نقل است وقتی ابوالحسن خرقانی از حق تعالی خواست کـه؛ «خدایا، مرا بـه من بنمای، آن چنان کـه هستم!»
خداوند او را بـه وی نمود؛ با پلاسی آلوده و نجس ، او خودرا می نگریست و میگفت؛ «خدایا من اینم؟!»
ندا آمد کـه؛ «آری!»
گفت؛ «پس آن همه ارادت و شوق و زاری من چه بود ؟»
ندا آمد کـه؛ «آن همه ی، ماییم... تو این بیش نیستی!»
#عطار_نیشابوری