eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
131 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6026114853188407108.mp3
24.9M
خبرِ عمو اومده؛ نرسیده آب عزیزم… پسرکِ تشنه لبم؛ لالایی… بخواب عزیزم… پرستوی سفیدم… پر مزن، مرو مادر… دل از تو نبریدم… دل مکن، مرو مادر… خماری چشمِ تو؛ تیر به قلبِ رنجور میزنه… پسرکم گریه نکن دلم، داره شور میزنه… عمو نیومد ز سفر؛ تا که برات آب بیاره خدا کریمه پسرم… شاید که بارون بباره… بخند تا که نبینم حالِ بیقراری رو؛ ببین بارونِ چشم از ابرِ نوبهاری رو پرستوی سفیدم… پر مزن، مرو مادر… دل از تو نبریدم… دل مکن، مرو مادر... سرمو کنار میبرم برا خنکای لبه؛ که نریزه اشکِ چشام روی ترکای لبه به بابا میگم بدونه؛ اگه علی شیر نداره… این آخرین سربازته، درسته شمشیر نداره! کی گفته غمش آبه؟ از غمِ تو بی تابه… می دونم روی دستت؛ تیر میاد و می خوابه پرستوی سفیدم… پر مزن، مرو مادر… دل از تو نبریدم… دل مکن، مرو مادر… اگه داری میری سفر؛ قرآن بگیرم رو سرت تو میری و پشت سرت؛ بارونِ اشکِ مادرت… تو میری و خیمه میشه؛ برا همه مثِ قفس نمی مونی… از غمِ تو می مونه تو سینه، نفس میونِ یه خیمه داره؛ مادری زبون می گیره دلِ مادری که شکست… دلِ آسمون، می گیره! یه مادری، شیش ماهشوُ به روی سینه اش میذاره بارونه تو ابرِ چشاش؛ یا تو آسمون ستاره… رقیه شده بیهوش؛ تا بری به آغوشش بابات گفت که درآره؛ گوشوارش رو از گوشش… پرستوی سفیدم… پر مزن، مرو مادر… دل از تو نبریدم… دل مکن، مرو مادر…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چیزی ندارد آنکه در رزقش سحر نیست چیزی ندارد آنکه چشمش، چشم تر نیست باید بسوزم در میان گریه کن ها چون شمع، چون پروانه ای که فکر پر نیست با دست خالی آمدم دستم بگیری گرچه بها و ارزش من اینقدر نیست حاجت نده که بیشتر آواره باشم چون مثل تو بخشنده ای از هر نظر نیست از چشم زهرا و علی حتماً می افتد شب های جمعه هر گدایی در به در نیست یک السلام ارباب می گویم بخر باز روزی من شش گوشه آقا مگر نیست؟ شرمندهء خیرات و احسان حسینم در کسب و کار نوکری اصلاً ضرر نیست دنبال نیزه می روند اشرار کوفه دیگر کسی در کربلا، دنبال سر نیست تنهاست زینب، دور و اطرافش شلوغ است یک زن حریف داد و قال صد نفر نیست از نان و خرما دادن مردم بفهمید اصلاً مسلمانی در این کوی و گذر نیست شاعر:
در حرم وارد شد و با گریه بر «در» بوسه زد تکیه بر دیوار زد، بر سنگ مرمر بوسه زد این طرف مریم کنیزش بود و هاجر آن طرف درد پهلو داشت و با حال مضطر بوسه زد گفت ویلي «یا بنیَّ» گریه کرد و باز هم بر ضریحت مادرانه، مهربانتر بوسه زد روضه خواند و زیرِ قبّه ضجه میزد یادِ آن- -ساعتی که مضطرب زینب(س)به حنجربوسه زد هر شب جمعه پریشانحال کنج قتلگاه در خیالش بر تنِ عریانِ بی سر بوسه زد تیرها و نیزه ها و سنگ ها را زد کنار بر تمام زخم های رویِ پیکر بوسه زد زائرانت در حرم بر سینه و سر میزدند تا که بر هر گوشهٔ شش-گوشه مادر بوسه زد! شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5852950232899257723.mp3
9.21M
روضه جانسوز اسارت مجلس ابن زیاد حجت الاسلام میرزا محمدی
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
روضه جانسوز اسارت مجلس ابن زیاد حجت الاسلام میرزا محمدی
السلام علیک یااباعبدالله هشتاد و چهار زن و بچه رو ب طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن ...... حسین ..... برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن .... هرمنزل و روستا که بردند پای سر تو شراب خوردند حسین ..... حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت ....... رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم" محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان! چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین! آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما ک نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی ب ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب ب خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ ب سینه چسباند،هی صدا میزد، فوالله ما نسیتُ حسینا ... حسین .....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بروشور مراجع-1.pdf
958.7K
(pdf) 🔆نظرات مراجع تقلید درباره 🔻کاری از