قرآن که صوت دلربایت بیداد بیدادم زقرآن علی دارد حکایت امان آخی.... امانم آخ بیا داداش ببین حال خرابم2 زهجرونت ببین در پیچ وتابم داداش سلام من ،به غیرت الله ،آقام علی بن الحسین رسیدند صدا زدآقا جان تو این چهل منزل کدوم منزل به شما سخت گذشت آی بچه غیرتیا فرمودند :سه مرتبه الشام الشام الشام بمیرم الهی به سهل ساعدی فرمودند: (اومد محضر زین العابدین گفت آقا من از محبین شمام ) فرمودند:سهل پول همرات داری یانه؟عرض کرد دارم آقا فرمود: برو پول بده به اینایی که سرها رو نیزه زدن بهشون بگو یا جلو برند یا عقب بیان چرا؟ فرمود انقدر این مردم به بهونه سرا ناموس ما را نگاه نکنن ای وای هان ناله داری یانه؟ ای حسین ... میگه انجام دادم، آمدم محضر زین العابدین آقا تمامه ! فرمود پارچه داری یانه؟عرض کردم عبام را برات پاره میکنم فرمود پارچه زیر این زنجیر بنداز این گرما زنجیر رو داغ کرده میگه قسمتی از عبام رو پاره کردم تا این زنجیر رو از گردن مبارک بلند کردم دیدم خون تازه از گردن مبارک جاریه! همه باهم به غربت زین العابدین به اشک چشم بچه ها و عمه اش زینب حوائج امام زمان شفای مرضا یاد همه گذشتگان و حسینیا و شهدا و اموات این دسته جمع سه یاد مرتبه بلند بگو یا حسین
#‍مرثیه_زبانحال_زینب_کبری_س_از برادر قتلگه شده رو به رویم یکی تو بگو تا، یکی من بگویم من از غربتِ تو، تو از غربتِ من هر آنچه ستم که به ما کرده دشمن تو از نیزه ها گو که بر دل نشسته من از ناقه گویم که بر گِل نشسته تو از شمرِ ملعون و خنجر کشیدن چگونه سرت را ز پیکر بریدن تنت را به سمّ ستوران کشیدن من از روی تل تا به مقتل دویدن تو از آه کشیدن، من از خون چشیدن تو از قد کشیدن، من از قد خمیدن بگو شمر بریده چگونه گلویم بگو آب نداده شکسته سبویم تو را در کفِ مقتلِ خون بجویم که بر روی سینه ت نشسته عدویم برادر قتلگه شده رو به برویم یکی تو بگو تا یکی من بگویم تو از شرحِ کشتن من از دل شکستن تو از سر بریدن، من از دل بریدن تو از شرحِ میدان، من از شرحِ جولان تو از تیغِ برّان، من از جسمِ عریان تو از نای سوزان، من از آهِ هجران تو از سوزِ عطشان، من از قلبِ بریان تو از نیزه باران، من از داغِ یاران تو از دردِ مقتل، من از قصه ی تل عطش در لب تو، طپش در گلویم جواب زنانِ حرم را چه گویم تو را جانِ مادر نظر کن به رویم به یک بار دیگر گلم را ببویم برادر قتلگه شده رو به رویم یکی تو بگو تا یکی من بگویم یه چشمم به سویت، یه چشمم به خیمه مبادا سرت را ببینه رقیه که لب تشنه رفته به بالای نیزه بگو چی بگویم جوابِ سکینه تو از قتلگه گو ز نای دریده که دشمن سرت را چگونه بریده اگر در گمانی که زینب ندیده بدان که صدایت به گوشم رسیده ز تل تا قتلگه به سویت دویده چطور قد خمیده به مقتل رسیده ز داغِ تو خواهر گریبان دریده فراقِ تو موی سرش را کشیده مرا تا به کوفه کشانده عدویم که در کوفه برده همه آبرویم برادر قتلگه شده روبرویم یکی تو بگو تا یکی من بگویم تو از ذلتِ من، من از مِحنتِ تو تو از حسرتِ من، من از غربتِ تو چرا سر بریدن شده قسمتِ تو چرا دشمنِ دون کند دعوتِ تو چرا که شکستن همه بیعتِ تو چه آورده او بر سرِ عترتِ تو چرا کشته گشتی تو در رو به برویم من از این جنایت چه دارم بگویم چنان بغض گرفته برادر گلویم کمی آهسته تر نظر کن به سویم برادر قتلگه شده روبرویم یکی تو بگو تا، یکی من بگویم نبودی ببینی که من چی کشیدم ز دردِ فراقت گریبان دریدم به تا کوفه وُ شام به پایت دویدم سرت را به نوک و سرِ نیزه دیدم چه طعنه که از دشمنِ تو شنیدم تمامِ بلا را من از جان خریدم بلای دگر را نذار تا بگویم که در رو به رویم نشسته عدویم برادر قتلگه شده رو به رویم یکی تو بگو تا یکی من بگویم!
