eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
131 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
15.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞|نماهنگ بسیار زیبا ویژه محرم ⚜نِعمَ الاَمیر⚜ 🏴هدیه به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و شهدای کربلا 🌀کاری از: 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
khamse_Babolharam_net_shab5.mp3
5.42M
|⇦• با شما حال خراب دل ما ... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج حيدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● اَمَّن یجیب‌المضطر اذا دعاه و یکشف السؤ... حال و روز این دل‌هایمان را خودت خوب کن! 💔
Fadaeian_Moharam_9904_1.mp3
9.18M
|⇦•ربی که کار یار ما را.. و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● میگم یه وقت بد نباشه .. بچه هیئتی فقط حمد و سوره تو نماز رو بلد باشه!! یادمون باشه: و مکملِ هم هستند
Fadaeian_Moharam_9904_2.mp3
9.81M
|⇦•چقدر تو حرف زدن مهربونی.. و توسل به حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● میگم یه وقت بد نباشه .. بچه هیئتی فقط حمد و سوره تو نماز رو بلد باشه!! یادمون باشه: و مکملِ هم هستند
👓 بنده در ايامي كه به تبليغ مي رفتم،مانند بسياري از مبلغان آن دوران از كتاب ها و مقاتل قديمي استفاده مي‌كردم. 🔹 اما به مرور زمان مطالعاتم در زمينه تاريخ اسلام بيشتر شد و متوجه نادرستي بسياري از مطالب درج شده در اين كتاب‌ها و مقاتل شدم که كم كم اعتمادم از اين كتاب‌ها سلب شد و هر چه بيشتر در مسائل تاريخ اسلام پيش مي‌رفتم متوجه ضعف و سُستي مطالب اين كتاب‌ها مي‌شدم و ديگر اين مطالب و تذكر به روضه خوان‌ها مرا خسته كرده بود 🔹 تا اينكه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي كتاب‌هايي در زمينه تحريفات عاشورا نوشته شد و انتقادات وسيعي در اين زمينه به وجود آمد و روشن­گري­هايي از سوي آيات عظام و علماء و انديشمندان حوزوي در جامعه صورت گرفت. به مرور زمان اين فكر در من تقویت شد كه  باید طلاب و مبلغين جوان از كتاب‌هاي قوي و غني استفاده كنند و بايد كتاب معتبري در اختيار آن‌ها گذاشت تا با بنيه علمي و قوي بالاي منبر رفته و روضه خواني كنند... 💬 مرحوم حجت الاسلام و المسلمین پیشوایی این شد که ایشان زندگی خود را وقف تاریخ اهل بیت کرد و مادامی که این کتب گرانقدر در بین طلاب و مردم هست، ایشان از این کتب متنعم هستند 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 ✍رحلت استاد پیشوایی متخصص تاریخ اسلام را تسلیت میگوییم صدای آن مرحوم دربرنامه پرسمان تاریخ رادیو معارف جاودانه است طوبی له و حسن مآب .
👓 کتاب ماندگار استاد که حق بزرگی به گردن تمام طلاب و مادحین دارند ❗️ ایشان عمری در راه احیای تاریخ سپری کرد و در ایام متعلق به سیدالشهدا از دنیا رفتند. ان شاءالله با سیدالشهدا و اهل بیت محشور شوند.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مثلّث ششم محرّم حضرت قاسم علیه‌السلام این نوجوان که هر دوزانو در بغل دارد بر سر گمانم نقشه‌یِ فتحِ جمل دارد خیر العمل از دیدِ او طعمِ عسل دارد روز دهم در کربلا تفسیرِ طوفان است ذکرِ حرم وقتی که می‌جنگد حسن‌جان است مثلِ حسن در معرکه شد معجزه قاسم اَزرق اسیرِ برقِ چشمِ نافذِ قاسم هَلْ مِنْ مبارز بی‌زِره می‌رفت.... زِه قاسم اِن تنکرونی بینِ دریا جزر وُ مَد افتاد یک ضربه زد اَزرق شبیهِ عبدوَد افتاد میدان به فرمانِ حسن لشکر فراری بود انگار رو در رویِ هرکس ذوالفقاری بود این نوجوان در معرکه بازِ شکاری بود شمشیر می‌رقصانَد و تکبیر می‌ریزد روباه دارد پیشِ پایِ شیر می‌ریزد میدان حریف او نشد نیرنگ آوردند دامن به دامن قلوه‌هایِ سنگ آوردند اَنداختند و کاکلش در چنگ آوردند افتاد زیرِ نعلِ اسبِ دشمنان پیکر کرب و بلا باید بخواند روضه‌یِ مادر دارد صدایِ استخوانِ خُرد می‌آید وقتی عمو شد دنده‌هایش تُرد می‌آید کوفی کنایه زد حسن هم مُرد می‌آید می‌آید و می‌بیند او پا می‌کِشد اِی وای تا خیمه‌ها دارد بدن را می‌کِشد ای وای او قدکشیده زیرِ سُمِّ اسب واویلا پهلو دَریده زینب آمد گفت یا زهرا فرقِ سرش شد غرقِ خون مثلِ ولی‌ُّاللّه در خیمه نجمه روضه‌یِ دامادِ خود دارد دارد حسن با ندبه و فریاد می‌بارد  
