eitaa logo
هنرهای رزمی ورزش پهلوانی 🇮🇷
3.2هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
4هزار ویدیو
22 فایل
🥋 سلام اینجا پنجره ایست به دنیای هنرهای رزمی و فلسفه آن‌ و نشاط روح و تن و برای کسانی که می‌خواهند با دیگر سبک‌های رزمی آشنا شوند. مدیر @Mostafaka ✅ استفاده از مطالب لطفاً با آدرس ✅ تبادل (تبلیغ صلواتی محدود) ✅ استفاده تجاری ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🥋 پهلوان یزدی بزرگ (۳) 💪 پهلوان حسین گلزار کرمانشاهی نیز به نوبه خود از پهلوانان نادر روزگار بوده و حتی (نوشته‌اند) در تناسب اندام، همانند نداشته و عضلات او به مراتب از عضلات بدن پهلوان یزدی ورزیده تر و کارآمدتر بوده است. ولی چون پهلوان یزدی عظیم الجثه و تناور بوده، در نتیجه به نسبت وزن بیشتر خود، از پهلوان گلزار کرمانشاهی نیرومندتر بوده است. هنگامی هم که طی تشریفاتی در میدان ارک با یکدیگر در حضور شاه کشتی گرفتند، به همین سبب پهلوان گلزار کرمانشاهی مغلوب پهلوان یزدی شد. 😍 هر چه مدت زمان پهلوان پایتختی و قدرت نمایی پهلوان یزدی در کشتی بیشتر می پایید، نزد شاه و مردم محبوبیت زیادتری پیدا می‌کرد. از این‌رو هرگاه پادشاه به هر جا و حتی به سفرهای دور می رفت، این رستم روزگار را به خاطر آوازه پهلوانی و صلابت تناوریش به همراه خود می برد. 🇷🇺 از جمله بردن او به مسافرت خارج از کشور، به بود که پهلوان یزدی بزرگ همه جا در آن کشور قدرت پهلوانی خود را در کشتی نمایش داد. به خصوص مهم‌ترین کشتی های او در پایتخت روسیه صورت گرفت که طی آن بزرگ‌ترین و نیرومندترین پهلوانان آن کشور را به زمین زد. 🕌 در مسافرت دیگری به عتبات مقدسه که پادشاه پهلوان را به همراه برده بود، ضمن راه خودش در داخل تخت روانی سوار شده و او را هم با آن تناوری و صلابت بر اسبی قوی هیکل سوار کرده، در پیشاپیش خود حرکت می داد. به هر جا می رسیدند، مردم از روی علاقه ای که به پهلوان یزدی داشتند، برای او اظهار شادمانی و هلهله می کردند و کسی اعتنایی به دیدن شاه قاجار از خود نشان نمی داد. باری که در شهری بی اعتنایی و بی توجهی به شاه زیادتر از همه جا شد و شور و اشتیاق برای دیدن پهلوان یزدی به نهایت درجه رسید، چند تن از درباریان خود را به جلو تخت روان شاه رساندند و استدعا کردند که قبله عالم سر مبارک را از تخت روان بیرون کنند تا مردم دیده به دیدارش روشن نمایند، ولی ناصرالدین شاه جواب داد: «پهلوان یزدی از من است. میان من و او فرقی نیست. بگذارید مردم او را تماشا کنند، چون خود من هم مایلم او را تماشا کنم.» 🕰 پهلوان یزدی که هفتاد و چهار سال زندگی کرده و سی سال پهلوان رسمی بوده، در سن کهولت از هر دو پا فلج شد. در همین سال‌ها، روزی عده‌ای از پیش کسوت‌های ورزش باستانی، او را برای قضاوت میان کشتی دو تن کشتی گیران، به در خوانگاه دعوت کردند. پهلوان هم این دعوت را پذیرفت و خود را با پاهای فلج و چوب های زیر بغل به زحمت به در آن زورخانه رساند. اما وقتی خواست از در زورخانه داخل شود، چون تناور و بلند قامت بود، هر قدر سر و سینه خود را پایین آورد که وارد آنجا شود ممکن نگشت. چه از طرفی هم از فشار پادرد نمی‌توانست به همراه سر و سینه، زانوهای خود را هم خم کند. ناگزیر در زورخانه را از جا درآوردند و بالای آن را هم به اندازه قامت پهلوان خراب کردند، آن گاه پهلوان سر خم کرد و به زحمت وارد زورخانه شد. 👨‍🦳 پهلوان یزدی که در سن کهولت از هر دو پا فلج شده بود، غالب اوقات به قهوه‌خانه‌ای واقع در که گویا ملک آن هم متعلق به خودش بود می‌رفت و روی سکوی مدخل راهروی قهوه‌خانه‌ می نشست، به طوری که هر کس میخواست داخل و یا خارج شود می‌بایست از جلو پهلوان بگذرد. 👨‍🦰 باری پهلوانی نوخاسته که داعیه کشتی با نیرومندترین مردان را داشت از شهرستانی دور دست بی خبر به تهران آمد و یک راست به نشانی قهوه‌خانه‌ ناصرخسرو به پاتوق رفت. پهلوان جوان شهرستانی، وقتی وارد آستانه راهرو قهوه خانه شد، با پیرمردی قوی هیکل و بلندقامت روبرو شد که نزدیک در ورودی، روی سکو نشسته بود. او چند لحظه ای او را برانداز کرد و گفت: 👨‍🦰 را کجا می‌شود پیدا کرد؟ پیرمرد تناور نگاهی به سراپای پهلوان جوان انداخت و پرسید: 👨‍🦳 با او چه کار داری؟ 👨‍🦰 آمده‌ام با او کشتی بگیرم. پیرمرد تناور با لحن آمرانه ای گفت: من پایم درد می کند، نمی‌توانم خودم را جمع کنم. بیا از پشت سرم برو توی قهوه‌خانه قدری بنشین الان خواهد آمد. 😤 همین که پهلوان جوان شهرستانی آمد که از پشت سر پیرمرد تناور بگذرد، پهلوان همان دم پشت و کله خود را روی شکم آن پهلوان جوان گذاشت و با تمام قوت فشار داد، به طوری که جوان بین دیوار و فشار سر و پشت پیرمرد به شدت در تنگنا قرار گرفت و هرچه کوشید خود را از قید آن خلاص کند نتوانست و ناچار از شدت فشار و ناراحتی فریادش بلند شد. آن گاه پیرمرد تناور، سر و پشت خود را از روی شکم آن جوان پهلوان برداشت و گفت: آقاجان! پهلوان یزدی من هستم و حالا هم کشتی گرفتن من این طور است که دیدی! 👊 @HrazmiVpahlvani 💪 کانال هنرهای رزمی ورزش پهلوانی 🥋🏹🥷🇮🇷⚔🥊🤺 ⛩(هنرهای رزمی ما را از خواب بیدار می‌کند و در آن‌ زیبایی بزرگی نهفته است.)🎴