AUD-20220810-WA0005.mp3
9.62M
نوحه سه ضرب یا لَیتَ أُمِّی لَم تَلِدنِی. چقدر درد و. بلا کشیدم. یا لَیتَ أُمِّی لَم تَلِدنِی. مُخَدَّراتُ. چه حالی دیدم 😭 کاشکی نبودم ببینم . میون. قافله. به دستای عمه ها و. همسرم. سلسله 😭 چقدر رو..بروشم. با شمر و .حرمله . علی بن. الحسین .یا زین. العابدین(۳) یا لَیتَ أُمِّی لَم تَلِدنِی دیدم جُیُوبِ المُضَرَّجاتُ پای برهنه تو بیابون آواره دیدم مُخَدَّراتُ یاد فرار کودکان بُرده آرامشم هنوز از عمه هام خجالت میکشم علی بن الحسین یا زین العابدین _________________ بند سوم یا لَیتَ أُمِّی لَم تَلِدنِی دیدم به صحرا دود و شراره حجاب دختران زهرا چادر خاکی معجر پاره مادری میگفت ای خدا دخترم میسوزه دختری با گریه میگفت معجرم میسوزه دلم خیلی برا خواهرم میسوزه علی بن الحسین یا زین العابدین
کانال نوحه مجمع الذاکرین.m4a
3.95M
سبک زمزمه مناجات امام زمان*عج* مناسب اجرا مناجات در مجالس مختلف
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
سبک زمزمه مناجات امام زمان*عج* مناسب اجرا مناجات در مجالس مختلف
🎼 سبک زمزمه آرام و زیبا به‌سبک:خدایاعاشقان‌را‌با‌غم‌آشناکن ✍️ ــــــــــــــــــــــــ فراق‌و‌دوری‌ازتوباعث‌این‌اشک‌و‌آهه بدونِ‌دیدنِ‌رویِ‌شماعُمرم‌تَباهه بیاامشب‌نگاهی‌کن‌به‌حال‌وروزم‌آقا که‌من‌عمری‌برای‌دیدنت‌چشمام‌براهه میخونم با دلِ خون با اشک و آهِ محزون بِهت روو میزنم من ازم رو برنگردون داره میگذره/دیگه عمر من ولی غرق در گناهم ازامشب به‌بعد/کنارخودت بیا و بده پناهم ـــــــــــــــــــــــــ به‌دنبال‌نشونی‌از‌تو‌میگردم‌؛ کجایی؟ مدینه‌یانجف‌یا کاظمین یا کربلایی؟ شنیدم که توازحاتم‌کریم‌ترهستی‌آقا بادست‌خالی‌امشب‌اومدم‌اینجا‌گدایی چقدرطعنه‌شنیدم به‌این‌وادی‌رسیدم چقدجمعه‌گذشتو ولی‌تو‌رو‌ندیدم برا دیدنت/همیشه آقا دعای فرج رو میخونم کدوم‌جمعه‌از/کدوم‌راه‌میای بگو که منم بدونم ـــــــــــــــــــ الهی بشنوی آقای خوبم این صدامو الهی‌که‌همین‌امشب‌اجابت‌شه‌دعامو تموم‌حاجتم‌بعد از‌وصالت ؛تنها اینه بیا امضا بزن امشب برات کربلامو تموم باورم شد دلم تنگ حرم شد زیارت ؛ اربعین که دعای مادرم شد الهی همین/روز اربعین ببینم ضریح دلبر به یاد مسیر جاده میگم حسین ای غریب مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5855215402946136693.mp3
3.18M
