با عرض سلام و تحیت و درود
با توجه به برگزاری سی و نهمین دوره ی مسابقات بین المللی قرآن کریم از تاریخ ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ در تهران ، به استحضار کلیه ی اساتید محترم و همه علاقمندان به ساحت مقدس قرآن کریم می رساند به جهت برنامه ریزی و حضور آن اساتید معزز و شاگردان و علاقمندان برای حضور در سالن اجلاس سران و محل برگزاری مسابقات ، لطفاً خصوصی پیام دهید اگر گروهی علاقمند هستید با توجه به تعداد محدود سالن اجلاس اعلام حضور نمایید ادرس شماره سرگروه ارسال فرمایید
افتتاحیه مسابقات بین المللی روز ۲۹ بهمن ساعت حرکت اتوبوس از مناطق درخواستی ۱۴ بعداز ظهر انشالله برگشت ساعت ۱۷/۳۰بعداز ظهر
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اطلاع_رسانی
🔷 دوره توانمندسازی «ماه» برگزار میشود
🔸 این دوره برای معرفت و مهارتافزایی هیأتها و تشکلهای دینی درآوردگاه تمدنی برگزار میشود و به هیأتهایی اختصاص دارد که ظرفیت اصلی خود را میدانند و در جامعه پیرامون خود کنشگری اجتماعی و فرهنگی دارند.
🔸 دوره توانمندسازی «ماه» ویژه مدیران هیأتهای مذهبی و تشکلهای دینی و مسئولان رسانه، بخش نوجوان و بخش خواهران هیأتها و تشکلها برگزار خواهد شد.
🔸 از ویژگیهای این دوره میتوان به استفاده از توان علمی و تجربه عملی اساتید برجسته کشور، ارائه مدرک معتبر کشوری و همچنین بهرهمندی از مزایای ویژه شرکت کنندگان در این دوره اشاره کرد.
🔸 برخی از اساتید این دوره افرادی همچون آیتالله میرباقری، حجج اسلام عابدینی، پناهیان، قاسمیان، سرلک، انجوینژاد، میرزامحمدی و مرادی و همچنین سنگری، رائفیپور، قرایی، ملتجی، یکتا و یامینپور خواهند بود.
🔸 علاقهمندان میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبتنام به وبگاه اینترنتی www.roshdheyat.ir مراجعه کرده و یا عدد ۸ را به سامانه ۱۰۰۰۴۶۱۵ ارسال کنند.
سازمان هیأت و تشکلهای دینی
@beyragheheyat
نماز امشب خیلی آسونه
از دست ندین
التماس دعا🙏
در شب بیست و سوم ماه رجب، دو رکعت نماز-در هر رکعت سورهى «حمد» یک بار و سورهى«و الضّحى» پنج بار-، خداوند در برابر هر حرف و به تعداد هر مرد و زن کافر، یک درجه در بهشت به او عطا میکند
14001207eheyat-motiee-roze2.mp3
2.02M
|⇦•عمری زدیم از دل صدا...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
|⇦•عمری زدیم از دل صدا... #روضه و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام ب
عمری زدیم از دل صدا، باب الحوائج را
خواندیم بعد از ربنا، باب الحوائج را
روزیِ ما کرده خدا، باب الحوائج را
از ما نگیرد کاش، یا باب الحوائج را
هرکس صدایش کرد، بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد، پاره نخواهد شد
یادش بخیر آن روزها که مادرِ خانه
گه گاه میزد پرچمی را سر درِ خانه
پُر می شد از همسایه ها دور و بر خانه
یک سفره نذری، قدر وُسع شوهر خانه
مادر پدرهامان همین که کم میاوردند
یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند
عَصر سه شنبه خانه ی ما رو به را می شد
یک سفره می افتاد و درد ما دوا می شد
با اشک،وقتی چشم مادر آشنا می شد
#شاعر:محسن عرب خالقی
*مادرم به روضه خون میگفت: سفرهٔ موسی ابن جعفر دارم، روضهٔ موسی الکاظم برام بخون، روضه خون شروع می کرد روضه خوندن، اینجوری میخوند:
«یه وقت دیدن در زندون باز شد، چهار تا غلام سیاه این بدن نحیف رو روی تخت پاره گذاشتن، هی صدا میزدن: "أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَرَى الْخَبِيثَ بْنَ الْخَبِيثِ فَلْيَخْرُج."میگفتن :"هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَةِ فَاعْرِفُوهُ"...»
مادرم چادر گلدارش رو روی صورت میکشید، برات ناله میزد... روضه خون باز شروع می کرد به روضه خوندن، میگفت :
«صدا به گوش عموی هارون الرشید رسید، گفت چه خبره؟ گفتن: بدن موسی ابن جعفر رو از زندان بیرون آوردن ، اهانت میکنند، بی احترامی میکنند...عموی هارون پابرهنه به راه افتاد، عبا برداشت، عمامه برداشت، گفت: برید بدن رو بگیرید. بدن رو آوردند در بازاری به نام "سُوق الریاحین" گذاشتن . گفت منادی صدا بزنه: "أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَرَی الطَیب بْنِ الطَیب فَلْیَخٰرُجٰ" هرکسی میخواد بدن این آقای پاک رو ببینه باهاش وداع کنه بیاد، تشیع جنازه ی باشکوهی شد، مردم همه آمدند...»
اینجا بود که میدیدم مادرم روی پا میزد هی میگفت: غریب کربلا حسین ... *
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
14001206eheyat-bazri-zamine.mp3
2.64M
|⇦•دوباره از دل سیاه زندان...
#سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس حاج محمدرضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
|⇦•دوباره از دل سیاه زندان... #سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه ا
دوباره از دل سیاه زندان
میاد صدای ناله ی ضعیفی
از نفسای یوسف فاطمه
نمونده غیر خِس خِس خفیفی
نوری که برا اهل جهان مثل یه گنجه
سهم همه ی ثانیه هاش آهِ و رنجه
حالا نداره هیچ رمقی زیر شکنجه
تکو تنها، توی زندون، براش فرقی نداره روز و شب
رو سجاده، با گریه، داره میخونه"خَلِّصٰنِی یا رَب"
آه! واویلا، آه! واویلا...
تموم آدما قبول دارن که
زخم زبون یه خنجرِ بُرَّنْدَه است
برا کسی که کوه غیرت باشه
بردن اسم مادرش کُشنده است
«گفت: زتازیانه و سیلی توندارم باک
به ناسزای تو برمادرم هراس دارم »
تا حرف علی رو میزنن با بغض و کینه
وقتی زیر پا حُرمت مادر و میبینه
سر وا میکنه توی دلش زخم مدینه
در ودیوار ،نوکمسمار، بمیرم روخاکافتاده مادر
رخ نیلی ،زدن سیلی، جلو چشم بارونیِ حیدر
آه! واویلا، آه! واویلا...
چیا سرش آوُرده بودن مگه؟
که جای سالمی نداره تنش
این سند غربت آقامونه
زنجیر و وا نکردن از گردنش
با اینکه پُر از زخمه ولی بال و پری هست
توی قتلگاه شهید شده اما سَری هست
میشه بدنش غسل و کفن تا پسری هست
ته گودال، تنِ پامال، دارن اسبا میتازن رو پیکر
جلوچشمِ، تَرِ خواهر، به روی نیزه رأس برادر
به گوش خاک سپردم تنت بپوشاند
بد است کسی ببیند تو را عریان
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان