📚 #کتاب_پیشنهادی
📖 خون دلی که لعل شد... (زندگی نامه خود گفته حضرت آقا)
قسمت 2⃣2⃣
🚩 شورش در شهر...
🔹تا ظهر عاشورا در پاسگاه ماندم . نمی دانستم در بیرون چه می گذرد . بعد از آزادی متوجه شدم که چند شهر به هم ریخته بودند و قیام ۱۵ خرداد و دستگیری امام و بسیاری دیگر رخ داده است...
🔹 اوضاع بیرجند هم آرام نبود . مردم بعد از دستگیری من عصبانی شده بودند و عزم داشتند با محاصره پاسگاه پلیس مرا از دست آنان آزاد کنند که موفق نشدند .
🔹مسئولین بیرجند که ترسیده بودند در آنجا هم مثل تهران و قم و مشهد تظاهرات راه بیفتد ، تشکیل جلسه داده بودند و برای من تصمیم گیری کردند . این شورا حکم خنده داری داده بود : «سید علی خامنهای دیگر حق حضور در بیرجند را ندارد و به مشهد (شهر خودش❗️) تبعید می شود » .
🔹 چون می خواستند خشم مردم ساکن شود ، فرصت محدودی من را آزاد کردند به شرط اینکه دیگر منبر نروم . اما نقشه دیگری برایم کشیده بودند و اینها همه ظاهرسازی برای مردم بود .
🔹 در فرصت آزادی مردم خیلی به من محبت کردند . خیلی خوشحال شدم که مردم با همه ترسی که از عَلَم دارند اما جرات کردند به من که مبلغ دین بودم محبت کنند .
🔹 تا روز ۱۵ محرم مرا در بیرجند نگه داشتند . بعد از آن که اوضاع مشهد آرام شده بود ، مرا با یک ماشین نظامی به مشهد بردند . هنوز نمی دانستم نقشه آنها برای من چیست...
📌ادامه دارد...
☑️قسمت بعدی 👈 چهارشنبه ساعت ۲۳/۱۵ در کانال حُسنی
👇👇👇
🆔 @hosna_ch