شده عنان گیر دلم روضه امام سجاد علیه‌السلام اسارت دروازه ساعات مهدی سماواتی
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
شده عنان گیر دلم روضه امام سجاد علیه‌السلام اسارت دروازه ساعات مهدی سماواتی
شده عنان گیر دلم قصه ویرانه شام زآنچه با آل علی گشت به کاشانه شام از ازل کاش نمی گشت بنا خانه شام که بلا موج زنان گشت ز پیمانه شام هر زمان یاد ز دروازه ساعات کنم به خرابی سخن ازپیر خرابات کنم بهردیدار اسیران حبش خیل تتار آمد از شام تماشایی ، هشتاد هزار همه آکنده دل از کین رسول مختار همه را بغض نبی کین علی آمده کار همه مزمار ونی وچنگ ودف و تار زدند کوس شادی سر هر کوچه و بازار شدند سر بی پیکر شاه شهدا زیور نی ز جلو آن سر و هجده سر ببریده ز پی ⬅️ (( سوال کردن از امام زین العابدین تو این سفر با این همه مصیبت کجا به شما خیلی سخت گذشت سه بار فرمود الشام از الشام ، کربلا تیرها به بدن ها اصابت می‌کرد اما شام به جگرها می خورد - سر بریده حجت خدا را به هم نشان می دادن می‌گفتن هذا راس خارجی )) ◀️(( آنقدر پشت دروازه ساعات نگهشون داشتند تا شهر و آذین بستند)) سر بی پیکر شاه شهدا زیور نی ز جلو آن سر و هیجده سر ببریده ز پی محمل پرده گیان آمده اندر پی وی چه بنات النعش افتاده به دنبال جدی بسته سر سلسله قوم چه در سلسله بود از بلا سلسله بر گردن آن سلسله بود گاهی از خیل یهود آتش کین بر سرشان گاهی از سنگ ستم خسته شده پیکرشان بسته اندر غل و زنجیر تن سرورشان در برابر بسر نیزه سر اکبرشان پیر زالی بسر غرقه از سنگ جفا وامصیبت که شکست آینه عرش خدا () 💠(( اول سنگشان زدن ، خاک و خاکستر به سرشان ریختند مقابلشان زدن و رقصیدن امان از دل زینب خیلی که تو شهر گرداندن خسته شدند یه جایی رو زمین نشاندن سراها را به شاخه آویزان کردند روضه من همین جمله است نگهبان سر ها میگه از خستگی سرم را به قبضه شمشیر گذاشتم از گوشه چشم نگاه می کردم دیدم یه دختر بچه ای آرام بلند شد اومد مقابل سر بریده بابا دستهای کوچکش دراز کرد سر رو بغل بگیره قدش نمیرسه میگه دیدم شاخه خم شد سر بابا رو بغل گرفت صورت بابا رو می بوسه سرهم دختر رو داره میبوسه حسین جان)) با زبانی پر گلایه مقتل تحریر شد آیه های غربت من یک به یک تفسیر شد تو غریب کربلا و من غریب شهر شام ماجرای غربتم مثل تو عالم گیر شد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