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت ششم محرّم حضرت قاسم علیه السلام ثواب دارد عموجان یتیم راضی کن بیا و مثلِ علی شو حماسه‌سازی کن رضایتِ پدرم گریه‌دار نیست بیا بگیر حکم و بده اِذن و چاره‌سازی کن کلاه‌خووُد ندارم بِبند دستاری عبا به جایِ زره‌پوش سایه‌سازی کن بپوش رویم از این چشم‌هایِ شور عمو برای روحیه دادن ترانه‌سازی کن مدینه تیروُکمان بود کربلا هم هست به آن سَنان و سُم و سنگ اضافه‌سازی کن بیا که قاسمت از اَسب رویِ خاک افتاد تنم شده عسلی خود شبیه‌سازی کن نمانده در بدنم استخوانِ سالم عمو کمی حصیر بِیار و نمایه‌سازی کن برای آنکه بگیری جنازه‌ام بر دست تنم گلوله و با نیزه پایه‌سازی کن هزار شکر که پیشِ پدر سرافرازم برای منتظرانم بهانه‌سازی کن
اللهم صل علی محمد و آل محمد عجل فرجهم غزل مصیبت ششم محرم حضرت قاسم‌ابن‌الحسن علیه‌السلام عمو بیا و ببین دیدنی شده بدنم شکسته زیرِ سُمِ اسب استخوانِ تنم زمینِ کرب‌وبلا سِبقت از مدینه بگیر به دامنِ عربی سنگ پُر کُن و بزنم بیا و خُرد کُن این استخوانِ پهلو را بدان که مادری‌ام شیربچّه‌یِ حسنم شدم شبیهِ اباالفضل قدبلند عمو دوپا کشیده به‌صحرا شود پس از بدنم علیِ‌اکبرِ تو تکّه‌تکّه شد امّا کسی که لِه شده در زیرِ سمِّ اسب منم پدر برای من از کوثر آب آورده وَ نوحه‌اش شده ای‌وای حسینِ بی‌کفنم شهیدِ کرب‌وبلا العجل بگو تا من به زیرِ پرچمِ آقا نفس نفس بزنم
🏴 اشعار ______________ من برایت پدرم پس تو برایم پسری چه مبارک پسری و چه مبارک پدری یاد شب های مناجات حسن می افتم می وزد از سر زلف تو نسیم سحری همه گشتیم ولی نیست به اندازه ی تو نه کلاه خوودی و نه یک زره ای نه سپری من از آنجا که به موسایی ات ایمان دارم می فرستم به سوی قوم تو را یک نفری بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد نیست ممکن بروی و دل ما را نبری قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم قمری را به روی دست گرفته قمری نوعروست که نشد موی تو را شانه کند عاقبت گیسویت افتاد به دست دگری تو خودت قاسمی و سر زده تقسیم شدی دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم از روی قامت تو رد شده هر رهگذری جا به جا می شود این دنده تکانت بدهم وای عجب درد سری وای عجب درد سری 🔸شاعر:
🏴 اشعار __________ او بود و یک لشکر، ولی لشگر، چه کردند با یاس سرخ باغ پیغمبر، چه کردند گرگان کوفه، جسم او در بر گرفتند با هم گلاب از آن گل پرپر گرفتند با سوز دل زخم تنش را تاب دادند آن تشنهْلب، را از دمِ تیغ آب دادند جسمش ز نوک نیزه با جوشن یکی شد پیراهن خونین او، با تن یکی شد "بن‌سعد ازدی" بر تنش زد نیزه از پشت هر سنگدل، یکبار آن شهزاده را کشت افتاد، روی خاک و عمو را صدا زد مانند مرغ سر بریده دست و پا زد فرزند زهرا همچنان باز شکاری آمد به بالای سرش با آه و زاری در دست گلچین، دید یاس پرپرش را می‌خواست، کز پیکر جدا سازد سرش را با تیغ بر او حمله، چون شیر خدا کرد دست پلید آن ستمگر را جدا کرد لشکر، برای یاری او حمله کردند آوخ! که با آن پیکر خونین چه کردند از میهمان خویش استقبال کردند قرآن ثارالله را پامال کردند با آنکه بر هر داغ، داغ دیگرش بود این داغ دل، تکرار داغ اکبرش بود 🔸شاعر: